Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 203 (10 milliseconds)
English	Persian
weed	دراز و لاغر پوشاک
weeded	دراز و لاغر پوشاک
weeding	دراز و لاغر پوشاک
Other Matches
rangy	ولگرد پا دراز و لاغر
lanternjaws	ارواره دراز و لاغر
lantern jawed	دارای ارواره دراز و لاغر
head dress	پوشاک سر
garment	پوشاک
raiment	پوشاک
wears	پوشاک
wear	پوشاک
head tire	پوشاک سر
clothing	پوشاک
garments	پوشاک
vesture	پوشاک
head-dresses	پوشاک سر ارایش مو
headdresses	پوشاک سر ارایش مو
garb	پوشاک ویژه
headdress	پوشاک سر ارایش مو
clothier	پوشاک فروش
glad-rags	پوشاک عالی
layettes	پوشاک طفل نوزاد
leather trousers {pl}	شلوار چرمی [پوشاک و مد]
leather pants {pl} [American]	شلوار چرمی [پوشاک و مد]
lederhosen	شلوار چرمی [پوشاک و مد]
beaver	خز سگ آبی [صنعت پوشاک]
beaver fur	خز سگ آبی [صنعت پوشاک]
layette	پوشاک طفل نوزاد
cresture conforts	خوراک و پوشاک خوب
serverance allowance	حق پوشاک برای سختی هوا
ark	[نوعی قفسه برای آویزان کردن پوشاک کشیشان در کلیسا]
twigged	لاغر
twiggy	لاغر
underweight	لاغر
lathy	لاغر
meager	لاغر
marcid	لاغر
slims	لاغر
slimming	لاغر
scrannel	لاغر
meagre	لاغر
skin and bone	لاغر
gaunt	لاغر
slim	لاغر
slimsy	لاغر
slimmed	لاغر
slimmest	لاغر
raw-boned	لاغر
scraggy	لاغر
scraggiest	لاغر
scraggier	لاغر
raw boned	لاغر
lank	لاغر
poorest	لاغر
poorer	لاغر
poor	لاغر
pindling	لاغر
skinny	لاغر
exiguous	لاغر
gracile	لاغر
lean	لاغر
thinners	لاغر
as thin as lath <idiom>	لاغر
atrophic	لاغر
leaned	لاغر
emaciated	لاغر
leans	لاغر
thinnest	لاغر
thins	لاغر
thinned	لاغر
thin	لاغر
angular	لاغر
spare	لاغر
spared	لاغر
lithe	لاغر اندام
fine drawn	لاغر شده در
slim jim	لاغر میان
dry bones	ادم لاغر
slight	تراز لاغر
slighted	تراز لاغر
scrag	ادم لاغر
slenderize	لاغر کردن
slighter	تراز لاغر
slights	تراز لاغر
rangey	پادراز و لاغر
scrawnier	لاغر واستخوانی
slighting	تراز لاغر
emaciate	لاغر کردن
tabescent	لاغر شونده
thinnish	نسبتا لاغر
skin and bones <idiom>	خیلی لاغر
lenten	بی گوشت لاغر
toom	فاقد لاغر
scrawniest	لاغر واستخوانی
slightest	تراز لاغر
scrawny	لاغر واستخوانی
to lose weight	لاغر شدن
macerate	لاغر کردن
gauntly	بطور لاغر
slinks	نوزاد زود رس لاغر
bead	کوچک و لاغر ریزه
beads	کوچک و لاغر ریزه
slinking	نوزاد زود رس لاغر
slink	نوزاد زود رس لاغر
lanternjaws	صورت لاغر و کشیده
wizen	لاغر پژمرده یا پلاسیده
meagrely	بطور لاغر یا ناقص
half faced	دارای صورت لاغر
Next to you I'm slim.	در مقایسه با تو من لاغر هستم.
slimpsy	زود شکن وبدساخت لاغر
slim jim	شبیه ادم لاغر اندام
wear thin <idiom>	به مرور زمان لاغر شدن
slenderize	لاغر اندام شدن باریک کردن
slab sided	دارای دندههای باریک ونمایان لاغر
scal away	ادم بی معنی جانور کوچک اندام یا لاغر
windlestraw	ساقه خشک علف ادم لاغر و نحیف
soricine	موش پوزه دراز شبیه موش پوزه دراز
long headed	سر دراز
long-	دراز
longed	دراز
longer	دراز
long	دراز
toom	دراز
lengthwise	دراز
lengthy	دراز
longest	دراز
longs	دراز
prolix	دراز
to be prolonged	دراز
oblongs	دراز
verbose	دراز
to eke out	دراز
linear	دراز
to piece out	دراز
oblong	دراز
dolichomorphic	دراز تن
oblongated	دراز
longheaded	دراز سر
longish	دراز
macro	دراز
extend	دراز کردن
inductile	دراز نشو
long necked	گردن دراز
lantern jawed	چانه دراز
ileum	روده دراز
in the long run	در دراز مدت
lanky	دراز وباریک
long run [American E] <adj.>	دراز مدت
long term <adj.>	دراز مدت
long shunt	شنت دراز
long term	دراز مدت
long wind	دراز نفسی
longeval	دراز عمر
longhead	کله دراز
pintail	اردک دم دراز
streek	دراز کردن
morella cherry	گیلاس دم دراز
tender fleshed cherry	گیلاس دم دراز
oblonated	دراز :درازنا
protract	دراز کردن
prolongate	دراز کردن
long run	دراز مدت
lanternjaws	چانه دراز
drag on <idiom>	دراز کردن
long-time	دراز مدت
long-drawn-out	دور و دراز
verbalization	دراز گویی
long bill	نوک دراز
long billed	نوک دراز
long bone	استخوانهای دراز
long eared	گوش دراز
to stretch out	دراز کردن
long range	دراز مدت
prolixity	دراز نویسی
couchant	دراز کشیده
elongates	دراز کردن
lengthening	دراز شدن
lengthens	دراز کردن
lengthens	دراز شدن
snipes	نوک دراز
sniped	نوک دراز
narrowest	دراز وباریک
far fetched	دور و دراز
long-life	عمر دراز
long life	عمر دراز
snipe	نوک دراز
narrower	دراز وباریک
lengthening	دراز کردن
sniping	نوک دراز
elongate	دراز شدن
elongates	دراز شدن
narrow	دراز وباریک
elongate	دراز کردن
narrowed	دراز وباریک
elongating	دراز شدن
lengthen	دراز کردن
lengthen	دراز شدن
lengthened	دراز کردن
far-fetched	دور و دراز
lengthened	دراز شدن
long-winded	دراز نفس
elongating	دراز کردن
stretched	دراز کردن

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com