Dictiornary-Farsi | درامد نسبی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (10 milliseconds)

English	Persian
relative income	درامد نسبی


Search result with all words

relative income hypothesis	فرضیه درامد نسبی
relative income hypothesis	براساس این نظریه که توسط جیمزدوزنبری بیان شده مصرف تابع درامد نسبی
Other Matches

disposable personal income	درامد شخصی قابل تصرف درامد خالص پس از کسرمالیات
labor theory of value	براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
gini coefficient	شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
functional distribution of income	توزیع درامد بر حسب کارکرد توزیع درامد بین عوامل تولیدبدون توجه به مالکیت عوامل تولید
relative plot	موقعیت نسبی ناوها یاهواپیماها به هم ثبت نسبی موقعیت ناوها
regressive income tax	مالیات بر درامد کاهنده مالیات بر درامد نزولی
life cycle hypothesis	فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
comparative	نسبی
respective	نسبی
proportional limit	حد نسبی
self relative	نسبی
relative humidity	نم نسبی
comparatives	نسبی
consanguineous	نسبی
proportional	نسبی
relative	نسبی
relative code	کد نسبی
relative harmonic content	مانده نسبی
relative frequency	بسامد نسبی
relative error	خطای نسبی
relative majority	اکثریت نسبی
relative location	ترتیب نسبی
relative humidity	رطوبت نسبی
relative jurisdiction	صلاحیت نسبی
relative importance	اهمیت نسبی
relative dispersion	پراکندگی نسبی
persons related to another by descent	اقارب نسبی
relative address	نشانی نسبی
relative bearing	جهت نسبی
relative bearing	گرای نسبی
relationship by bood	قرابت نسبی
specific gravities	چگالی نسبی
specific gravity	چگالی نسبی
relative address	آدرس نسبی
proportional tax	مالیات نسبی
persons related to another by parentage	اقارب نسبی
relative density	دانسیته نسبی
relative density	چگالی نسبی
proportional liability partnership	شرکت نسبی
relative compaction	تراکم نسبی
genealogical	نسبی شجرهای
comparative costs	هزینههای نسبی
stranger in blood	غیر نسبی
comparative advantage	مزیت نسبی
comparative advantage	برتری نسبی
ipsative scale	مقیاس نسبی
sib	منسوب نسبی
self relative address	نشانی نسبی
sanguinity	قرابت نسبی
relativism	نسبی نگری
comparative cover	پوشش نسبی
relativity	فرضیه نسبی
ipsative score	نمره نسبی
distortion factor	مانده نسبی
emissivity	تابش نسبی
proportional representation	انتخابات نسبی
whole blood	قرابت نسبی
fractional error	خطای نسبی
relative	خودی نسبی
relative term	لفظ نسبی
consanguinity	قرابت نسبی
relativeness	نسبی بودن
relative wind	باد نسبی
relative viscosity	گرانروی نسبی
relative permeability	نفوذپذیری نسبی
relative nullity	بطلان نسبی
relative movement	حرکت نسبی
relative motion	حرکت نسبی
relative minimum	حداقل نسبی
relative minimum	می نیمم نسبی
relative maximum	حداکثر نسبی
relative maximum	ماکزیمم نسبی
relative permitivity	گذردهی نسبی
relative precision	دقت نسبی
relationship by blood	قرابت نسبی
relative velocity	سرعت نسبی
relationship by blood	خویشاوندی نسبی
blood relationship	قرابت نسبی
relative solvation	حلالپوشی نسبی
relative solubility	انحلالپذیری نسبی
blood relationship	خویشاوندی نسبی
relative prices	قیمتهای نسبی
relative value	مقدار نسبی
cultural relativism	نسبی نگری فرهنگی
of relative importance	دارای اهمیت نسبی
employment rate	میزان نسبی اشتغال
purchasing power parity	نرخ نسبی مبادله
relative dielectric constant	ثابت دی الکتریک نسبی
strain	افزایش طول نسبی
sound level	شدت نسبی صوت
strains	تغییر شکل نسبی
strains	افزایش طول نسبی
relative refractory period	دوره بی پاسخی نسبی
relative supersaturation	ابر سیری نسبی
true air speed	سرعت نسبی هواپیما
relative value of pieces	ارزش نسبی سوارها
relativity of knowledge	نسبی بودن دانش
relativize	بصورت نسبی در اوردن
strain	تغییر شکل نسبی
relative addressing	نشانی دهی نسبی
relative addressing	نشان دهی نسبی
relative bearing	سمت نسبی ناو
relative coding	برنامه نویس نسبی
relative coding	برنامه نویسی نسبی
a matter of relative importance	موضوعی با اهمیت نسبی
relative coordinate system	دستگاه مختصات نسبی
relative deformation	تغییر شکل نسبی
differential susceptibility and permeabi	مغناطیس پذیری و نفوذپذیری نسبی
coefficient of relative efficiency organ	ضریب نسبی کارایی سازمان
strain at failure	افزایش طول نسبی درگسیختگی
relativity	فلسفه نسبیه نسبی بودن
comparative ve	اشتباه نسبی سرعت ابتدایی
elastic strain	تغییر شکل نسبی ارتجاعی
increase of strain	افزایش تغییر طول نسبی
simple strain	تغییر طول نسبی ساده
bulk strain	تغییر شکل نسبی حجمی
linear strain	تغییر شکل نسبی خطی
california bearing ratio	توان باربری نسبی کالیفرنیا
recession	کسادی یا ورشکستگی نسبی و ملایم
bel	واحد شدت نسبی توان
recessions	کسادی یا ورشکستگی نسبی و ملایم
lateral strain	تغییر شکل نسبی جانبی
stress strain diagram	نمودار تنش و تغییر بعد نسبی
elasticity of factor substitution	وقتی که قیمت نسبی عوامل تغییرمیکند .
difference chart	جدول تعیین سمت و برد نسبی
stress strain curve	منحنی تنش به افزایش طول نسبی
strain energy	انژی حاصل از تغییر شکل نسبی
cold straining	تغییر بعد نسبی در حالت سرد
adjustable proportional module	نیمه مدول نسبی با سقف تنظیم شونده
strain hardening	سخت شدن فلز دراثر تغییرشکل نسبی
superaerodynamics	ایرودینامیک مربوط به سرعتهای نسبی زیاد ودانسیته کم
prelusion	درامد
makings	درامد
total revenue	درامد کل
it wasprologue to the nextmove	درامد
gainings	درامد
total income	درامد کل
emoluments	درامد
hatched	درامد
hatch	درامد
admissions	درامد
admission	درامد
remunerative	پر درامد
proceeds	درامد
income	درامد
revenue	درامد
emolument	درامد
return	درامد
returned	درامد
returning	درامد
returns	درامد
comings in	درامد
earnings	درامد
hatches	درامد
earning	درامد
means	درامد
limiting speed	بیشترین سرعت نسبی فاهری هواپیمایی با شکل معین
real income	درامد واقعی
internal revenue	درامد داخلی
psychic income	درامد بی دردسر
annual income	درامد سالانه
to bring a return	درامد دادن
actual income	درامد واقعی
annual earnings	درامد سالانه
attachment of earnings	توقیف درامد
present income	درامد حال
temporary income	درامد موقتی
transfer income	درامد انتقالی
per capita income	درامد سرانه
net income	درامد خالص
meanest	منابع درامد
ordinary income	درامد عادی
notional income	درامد خیالی
notional income	درامد فرضی
nominal income	درامد اسمی
permanent income	درامد دائمی
transitory income	درامد انتقالی
present income	درامد جاری
average revenue	درامد متوسط
net revenue	درامد خالص
total revenue curve	منحنی درامد کل
total revenue function	تابع درامد کل
personal income	درامد سرانه
personal income	درامد شخصی
Inland Revenue	درامد داخلی
income taxes	مالیات بر درامد
income tax	مالیات بر درامد
revenue function	تابع درامد
revenue sources	منابع درامد
aura	پیش درامد
auras	پیش درامد
stream of income	جریان درامد
overture	پیش درامد
sinfonia	پیش درامد
preludes	پیش درامد
prelude	پیش درامد
means	توانائی درامد
earns	درامد داشتن
earned	درامد داشتن
earn	درامد داشتن