Dictiornary-Farsi | دربهای اب ناپذیر | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
joiner door	دربهای اب ناپذیر


Other Matches

to rig the market	با احتکارویکجاخریدن کالاافزایش وکاهش مصنوعی دربهای کالافراهم کردن
immedicable	درمان ناپذیر بهبود ناپذیر
invulnerable	زخم ناپذیر اسیب ناپذیر
square design	طرح خشتی [طرح مربع شکل] [این طرح را به دربهای چوبی شبکه ای قدیم نسبت می دهند و بیشتر مربوط به شهرکرد یا چهارمحال می باشد گرچه در مناطق دیگر نیز بافته می شود.]
irrevocably	بطور تغییر ناپذیر بطور چاره ناپذیر
waterproofs	نم ناپذیر
unchallenged	بحث ناپذیر
waterproof	نم ناپذیر
watertight	اب ناپذیر
inappeasable	ناپذیر
waterproofed	نم ناپذیر
imperviable	نم ناپذیر
indefeasible	فسخ ناپذیر
indecomposable	فساد ناپذیر
incorruptibly	بطورفساد ناپذیر
inconvertible	مبادله ناپذیر
incompressible	فشار ناپذیر
incompressible	تراکم ناپذیر
incommutable	تخفیف ناپذیر
incommutable	استحاله ناپذیر
incommutably	تبدیل ناپذیر
indefeasible	بطلان ناپذیر
inextinguishably	بطورتسکین ناپذیر
inexplorable	کاوش ناپذیر
inexhaustibly	بطورپایان ناپذیر
inexcitable	هیجان ناپذیر
ineludible	گریز ناپذیر
indubious	تردید ناپذیر
indisributable	بخش ناپذیر
indispansably	بطورچاره ناپذیر
indisciplinable	انظباط ناپذیر
indiminishable	کاهش ناپذیر
indefectible	خلل ناپذیر
infrangible	تجزیه ناپذیر
incommensurable	مقایسه ناپذیر
incommensurable	سنجش ناپذیر
incoercible	انقباض ناپذیر
exhautless	خستگی ناپذیر
engrained	چاره ناپذیر
ego alien	خود ناپذیر
drainless	خستگی ناپذیر
deathless	فنا ناپذیر
beyond bearing	تحمل ناپذیر
air proof	هوا ناپذیر
achromic	رنگ ناپذیر
achromatic	رنگ ناپذیر
irredeemable	پایان ناپذیر
indestructible	فنا ناپذیر
incorrigible	اصلاح ناپذیر
fatigueless	خستگی ناپذیر
unalienable <adj.>	اجتناب ناپذیر
inappellable	پژوهش ناپذیر
indefatigable	خستگی ناپذیر
inappealable	پژوهش ناپذیر
inalterable	تغییر ناپذیر
imperviable	سرایت ناپذیر
invincible	شکست ناپذیر
impenitent	توبه ناپذیر
impartible	بخش ناپذیر
immitigable	تخفیف ناپذیر
immiscible	امتزاج ناپذیر
immiscible	امیزش ناپذیر
unwearying	خستگی ناپذیر
incodensable	انقباض ناپذیر
inirritable	تحریک ناپذیر
unchallenged	انکار ناپذیر
impracticable <adj.>	انجام ناپذیر
inexecutable <adj.>	انجام ناپذیر
unfeasible <adj.>	انجام ناپذیر
sure-fire	شکست ناپذیر
waterproof wire	سیم نم ناپذیر
water proof	رطوبت ناپذیر
untouchability	لمس ناپذیر
unsearchable	کاوش ناپذیر
absolute <adj.>	اجتناب ناپذیر
inalienable <adj.>	اجتناب ناپذیر
impossible [colloquial] <adj.>	تحمل ناپذیر
unalterable <adj.>	اجتناب ناپذیر
inevitable <adj.>	اجتناب ناپذیر
indispensable <adj.>	اجتناب ناپذیر
unobjectionable	اعتراض ناپذیر
uninflammable	اشتعال ناپذیر
undecidable	تصمیم ناپذیر
irriversible	برگشت ناپذیر
irresolvable	تجزیه ناپذیر
irresistable	مقاومت ناپذیر
irremissible	اغماض ناپذیر
irrecoverably	بطوراصلاح ناپذیر
irrecoverable	جبران ناپذیر
irrecocilably	بطوروفق ناپذیر
ireversible	تغییر ناپذیر
invariant	تغییر ناپذیر
intangibly	بطورلمس ناپذیر
insusceptible	تایید ناپذیر
insol	انحلال ناپذیر
nanoaddressable	نشانی ناپذیر
non descript	وصف ناپذیر
unconquerable	تسخیر ناپذیر
uncomputable	محاسبه ناپذیر
unchangeable	تغییر ناپذیر
unappeasable	استمالت ناپذیر
unappealabe	پژوهش ناپذیر
stainless	زنگ ناپذیر
spanless	پیمایش ناپذیر
sateless	سیری ناپذیر
remediless	درمان ناپذیر
raintight	باران ناپذیر
nonsuperimposable	انطباق ناپذیر
non descript	تشریح ناپذیر
inscrvtable	تفحص ناپذیر
unavoidable	اجتناب ناپذیر
unbeatable	باخت ناپذیر
interminable	پایان ناپذیر
unceasing	ایست ناپذیر
incurable	درمان ناپذیر
incurable	بهبودی ناپذیر
intangible	لمس ناپذیر
incurable	علاج ناپذیر
inaccessible	ارتباط ناپذیر
inaccessible	دسترسی ناپذیر
inscrutable	نفوذ ناپذیر
indeterminable	تعیین ناپذیر
unaccountably	توضیح ناپذیر
disconsolate	تسلی ناپذیر
irreconcilable	وفق ناپذیر
immortal	فنا ناپذیر
unaccountable	توضیح ناپذیر
voracious	سیری ناپذیر
incomparable	مقایسه ناپذیر
uncompromisingly	مصالحه ناپذیر
uncompromising	مصالحه ناپذیر
unceasing	پایان ناپذیر
ineluctable	چاره ناپذیر
adamantly	تزلزل ناپذیر
impermeable	رطوبت ناپذیر
irreversible	برگشت ناپذیر
unanswerable	جواب ناپذیر
irreversible	بازگشت ناپذیر
unanswerable	تکذیب ناپذیر
impermeable	نشت ناپذیر
overpowering	مقاومت ناپذیر
inevitable	اجتناب ناپذیر
inflexible	انحناء ناپذیر
unbearable	تحمل ناپذیر
irreversible	واگشت ناپذیر
adamant	تزلزل ناپذیر
unbearably	تحمل ناپذیر
inconceivable	تصور ناپذیر
undeniably	انکار ناپذیر
undeniable	انکار ناپذیر
immobile	جنبش ناپذیر
impregnable	رسوخ ناپذیر
impermeable	تراوش ناپذیر
insufferable	تحمل ناپذیر
passive	اثر ناپذیر
passives	اثر ناپذیر
nondescript	وصف ناپذیر
impassive	تالم ناپذیر
imperturbable	تزلزل ناپذیر
irrefutable	تکذیب ناپذیر
irremediable	چاره ناپذیر
indescribable	وصف ناپذیر
inconsolably	دلداری ناپذیر
irrefutable	انکار ناپذیر
inconsolable	دلداری ناپذیر
uncontrollable	کنترل ناپذیر
uncontrollably	کنترل ناپذیر
integral	جدایی ناپذیر
rigid	انعطاف ناپذیر
unassailable	یورش ناپذیر
insupportable	تحمل ناپذیر
intolerable	تحمل ناپذیر
infallible	لغزش ناپذیر
inestimable	تخمین ناپذیر
irreconcilable	اشتی ناپذیر
irreparable	جبران ناپذیر
unalterable	تغییر ناپذیر
invariable	تغییر ناپذیر
unerring	خطا ناپذیر
immutable	تغییر ناپذیر
unexceptionable	استثناء ناپذیر
irrevocably	بطورفسخ ناپذیر
inseparable	تفکیک ناپذیر
inalienable	بیع ناپذیر
unavoidable	چاره ناپذیر
atomic	تجزیه ناپذیر
insoluble	انحلال ناپذیر
interminably	بطور پایان ناپذیر
nonflexible price	قیمت انعطاف ناپذیر
irreversible process	فرایند برگشت ناپذیر
irresistibly	بطور مقاومت ناپذیر
non renewable resource	منبع تجدید ناپذیر
non renewable resource	منبع بازگشت ناپذیر
irreversible reaction	واکنش برگشت ناپذیر
irreversibly	بطور تغییر ناپذیر
incurably	بطور علاج ناپذیر
irreversible steels	فولادهای برگشت ناپذیر
irreversible damage	اسیب جبران ناپذیر
nonflexible wage	مزد انعطاف ناپذیر
unchangeably <adv.>	به طور تغییر ناپذیر