Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
English
Persian
credit rating
درجه بندی اعتبار
Search result with all words
evaluation rating
درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
Other Matches
carpet classification
طبقه بندی
[درجه بندی]
فرش
rating
طبقه بندی کردن درجه بندی
ratings
طبقه بندی کردن درجه بندی
it is no longer valid
از درجه اعتبار ساقط است
void
از درجه اعتبار ساقط کردن
downgrades
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrade
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
regrade
تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
grades
درجه بندی
grade
درجه بندی
gradation
درجه بندی
scale
درجه بندی
gradations
درجه بندی
calibrating
درجه بندی
rating
درجه بندی
calibrates
درجه بندی
calibration
درجه بندی
grading
درجه بندی
graduation
درجه بندی
calibrated
درجه بندی
calibrate
درجه بندی
scaling
درجه بندی
ratings
درجه بندی
echelonment
درجه بندی کردن
grade
درجه بندی رتبه
rate
درجه بندی کردن
scscalable
قابل درجه بندی
ratee
درجه بندی شونده
graduating
درجه بندی کردن
rates
درجه بندی کردن
graduates
درجه بندی کردن
graduation line
خط درجه بندی شده
graduate
درجه بندی کردن
grades
درجه بندی کردن
grades
درجه بندی رتبه
grade
درجه بندی کردن
rating schedule
مقیاس درجه بندی
linear scale
درجه بندی خطی
logarithmic scale
درجه بندی لگاریتمی
calibration error
خطای درجه بندی
calibration curve
منحنی درجه بندی
merit rating
درجه بندی شایستگی
calibration constant
ثابت درجه بندی
peer rating
درجه بندی همسالان
performance rating
درجه بندی عملکرد
rating scale
مقیاس درجه بندی
rater
درجه بندی کننده
intergradation
درجه بندی داخلی
suppliers rating
درجه بندی نمودن فروشنده ها
forced distribution rating
درجه بندی با توزیع معین
unscourced wool
پشم درجه بندی نشده
maximum scale value
مقدار درجه بندی حداکثر
trick
درجه بندی عدسی دوربین
tricked
درجه بندی عدسی دوربین
dan gup jeado
سیستم درجه بندی تکواندو
tricking
درجه بندی عدسی دوربین
grades
نوع درجه بندی کردن
graphic rating scale
مقیاس درجه بندی نگارهای
grade
نوع درجه بندی کردن
grand division
مقیاس درجه بندی بزرگ طبلک
degree of difficulty
درجه بندی حرکات مشکل شیرجه
dial collar
طوقه یا حلقه درجه بندی شده
rank
درجه دادن دسته بندی کردن
ranks
درجه دادن دسته بندی کردن
ranked
درجه دادن دسته بندی کردن
graduate collar
حلقه یا طوقه درجه بندی شده
direct reading dial
درجه بندی برای قرائت مستقیم
grades
درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
grade
درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
color value
درجه بندی رنگ ها بر حسب تیره و روشن بودن
dials
تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dialled
تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dial
تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dialed
تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
grader
ماشینی که برای درجه بندی کردن مواد و محصول بکارمیرودو بانها شیب منظم میدهد
vernier
درجه یا تقسیم بندی فرعی تقسیم بدرجات جزء
overdrafts
حواله بیش از اعتبار دریافتی اضافه بر اعتبار
overdraft
حواله بیش از اعتبار دریافتی اضافه بر اعتبار
unfinanced
بدون اعتبار تضمین اعتبار نشده
gaduate
درجه بندی کردن تغلیظ کردن
segregation
جدا کردن درجه بندی کردن
gradate
درجه بندی کردن مخلوط کردن
craft revolving fund
حساب اعتبار مربوط به امادهنرهای دستی اعتبار خریدوسایل صنایع دستی
compass rose
دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
beam attack
تک هواپیمای رهگیری که بازاویه افقی بیش از 54 درجه و کمتر از 531 درجه انجام میشود
credit system of supply
سیستم براورد اعتبار برای تهیه و اماد سیستم تعیین اعتبار خرید اماد
shoulder patch
درجه روی بازوی درجه داران
elevation indicator
صفحه مدرج درجه طبلک درجه
sighting bar
ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
third-class
درجه سوم بلیط درجه 3
third class
درجه سوم بلیط درجه 3
superelevation
درجه ارتفاع درجه بلندی
sighting leaf
ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
word warp
فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
telescopic
دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
packaging
ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
defense classification
طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
lineament
طرح بندی صورت بندی
lineaments
طرح بندی صورت بندی
laggin
اب بندی کردن اب بندی ناوها
classifications
طبقه بندی رده بندی
classification
طبقه بندی رده بندی
wording
جمله بندی کلمه بندی
request for discharge
عرضحال اعاده اعتبار دادن عرضحال اعاده اعتبار
brevet
درجه افتخاری دادن فرمان درجه افتخاری
gift wrap
بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
line astern
صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
security classification
طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
declassification
از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
black designation
علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
division police petty officer
درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
master at arms
درجه دار انتظامات ناو درجه دار ارشد ناو
authenticity
اعتبار
advancing
اعتبار
invalid
: بی اعتبار
invalids
: بی اعتبار
credit line
حد اعتبار
advance
اعتبار
advances
اعتبار
reputability
اعتبار
credits
اعتبار
value
اعتبار
influencing
اعتبار
influences
اعتبار
influenced
اعتبار
influence
اعتبار
credibility
اعتبار
line of cerdit
خط اعتبار
appropriation symbol
کد اعتبار
funded
اعتبار
prestigious
با اعتبار
values
اعتبار
valuing
اعتبار
validation
اعتبار
validity
اعتبار
fund
اعتبار
estimate
اعتبار
estimates
اعتبار
estimating
اعتبار
void
بی اعتبار
prestige
اعتبار
esteem
اعتبار
creditability
اعتبار
budget
اعتبار
budgeted
اعتبار
standing
اعتبار
reputation
اعتبار
reputations
اعتبار
estimated
اعتبار
budgets
اعتبار
creditless
بی اعتبار
importance
اعتبار
crediting
اعتبار
entitlements
اعتبار
entitlement
اعتبار
credited
اعتبار
credit
اعتبار
transparently
نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
transparent
نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
insecure
بی اعتبار متزلزل
advising of credit
ابلاغ اعتبار
trade credit
اعتبار تجاری
agricultural credit
اعتبار کشاورزی
test validity
اعتبار ازمون
apportionment
واگذاری اعتبار
appropriation reimbur sement
تامین اعتبار
funded
اعتبار مالی
fund
اعتبار مالی
bank credit
اعتبار بانکی
a company of good standing
شرکتی با اعتبار
back to back credit
اعتبار اتکایی
authenticity of a document
اعتبار سند
appropriation title
عنوان اعتبار
void result
نتیجه بی اعتبار
validity check
مقابله اعتبار
validity check
بررسی اعتبار
validity coefficient
ضریب اعتبار
validity criterion
ملاک اعتبار
validity index
شاخص اعتبار
validity of a contract
اعتبار قرارداد
credentials
اعتبار نامه
bad
ناصحیح بی اعتبار
validity
صحت اعتبار
credit transfer
انتقال اعتبار
under the credit
تحت اعتبار
credit transfers
انتقال اعتبار
expired
بدون اعتبار
validation of a hypothesis
اعتبار یک فرضیه
validation of a model
اعتبار یک الگو
consensual validity
اعتبار وفاقی
credit
اعتبار مالی
credit term
مدت اعتبار
credit terms
شرایط اعتبار
requirements of the credit
شرایط اعتبار
creditably
از روی اعتبار
cross validation
وارسی اعتبار
cumulative credit
اعتبار تراکمی
letter of credit
برگه اعتبار
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com