English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
peep sight درجه نشانه روی دیدگاه
Other Matches
sighting bar ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
sighting leaf ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
sights الات نشانه روی شکاف درجه تفنگ
sight الات نشانه روی شکاف درجه تفنگ
ring and bead sight دستگاه نشانه روی که دارای شکاف درجه حلقوی و مگسک میباشد
pointers نشانه گرافیکی برای بیان محل نشانه گر روی صفحه نمایش
pointer نشانه گرافیکی برای بیان محل نشانه گر روی صفحه نمایش
no drop image [تصویر نشانه که در حین عملیات کشیدن و قرار دادن ایجاد میشود و وقتی که نشانه گر روی شی است و میتواند شی مقصد باشد.]
ToolTips برنامهای که تحت ویندوز کار میکند و یک خط از متن را زیر یک نشانه نشان میدهد وقتی که کاربر نشانه را روی آن قرار میدهد
lookout دیدگاه
standpoints دیدگاه
mirador دیدگاه
standpoint دیدگاه
observatory دیدگاه
observatories دیدگاه
peephole دیدگاه
peepholes دیدگاه
beacons دیدگاه
beacon دیدگاه
look out دیدگاه
lookouts دیدگاه
judas دیدگاه
approaches دیدگاه
view دیدگاه
point of view دیدگاه
points of view دیدگاه
viewed دیدگاه
viewing دیدگاه
views دیدگاه
observation station دیدگاه
peep hole دیدگاه
approach دیدگاه
approached دیدگاه
watch tower دیدگاه
spy hole دیدگاه
symbolically آنچه به عنوان نشانه کار میکند و یا از نام نشانه یا برچسب استفاده میکند
symbolic آنچه به عنوان نشانه کار میکند و یا از نام نشانه یا برچسب استفاده میکند
beam attack تک هواپیمای رهگیری که بازاویه افقی بیش از 54 درجه و کمتر از 531 درجه انجام میشود
sights دیدگاه هدف
sight دیدگاه هدف
viewpoints دید دیدگاه
viewpoint دید دیدگاه
Viewdata داده دیدگاه
quantitative approach دیدگاه کمی
economically از دیدگاه اقتصادی
accounting profit سود از دیدگاه حسابداری
drawtube دیدگاه میکرسکوپ یا دوربین
planetariums سیاره نما ستاره دیدگاه
planetarium سیاره نما ستاره دیدگاه
elevation indicator صفحه مدرج درجه طبلک درجه
shoulder patch درجه روی بازوی درجه داران
superelevation درجه ارتفاع درجه بلندی
third-class درجه سوم بلیط درجه 3
third class درجه سوم بلیط درجه 3
peach design نقش هلو [این نقش هم بصورت شکوفه درخت هلو به نشانه بهار و هم بصورت میوه به نشانه طول عمر در فرش های چین بکار می رود.]
subschema زیرمجموعه با تغییر شکل دیدگاه منطقی از شمای پایگاه داده که مورد نیاز برنامه کاربردی استفاده کننده بخصوصی میباشدزیرشمای
electro optics وسایل نشانه روی الکترونیکی دوربینهای نشانه روی الکترونیکی
preset vector دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
brevet درجه افتخاری دادن فرمان درجه افتخاری
mathematical school مکتبی که مسائل اقتصادی را از دیدگاه ریاضی مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد از جمله اقتصاددانان این مکتب میتوان از استانلی جونز و لئون والراس نام برد
master at arms درجه دار انتظامات ناو درجه دار ارشد ناو
division police petty officer درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
signalled نشانه
mark نشانه
presage نشانه
cursors نشانه گر
sacrament نشانه
presages نشانه
presaging نشانه
symptoms نشانه
omen نشانه
sacraments نشانه
presaged نشانه
cursor نشانه گر
symptomless بی نشانه
omens نشانه
tokens نشانه
portents نشانه
symbol نشانه
signaled نشانه
signal نشانه
icon نشانه
icons نشانه
ikons نشانه
one address با یک نشانه
marks نشانه
indications نشانه ها
emblem نشانه
emblems نشانه
cue نشانه
cues نشانه
portent نشانه
token نشانه
reminiscence نشانه
attribute نشانه
markers نشانه
indicative نشانه
emblematic نشانه
attributing نشانه
attributes نشانه
reminiscences نشانه
marker نشانه
bench mark نشانه
traces نشانه
symptom نشانه
traced نشانه
trace نشانه
indicium نشانه ویژه
line of sight خط نشانه روی
asterisk 1-نشانه گرافیکی
token passing گذراندن نشانه
sightings نشانه رفتن
symptomatology نشانه شناسی
signal علامت نشانه
aiming نشانه روی
indication اشعار نشانه
code نشانه قراردادی
leveled نشانه گرفتن
signalled علامت نشانه
level نشانه گرفتن
levels نشانه گرفتن
signaled علامت نشانه
levelled نشانه گرفتن
asterisks 1-نشانه گرافیکی
target تیر نشانه
targetting تیر نشانه
targetted تیر نشانه
targets تیر نشانه
vetoes نشانه مخالفت
vetoing نشانه مخالفت
indicator علامت خط نشانه
markers علامت نشانه
marker علامت نشانه
marksman نشانه گیر
marksmen نشانه گیر
cairns سنگ نشانه
aim نشانه گرفتن .
aimed نشانه گرفتن .
aims نشانه گرفتن .
vetoed نشانه مخالفت
veto نشانه مخالفت
allegories نشانه علامت
targeting تیر نشانه
targeted تیر نشانه
merit badge نشانه هنر
minimal cue نشانه کمینه
proofs نشانه مدرک
proof نشانه مدرک
pivot point نقطه نشانه
sem نشانه شناسی
proof of laziness نشانه تنبلی
symptomatic نشانه بیماری
allegory نشانه علامت
cairn سنگ نشانه
trains نشانه رفتن
bode نشانه بودن
train نشانه رفتن
dan buoy بویه نشانه
bench mark نشانه مبنا
go ahead نشانه ترقی
cockshot نشانه روی
frequency mark نشانه فرکانس
sighting نشانه رفتن
cockshy نشانه روی
discriminandum نشانه افتراق
direction peg میخ نشانه
prodrome پیش نشانه
badge reader نشانه خوان
trained نشانه رفتن
typology نشانه شناسی
emblematical حاوی نشانه
traffic signal نشانه روشن
cue learning نشانه اموزی
traffic sign تابلو نشانه گذاری
gunner نشانه رو توپ ساز
point نشانه روی کردن
homage نشانه ی تکریم و وفاداری
extend گرافیک و نشانه ها است
symptom substitution theory نظریه جانشینی نشانه ها
plotted نشانه میان چهارراه
plots نشانه میان چهارراه
plot نشانه میان چهارراه
gunners نشانه رو توپ ساز
leading point نقطه نشانه روی
directing point نقطه نشانه روی
hallmarks انگ نشانه عیار
hallmark انگ نشانه عیار
pavement marking نشانه گذاری راه
road marking نشانه گذاری راه
fine sight تنظیم خط نشانه دقیق
reciprocal laying نشانه روی متقابله
caduceus نشانه علم پزشکی
sights دوربین نشانه روی
sight scale طبله نشانه روی
sight scale مقیاس نشانه روی
peep sight دریچه نشانه روی
sights الت نشانه روی
negative voice منع نشانه مخالفت
semicolon نشانه چاپ شده
crossbones نشانه مرگ وخطر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com