Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English
Persian
willow
درخت بید دستگاه پنبه پاک کنی
willows
درخت بید دستگاه پنبه پاک کنی
Other Matches
ceiba
درخت گل ابریشم گرمسیری درخت پنبه هندی
cotton plant
درخت پنبه
cork oak
درخت چوب پنبه کش
corks
بافت چوب پنبه درخت بلوط
cork
بافت چوب پنبه درخت بلوط
kapok
الیاف ابریشمی درخت پنبه یادرخت ابریشم
linter
ماشینی که پس از پاک کرن پنبه الیاف کوتاه چسبیده به تخم پنبه را میگیرد الیاف کوتاه پنبه که به تخم پنبه چسبیده است
asbestos
پنبه نسوز پنبه کوهی
rootery
توده ریشه وکنده درخت درباغها که درخت روی ان میکارند
papaw
درخت پاپااو یا درخت نخل امریکای جنوبی
underbrush
درخت کوچک روینده درزیر درخت
myrica
درخت شیشعان درخت موم
synchro
دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
meteorograph
دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
rawin
دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
attitude director indicator
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
transponder
فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator
دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
print
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
printed
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
ac dc set
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
all mains set
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
semaphore
دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
prints
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
quad density
تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
gambier
درخت کاد هندی درخت کاد اصفر
gambir
درخت کاد هندی درخت کاد اصفر
compressor
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
equilibrator
دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
compressors
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
facsimile recorder
دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
pulmotor
دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
Cypress design
طرح درخت سرو
[سرو بعنوان اسطوره سرسبزی و سرافرازی و قامت بلند در اکثر طرح های ایران خصوصا فرش، جای خاص خود را داشته و عده ای طرح بته جقه را جلوه ای از درخت سرو دانسته اند.]
carder
پنبه زن
collodion
پنبه
cottons
پنبه
cotton
پنبه
cotton yarn
نخ پنبه
bravado
پهلوان پنبه
cotton plant
بوته پنبه
bullies
پهلوان پنبه
bobber
چوب پنبه
paper tiger
پهلوان پنبه
paper tigers
پهلوان پنبه
stopper
چوب پنبه
cottonseed
پنبه دانه
cash crops
پنبه وتنباکو
bullied
پهلوان پنبه
bully
پهلوان پنبه
bullying
پهلوان پنبه
phellem
چوب پنبه
boll
[cotton gin]
غوزه پنبه
pod
قوزه پنبه
cotton wool
پنبه لایی
cotton seed
تخم پنبه
stoppers
چوب پنبه
cotton waste
ضایعات پنبه
cottonseed
تخم پنبه
asbestos
پنبه نسوز
asbestos
پنبه کوهی
cotton wool
لایی پنبه
nitro cotton
باروت پنبه
pods
قوزه پنبه
cork
چوب پنبه
miuntain flax
سنگ پنبه
miuntain flax
پنبه کوهی
lint
ضایعات پنبه
corks
چوب پنبه
guncotton
باروت پنبه
cotton plantation
پنبه کاری
cotton seed
پنبه دانه
cotton plantation
پنبه زار
pyrocotton
پنبه باروتی
asbeston
پنبه نسوز
abiston
پنبه نسوز
absorbent cotton
پنبه هیدروفیل
floers of zinc
پنبه روی
asbestus
پنبه نسوز
oxide zine
پنبه روی
abiston
پنبه کوهی
card
پنبه زنی
asbestus
سنگ پنبه
floats
چوب پنبه
cards
پنبه زنی
float
چوب پنبه
asbestus
پنبه کوهی
floated
چوب پنبه
feeding cloth
پنبه رسان
floss
پنبه ابریشمی
pyrocellulose
پنبه باروتی
To cut ones head with cotton .
<proverb>
با پنبه سر بریدن .
Egyptian cotton
پنبه مصری
rock cork
پنبه کوهی
earth flax
پنبه کوهی
peripheral device
دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer
مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
stoppers
باچوب پنبه بستن
maco
پنبه درجه یک مصری
gin
پنبه را پاک کردن
tampons
پنبه یا کهنه قاعدگی
loggerhead
نوعی افت پنبه
stopper
باچوب پنبه بستن
tampon
پنبه یا کهنه قاعدگی
cotton-waste
آشغال و ضایعات پنبه
asbestine
مانند پنبه نسوز
cottonseed oil
روغن پنبه دانه
cotton-mills
کارخانه ریسندگی پنبه ای
gins
پنبه را پاک کردن
pourpoint
لحاف پنبه دار
kapok
چوب پنبه سبک
bung
چوب پنبه بشکه
bunged
چوب پنبه بشکه
bunging
چوب پنبه بشکه
bungs
چوب پنبه بشکه
mallow
پنیرک پنبه ایرانی
cotton gin
ماشین پنبه پاک کن
mountain cork
یکجور پنبه کوهی
basic crops
پنبه تنباکو و برنج
cotton cake
کنجاره پنبه دانه
comber
ماشین پنبه زنی
corked
چوب پنبه دار
asbestos cement
سیمان پنبه کوهی
ginning
پنبه پاک کنی
asbestos cement
سیمان پنبه نسوز
cork borer
چوب پنبه سوراخ کن
batting
پنبه حلاجی شده
arresting gear
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
gun slide
دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
rheostatic
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
cold swaging machine
دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
performance factor
ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
rheostat
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
subereous
از چوب پنبه گرفته شده
cotton grade
درجه پنبه بر اساس مرغوبیت
asbestos mica
عایق پنبه نسوز و میکا
angola yarn
نوعی نخ مخلوط از پنبه و پشم
seed wool
پنبه خام یاپاک نکرده
quilting
پنبه دار پارچه لحافی
gin
ماشین پنبه پاک کنی
phellogen
لایه چوب پنبه ساز
peasecod
جلونیم تنه پنبه دار
gins
ماشین پنبه پاک کنی
the cork went off with apop
چوب پنبه در رفته تپ صداکرد
bundle
بقچه کلاف پشم یا پنبه
he undid what i had done
انچه من رشته بودم او پنبه کرد
mildew
کپک و قارچ بر روی الیاف پنبه
To pay no heed . To be inattentive .
پنبه درگوش گذاشتن ( بی توجه بودن )
absorption
میزان جذب آب توسط پنبه یا پشم
suberin
ماده مومی یا چرب چوپ پنبه
cellulose
الیاف سلولز
[در پنبه کنف و غیره]
to bung up
با چوب پنبه
[یا متوقف کننده]
بستن
cloop
صدای کشیدن چوب پنبه ازشیشه
vegetable fiber
الیاف سلولزی
[مثل پنبه و کنف]
pyroxilin
یکجور باروت پنبه که در الکل اب میشود
pourpoint
لباس لایه داریا پنبه دار
to bung
با چوب پنبه
[یا متوقف کننده]
بستن
transducer
دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
data transceiver
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
plate milling stand
مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
cipher device
وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
uncorked
چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
gossypol
رنگدانه سمی پنبه دانه O 03H 03C
uncorking
چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
natural fiber
الیاف طبیعی
[مثل پشم، پنبه و ابریشم]
snowsuit
لباس پنبه دار وزمستانی مخصوص بچه
waxing cork
چوب پنبه برای پولیش کردن اسکی
uncork
چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
uncorks
چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
laziest
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazy
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazier
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
swabs
پنبه برای پاک کردن زخم وگوش وغیره
swab
پنبه برای پاک کردن زخم وگوش وغیره
cotton-wool yarn
نخ مخلوط از پشم و پنبه که در تار یا پود استفاده شود.
peascod
غلاف نخود جلو نیم تنه پنبه دار
Milco
میلکو
[مرغوب ترین فرش رومانی با چله پنبه ای]
dial test indicator
دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
swob
چوبی که برسران پنبه یا اسفنج پیچیده برای پاک کردن بکاربرن
kamptulicon
یکجورفرش که ازقندران وچوب پنبه امیخته بهم درست میکنندو....است
distaff
فرموک
[وسیله ای برای رسیدن پشم و پنبه به روش سنتی و دستی]
unit
دستگاه قسمتی از یک دستگاه
units
دستگاه قسمتی از یک دستگاه
automatic search jammer
دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
computer controlled machine
دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
drafting
[کشش کلاف های پشم یا پنبه بوسیله دست یا ماشین که آن را بصورت نوارهای باریک و نهایتا نخ در آورد.]
direct access storage device
اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
which transponder
علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
column grinder
دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
intercept receiver
دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
insulation testing apparatus
دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
steeve
خفت کردن میلهای که نوک ان قلابی داردوبرای ازمایش محتویات عدل پنبه وامثال ان بکار میرود سیخک
staple
[الیاف کوتاه مانند پنبه و پشم که طی مراحل نخ ریسی تبدیل به نخ مناسب جهت تار و پود فرش می گردند.]
hank
طول مشخصی از نخ
[بطور مثال یک هنک یا کلاف الیاف پنبه معادل با هشتصد و چهل یارد یا هفتصد و پنجاه و شش متر می باشد.]
willy
ماشین حلاجی پشم و پنبه حلاجی یا پاک کردن
corkscrew rule
قاعده پیچ بطری بازکن قاعده چوب پنبه کش
vines
درخت مو
tamarisk
درخت گز
vine
درخت مو
quinces
درخت به
woody
پر درخت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com