Dictiornary-Farsi | درخواست اولیه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
basic requisition number	درخواست اولیه


Other Matches

request modify	درخواست تصحیح دارم درخواست تغییر میکنم
Ideal City	[شهر موجود در نمونه اولیه و نقشه اولیه]
basic communication	گزارش یا مدرک اولیه مکاتبات اولیه
call-ups	درخواست شناسایی شبکه درخواست اعلام شناسایی درشبکه حاضر و غایب کردن ایستگاههای بی سیم
call-up	درخواست شناسایی شبکه درخواست اعلام شناسایی درشبکه حاضر و غایب کردن ایستگاههای بی سیم
call up	درخواست شناسایی شبکه درخواست اعلام شناسایی درشبکه حاضر و غایب کردن ایستگاههای بی سیم
requisitioned	درخواست کردن درخواست وسایل
requisition	درخواست کردن درخواست وسایل
excess demand	درخواست بیش از حد درخواست اضافی
requisitioning	درخواست کردن درخواست وسایل
requisitions	درخواست کردن درخواست وسایل
basic data	دادههای اولیه عناصر اولیه
restoration	احیا و مرمت فرش [برای بازگرداندن فرش به حالت اولیه آن باید علاوه بر استفاده از مواد اولیه، از تجربه کافی نیز برخوردار بود.]
call mission	درخواست پشتیبانی فوری هوایی ماموریت هوایی طبق درخواست
basic issue list	اقلام مندرج در فهرست توزیع اولیه اقلام بار مبنای اولیه اقلام شارژ انبار
dogmatic marxism	مارکسیسم دگماتیک اصطلاح ابداعی لنین برای مارکسیسم اولیه و نیزبیان طرز فکر کسانی که معتقد به رعایت بی کم وکاست اصول اولیه ابراز شده به وسیله مارکس بدون جرح و تعدیل و تصحیح بودند
requistioner	قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
requesting	درخواست اماد کردن درخواست کردن
requests	درخواست اماد کردن درخواست کردن
fire call	درخواست اتش توپخانه درخواست اتش
requested	درخواست اماد کردن درخواست کردن
request	درخواست اماد کردن درخواست کردن
postulated	درخواست
postulate	درخواست
tendering	درخواست
tendered	درخواست
tenderest	درخواست
tender	درخواست
indents	درخواست
indent	درخواست
requistion for money	درخواست
indenting	درخواست
requisition	درخواست
postulates	درخواست
postulating	درخواست
supplication	درخواست
requests	درخواست
requesting	درخواست
requested	درخواست
solicitation	درخواست
on request of which [at his request]	به درخواست او
appeals	درخواست
appealed	درخواست
appeal	درخواست
request	درخواست
demand	درخواست
applications	درخواست
suits	درخواست
application	درخواست
demanded	درخواست
demands	درخواست
suit	درخواست
suited	درخواست
enquiry	درخواست
d. of a request	در درخواست
requisitioning	درخواست
claiming	درخواست
requisitions	درخواست
imploration	درخواست
claims	درخواست
claim	درخواست
requisitioned	درخواست
claimed	درخواست
requesting	درخواست می کنم
applicant	درخواست کننده
applicants	درخواست کننده
to make an application [to apply]	درخواست کردن
applicants	درخواست دهنده
request	درخواست می کنم
applies	درخواست کردن
requested	درخواست می کنم
entreating	درخواست کردن
prayed	درخواست کردن
praying	درخواست کردن
prays	درخواست کردن
entreats	درخواست کردن
entreated	درخواست کردن
entreat	درخواست کردن
inquiry	اسستسفار درخواست
pray	درخواست کردن
requests	درخواست می کنم
applicant	درخواست دهنده
put in for something <idiom>	درخواست چیزی
speak for <idiom>	درخواست کردن
asking and ordering	درخواست و سفارش
at the request of	به خواهش [به درخواست]
inquiries	اسستسفار درخواست
demand	درخواست مطالبه
applies	درخواست دادن
apply	درخواست کردن
pleader	درخواست دادن
apply	درخواست دادن
plead with	درخواست کردن
on call	بنا به درخواست
applying	درخواست کردن
applying	درخواست دادن
asked <adj.> <past-p.>	درخواست شده
rrayer	درخواست التماس
purchase requisition	درخواست خرید
document number	شماره درخواست
demandant	درخواست کننده
demand code	رمز درخواست
declaration of intention	درخواست تابعیت
d. note	درخواست پرداخت
call for fire	درخواست اتش
request signal	علامت درخواست
excess demand	درخواست مازاد
requisition line	خط درخواست اماد
demanded <adj.> <past-p.>	درخواست شده
requisition number	شماره درخواست
fire message	درخواست اتش
basic requisition number	درخواست ابتدایی
round robin	درخواست کتبی
materials requisition	درخواست مواد
writ of subpoena	برگ درخواست
to g. any one's request	درخواست کسیراپذیرفتن
solicit	درخواست کردن
solicited	درخواست کردن
soliciting	درخواست کردن
claimed <adj.> <past-p.>	درخواست شده
solicits	درخواست کردن
appeal for tenders	درخواست مزایده
implore	درخواست کردن از
implored	درخواست کردن از
implores	درخواست کردن از
imploring	درخواست کردن از
demanded	درخواست مطالبه
demand	درخواست کردن
toa for a job or position	درخواست کارکردن
supplicate	درخواست کردن
supervisor request	درخواست نافر
stock requisition	درخواست کالا
demands	درخواست کردن
demands	درخواست مطالبه
demanded	درخواست کردن
applicator	درخواست کننده
application form	برگ درخواست
initialled	اولیه
initialing	اولیه
initialed	اولیه
initial	اولیه
first generation	اولیه
primal	اولیه
elementary	اولیه
fundamental	اولیه
preliminaries	اولیه
preliminary	اولیه
primary	اولیه
rudimentary	اولیه
primitive	اولیه
early	اولیه
initialling	اولیه
initials	اولیه
earliest	اولیه
primeval	اولیه
dispersion	اولیه
basics	اولیه
raw	اولیه
basic	اولیه
indents	سفارش درخواست کردن
call for fire	درخواست اتش کردن
indenting	سفارش درخواست کردن
indent	سفارش درخواست کردن
boning	خواستن درخواست کردن
bones	خواستن درخواست کردن
boned	خواستن درخواست کردن
bone	خواستن درخواست کردن
requisition line	مسیر درخواست اماد
requesting unit	یکان درخواست کننده
to a oneself for help	درخواست کمک کردن
initial fire request	درخواست ابتدایی اتش
solicit	درخواست یا تقاضا کردن از
solicited	درخواست یا تقاضا کردن از
soliciting	درخواست یا تقاضا کردن از
solicits	درخواست یا تقاضا کردن از
to solicit an office	درخواست ازیک شرکت
pleadable	قابل درخواست دادن
at call	به محض درخواست عندالمطالبه
on request	وقتی که درخواست بشود
to apply for leave	درخواست مرخصی کردن
to deny somebody a wish	درخواست کسی را رد کردن
request for price quotation	درخواست مظنه قیمت
repleader	درخواست تجدیدنظر استیناف
requisitioning	درخواست رسمی کردن
requisitions	درخواست رسمی کردن
demand code	شماره رمزبرگ درخواست
to reject [refuse] an application	درخواست نامه ای را رد کردن
on application	در زمان [حالت] درخواست
debt enforcement	درخواست طلب وصول
proposal form	فرم درخواست بیمه
to grant an application	درخواست نامه ای را پذیرفتن
requisitioned	درخواست رسمی کردن
to ask too much	بیش از حد درخواست کردن
recind	لغو کامل درخواست
on call	اتشهای طبق درخواست
reclama	درخواست تجدید نظر
by popular [demand] request	درخواست توده پسند
requisition	درخواست رسمی کردن
modification work order	برگ درخواست نوسازی
drawing key	طرح اولیه