Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 62 (5 milliseconds)
English
Persian
We went swimming in the moonlight (by moonlight ) .
درزیر نور ماه ( مهتاب ) شنا کردیم
Other Matches
As mentioned below.
مذکور درزیر
[آنچه درزیر آمده است]
lanternmoon
مهتاب
inlocate
مهتاب
moons
مهتاب
moon
مهتاب
queen of the tides
مهتاب
moonlighting
نور مهتاب
moonlighting
مهتاب مشروبات
moonlights
مهتاب مشروبات
giant swing
افتاب یا مهتاب
moonlighted
مهتاب مشروبات
moonlight
مهتاب مشروبات
moonlight
نور مهتاب
roman candle
افتاب مهتاب
stoop through
مهتاب با دو دست
moonlighted
نور مهتاب
moonlights
نور مهتاب
we have done our work
را کردیم
under
درزیر
hereafter
<adv.>
درزیر
thereinafter
[archaic or formal]
<adv.>
درزیر
below
<adv.>
درزیر
below
درزیر
under-
درزیر
hereinafter
[formal]
<adv.>
درزیر
we lost sight of him
از نظر ما ناپدید شد او را گم کردیم
We started when the wind stopped .
هنگامی که باد ایستادحرکت کردیم
we squared for our meal
حساب خوراکمان را تصفیه کردیم
Supposing she comes, then what ?
حالافرض کردیم آمد بعد چه؟
we oened at page 0
صفحه 01 کتاب را باز کردیم
We lost our way in the dark.
راهمان راتوی تاریکی گه کردیم
we made a night of it
چه شب خوشی گذراندیم چه شبی کردیم
We were caught in the rain ( rainstorm) .
وسط باران گیر کردیم
under-
مخفی درزیر
under
مخفی درزیر
We should not have lost sight of the fact that ...
ما نباید فراموش می کردیم در نظر بگیریم که ..
We had a nice long walk today.
امروز یک پیاره روی حسابی کردیم
We talked until midnight. and then separated.
تانیمه شب صحبت کردیم وبعد از هم جداشدیم
We painted the town red .
تمام شهر را گشتیم ( تماشا کردیم )
We did the zoo to our hearts content.
گردش سیری درباغ وحش کردیم
we missed our mark
تیر ما بسنگ خورد خطا کردیم
We mark out the tennis court.
زمین تنیس راعلامت گذاری کردیم
sublingual
واقع درزیر زبان
subocular
واقع درزیر چشم
named here under
نام برده درزیر
we sang them home
ایشان را با اواز و سرود تامنزلشان همراهی کردیم
under the t. of
درزیر نفوذ درتحت تسلط
We cloced in on the enemy .
حلقه محاصره خودمان را روی دشمن تنگ تر کردیم
flat
درزیر خوابیده پنچری لاستیک اتومبیل
submersible
قابل فرورفتن یا فرو بردن درزیر اب
flattest
درزیر خوابیده پنچری لاستیک اتومبیل
snorkels
لوله دخول وخروج هوا درزیر دریایی
schnorkel
لوله دخول وخروج هوا درزیر دریایی
snorkel
لوله دخول وخروج هوا درزیر دریایی
underpinned
پی سنگی درزیر دیوار قرار دادن پشتیبانی یا تایید کردن
underpins
پی سنگی درزیر دیوار قرار دادن پشتیبانی یا تایید کردن
underpin
پی سنگی درزیر دیوار قرار دادن پشتیبانی یا تایید کردن
crossbones
تصویر دو استخوان متقاطع درزیر جمجمه که نشان پرچم دزدان دریایی است
we had a narrow majority
بزور اکثریت پیدا کردیم اکثریت کمی داشتیم
underbrush
درخت کوچک روینده درزیر درخت
what a night we made of it
چه شبی کردیم چه شبی گذراندیم
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com