Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
English
Persian
demand elasticity
درصد تغییرتقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت ان کالا
Other Matches
cross elasticity of demand
درصدتغییر تقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت کالای دیگر فرمول کشش متقاطع عبارت است از :
law of demand
براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
cob web theorem
ه کالا در هر زمان تابع قیمت ان کالا در دوره زمانی قبلی است .
percentage
نسبت یا درصد
percentages
نسبت یا درصد
inventory fraction
نسبت درصد ذخیره مهمات درصد ذخیره مهمات
Life is ten percent what happens to you and ninety percent how you respond to it.
ده درصد از زندگی، اتفاقاتی است که برایتان می افتد و نود درصد باقی مانده زندگی واکنش شما به این اتفاقات است.
c & f
قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
kinked demand curve
و اگر فروشنده قیمت کالا راکاهش دهد فروش وی بیشترنخواهد شد زیرا سایرفروشندگان قیمت خود راپائین اورده و از کاهش قیمت تبعیت میکنند .
gradients
درصد شیب میزان تغییر درجه حرارت یافشار هوا
gradient
درصد شیب میزان تغییر درجه حرارت یافشار هوا
geometrical percentage
درصد هندسی که عبارتست ازخارج قسمت سطح مقطع فولاد به سطح مقطع بتن دریک قطعه بتن مسلح ضرب درصد
income effect
اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
supporting goods
موادی که در کالا بکاربرده نمیشودولی جهت تولید کالا لازم میباشد
price tag
برچسب قیمت کالا
total revenue
قیمت کل فروش یک کالا
catalogue price
قیمت کالا درکاتالوگ
transire
برگ ترخیص کالا از گمرک اجازه عبور کالا
basing point pricing
قیمت تمام شده کالا
batch costing
تعیین قیمت سفارش کالا
department store
فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
department stores
فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
landed terms
قیمت کالا به شرط تخلیه درمقصد
ad valorem duty
حقوق گمرکی براساس قیمت کالا
markup
تفاوت بین هزینه و قیمت کالا
cost and frieght
قیمت کالا به اضافه کرایه حمل
what is the p of this article
قیمت این کالا چند است
at the full landed cost price
قیمت تمام شده کالا در مقصد
c i f
قیمت کالا به اضافه هزینه بیمه و
ad valorem duty
حقوق گمرکی به نسبت ارزش کالا
design change
تغییر شکل کالا
barter with someone
با کسی دادوستد کالا با کالا کردن
mark-downs
قیمت کالا را به منظور فروش پایین اوردن
mark-down
قیمت کالا را به منظور فروش پایین اوردن
price line pricing
قیمت گذاری ثابت برای یک گروه کالا
proportionality
نسبت بین دو کالا از نظر حجم و مقدار
f.o.b
قیمت کالا بدون احتساب مخارج حمل و بیمه
price support
تثبیت قیمت توسط دولت برای حمایت کالا
demand factors
پیش بینی قیمت کالا در اینده توزیع درامد جامعه
rig the market
با احتکار کالا افزایش وکاهش مصنوعی در قیمت هاایجاد کردن
cost absoption
هزینهای که در قیمت تولید کالا منظورنمیشود و از مشتری دریافت نمیگردد
gross national product
تولیدناویژه قیمت تولید یک کالا دربازار خاص فرف یک سال مالی
bears
تا شاید در مدت اجل بتواند همان کالا را به قیمت ارزانتر بخرد
bear
تا شاید در مدت اجل بتواند همان کالا را به قیمت ارزانتر بخرد
shelf life
مدت زمانی که کالا از تولید تاتوزیع به مصرف کننده درقسمتهای مختلف می ماند مدت گردش کالا در انبارها
to barter
[to trade by barter]
دادوستد کالا با کالا کردن
say's law
از قوانین اقتصادی دوره کلاسیک مبنی بر این که تولیداضافی یک کالا ممکن نیست چه هر کس کالا را جهت معاوضه با کالای دیگر ایجادمیکند و بنابراین عرضه هرچیز تقاضای ان را به وجودمی اورد
cash on delivery
فروش نقد پس از تحویل کالا وصول وجه در حین تحویل کالا
short run
زمان موقت مدتی که در طی ان مقدارتولید یک کالا را نمیتوان تغییر داد
particular lien
حق حبس مخصوص حق حبسی است برای فروشنده یا سازنده کالای بخصوص نسبت به ان کالا
cartel
توافق رسمی بین فروشندگان یک کالا بمنظورتعیین قیمت و مقدار فروش وکنترل اعضای بازار
cartels
توافق رسمی بین فروشندگان یک کالا بمنظورتعیین قیمت و مقدار فروش وکنترل اعضای بازار
freightliner
شرکت حمل و نقل کننده کالا قطار سریع السیر جهت حمل کالا در مسافتهای دور قطاری که کانتینر حمل می نمایدfreight
throughput capacity
فرفیت عبور دهی کالا فرفیت تخلیه و عبوردهی بارانداز یا اسکله فرفیت گذراندن کالا
income elasticity of demand
تغییر مقدار تقاضابرای یک کالا درنتیجه درامدمصرف- کننده . فرمول کشش درامدی تقاضا : q/I *dI / dq = E
consignee
گیرنده کالا برای بارنامه گیرنده اصلی کالا
cent-
درصد
percentage
درصد
percent
درصد
cent
درصد
per cent
درصد
point
درصد
centi-
درصد
cents
درصد
rates
درصد
percentages
درصد
rate
درصد
advalorem tax
مالیات بر مبنای ارزش مالیات براساس قیمت کالا
weight percent
درصد وزنی
rate
نرخ
[درصد]
volume percent
درصد حجمی
percentages
برحسب درصد
percentage
برحسب درصد
at % interest
با بهره 21 درصد
water content
درصد رطوبت
percent salt
درصد نمک
surcharges
درصد هزینههای اضافی
trial rate
درصد ازمایش یک محصول
percent
از قرار صدی درصد
equilibrium moisture content
درصد رطوبت متعادل
surcharge
درصد هزینههای اضافی
case fatality rate
درصد مرگ و میر
what p do you receive?
چند درصد می گیرد
inseparable cost
حالتی که چند نوع کالا در یک واحدتولیدی ساخته شود و هزینه و مخارج هر یک نسبت به کل مخارج اختیارا" تعیین گردد
fisher equation
یعنی حجم پول درگردش درسرعت گردش پول برابراست با متوسط قیمت کالا درمقدار تولید کالارابطه فیشر
optimum moisture content
درصد رطوبت مناسب خاک
profit margin
درصد سود از فروش خالص
pollen counts
درصد گردههای گیاهی در هوا
pollen count
درصد گردههای گیاهی در هوا
odds-on
دارای احتمال بیش از 5 درصد
profit margins
درصد سود از فروش خالص
moisture content
درصد رطوبت موجود در خاک
one hyndred percent column graph
نمودار یکصد درصد ستونی
ad valorem
به نسبت ارزش کالا براساس ارزش
What percentage of the people are literate?
چند درصد مردم با سواد هستند ؟
percentile
محاسبه شده بقرار هر صدی برحسب درصد
30% down payment against bank guaranty
۳۰ درصد پیش پرداخت در برابر ضمانت بانکی
Of this amount Europe's share is 20 percent.
از این مقدار ۲۰ درصد مال اروپا است.
effective beaten zone
منطقهای که 28 درصد گلوله ها دران فرود می اید
cost center
قسمت هزینه در یک موسسه واحدی در یک موسسه که وفیفه اش تعیین قیمت کالا ازطریق توزیع و سرشکن کردن هزینه هاست
manning level
درصد پرسنل موجود ناو سطح استعداد پرسنلی وسیله
progressive rebate
تخفیفی که با بالا رفتن حجم خرید به درصد ان افزوده می گردد
earthquake factor
مقدار درصد شتاب ثقلی که درطرح محاسبات ساختمانی منظور میگردد
advalorem duty
حقوق گمرکی براساس ارزش کالا حقوق گمرکی از روی قیمت
percentile
یکی از مجموعههای نودونه طرح کمتر از آنکه کل درصد چیزی از بین روند
wrought
اهنی که کمتر از سه درصد ذغال دارد و خیلی سخت و چکش خور است
slutsky theorem
براساس این قضیه با کاهش قیمت یک کالا مقدار تقاضا برای ان افزایش یافته و این امر بعلت اثر درامدی و اثر جانشینی امکان پذیر است
stacked
پیام خطا که وقتی نمایش داده میشود که حافظه خالی در کامپیوتر نباشد درصد نیاز برنامه
stacks
پیام خطا که وقتی نمایش داده میشود که حافظه خالی در کامپیوتر نباشد درصد نیاز برنامه
stack
پیام خطا که وقتی نمایش داده میشود که حافظه خالی در کامپیوتر نباشد درصد نیاز برنامه
commision agent
نماینده حق العمل کار نماینده یا عاملی که بصورت درصد به او پرداخت میشود
dud probability
درصد احتمال عمل نکردن گلوله یا اصابت نکردن ان
leverage
نسبت بدهی به دارائی خالص تغییر نسبت غیر معین
accelerator
ماده معینی که به بتن اضافه میشود تا مقاوم شدن بتن را در مراحل اولیه تسریع نماید. کلرور کلسیم تا دو درصد یکی از معمولترین این مواد است
produce
کالا
products
کالا
cargo
کالا
product
کالا
chattel
کالا
merchandise
کالا
cargoes
کالا
commodities
کالا
produces
کالا
produced
کالا
matter
کالا
ware
کالا
article
کالا
matters
کالا
articles
کالا
goods
کالا
wares
کالا
mattering
کالا
mattered
کالا
traffick
کالا
trafficked
کالا
good
کالا
object of sale
کالا
traffics
کالا
material
کالا
stuffed
کالا
materials
کالا
stuffs
کالا
mercery
کالا
trafficking
کالا
commodity
کالا
traffic
کالا
stuff
کالا
traffics
مبادله کالا
depot
انبار کالا
handling of goods
جابجایی کالا
samples
نمونه کالا
on receipt of the goods
برسیدن کالا
mock up
مدل کالا
on receipt of the goods
بوصول کالا
acceptance of goods
پذیرفتن کالا
commodity flow
جریان کالا
order for goods
سفارش کالا
copper alloy
همبسته کالا
commodity market
بازار کالا
bill of goods
صورت کالا
inventory
موجودی کالا
inventories
موجودی کالا
holds
انبار کالا
commodity code
رمز کالا
commodity code
شماره کالا
commodity code
علامت کالا
commodity exchange
مبادله کالا
commodity exchange
بورس کالا
hold
انبار کالا
lien on goods
حق حبس کالا
depots
انبار کالا
consignor
فرستنده کالا
commodity catalogue
کاتالوگ کالا
trafficked
مبادله کالا
trafficking
مبادله کالا
drafts
بسته کالا
fate of goods
وضعیت کالا
exclusion principle
کالا نیستندشد
inventory
صورت کالا
drafted
بسته کالا
draft
بسته کالا
collection of goods
دریافت کالا
commodity agreement
موافقتنامه کالا
commodity broker
دلال کالا
sample
نمونه کالا
sampled
نمونه کالا
traffic
مبادله کالا
commodity broker
واسطه کالا
margin utility
حد مطلوبیت کالا
warehouses
انبار کالا
stowage
انبار کالا
bartered
دادوستد کالا
storeroom
انبار کالا
stock room
انبار کالا
stock requisition
درخواست کالا
bartering
دادوستد کالا
barter
دادوستد کالا
fair
نمایشگاه کالا
commodities exchange
بورس کالا
interchange
مبادله کالا
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com