English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 106 (6 milliseconds)
English Persian
volume percent درصد حجمی
Other Matches
demand elasticity درصد تغییرتقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت ان کالا
Life is ten percent what happens to you and ninety percent how you respond to it. ده درصد از زندگی، اتفاقاتی است که برایتان می افتد و نود درصد باقی مانده زندگی واکنش شما به این اتفاقات است.
geometrical percentage درصد هندسی که عبارتست ازخارج قسمت سطح مقطع فولاد به سطح مقطع بتن دریک قطعه بتن مسلح ضرب درصد
inventory fraction نسبت درصد ذخیره مهمات درصد ذخیره مهمات
voluminal حجمی
volume fraction کسر حجمی
volumetric receptor گیرنده حجمی
shrinkage افت حجمی
volumetric analysis تجزیه حجمی
volumetric analysis سنجش حجمی
volumetric efficiency بازده حجمی
solids مکعب حجمی
solid مکعب حجمی
volumetric measure اندازه حجمی
volume charge بار حجمی
gross tonnage گنجایش حجمی
bale cubic capacity تناژ حجمی
displacement pump تلمبه حجمی
cubical expansion انبساط حجمی
constancy of volum ثبات حجمی
densities جرم حجمی
weight by volume وزن حجمی
density جرم حجمی
bulkweight وزن حجمی
bulk density چگالی حجمی
body force نیروی حجمی
volumetric weight وزن حجمی
bulk modulus of elasticity ضریب کشسانی حجمی
density of volume charge چگالی بار حجمی
bulk deformation تغییر شکل حجمی
density جرم حجمی چگالی
combining volumes principle اصل ترکیب حجمی
densities جرم حجمی چگالی
discharges گذر حجمی در واحگ زمان
bulk strain تغییر شکل نسبی حجمی
available payload فرفیت وزنی یا حجمی وسیله
discharge گذر حجمی در واحگ زمان
percent درصد
rate درصد
rates درصد
centi- درصد
cent درصد
cents درصد
cent- درصد
per cent درصد
point درصد
percentage درصد
percentages درصد
packs ذخیره حجمی از داده به صورت کاهشی
pack ذخیره حجمی از داده به صورت کاهشی
rate نرخ [درصد]
percent salt درصد نمک
percentages برحسب درصد
percentage نسبت یا درصد
percentage برحسب درصد
water content درصد رطوبت
percentages نسبت یا درصد
at % interest با بهره 21 درصد
weight percent درصد وزنی
percent از قرار صدی درصد
what p do you receive? چند درصد می گیرد
trial rate درصد ازمایش یک محصول
equilibrium moisture content درصد رطوبت متعادل
surcharge درصد هزینههای اضافی
case fatality rate درصد مرگ و میر
surcharges درصد هزینههای اضافی
bays حجمی که برای دربرگرفتن چیز بخصوصی در هرهواپیما منظور میگردد
baying حجمی که برای دربرگرفتن چیز بخصوصی در هرهواپیما منظور میگردد
bayed حجمی که برای دربرگرفتن چیز بخصوصی در هرهواپیما منظور میگردد
bay حجمی که برای دربرگرفتن چیز بخصوصی در هرهواپیما منظور میگردد
multicellular مادهای با جرم حجمی کم باسلولهایی مملو از هوا یاگازهای دیگر
eudiometer اسبابی که جهت اندازه گیری حجمی و تجزیه گازها بکارمیرود
pollen counts درصد گردههای گیاهی در هوا
profit margins درصد سود از فروش خالص
pollen count درصد گردههای گیاهی در هوا
odds-on دارای احتمال بیش از 5 درصد
profit margin درصد سود از فروش خالص
moisture content درصد رطوبت موجود در خاک
optimum moisture content درصد رطوبت مناسب خاک
one hyndred percent column graph نمودار یکصد درصد ستونی
multivolume file نوارمغناطیسی یا فلاپی دیسک جهت نگهداری ان میباشد پرونده چند حجمی
What percentage of the people are literate? چند درصد مردم با سواد هستند ؟
effective beaten zone منطقهای که 28 درصد گلوله ها دران فرود می اید
30% down payment against bank guaranty ۳۰ درصد پیش پرداخت در برابر ضمانت بانکی
percentile محاسبه شده بقرار هر صدی برحسب درصد
Of this amount Europe's share is 20 percent. از این مقدار ۲۰ درصد مال اروپا است.
manning level درصد پرسنل موجود ناو سطح استعداد پرسنلی وسیله
progressive rebate تخفیفی که با بالا رفتن حجم خرید به درصد ان افزوده می گردد
gradients درصد شیب میزان تغییر درجه حرارت یافشار هوا
gradient درصد شیب میزان تغییر درجه حرارت یافشار هوا
earthquake factor مقدار درصد شتاب ثقلی که درطرح محاسبات ساختمانی منظور میگردد
wrought اهنی که کمتر از سه درصد ذغال دارد و خیلی سخت و چکش خور است
percentile یکی از مجموعههای نودونه طرح کمتر از آنکه کل درصد چیزی از بین روند
retrieval مکان دهی به حجمی از داده ذخیره شده درپایگاه داده ها وتولیداطلاعات ازداده
stacks پیام خطا که وقتی نمایش داده میشود که حافظه خالی در کامپیوتر نباشد درصد نیاز برنامه
stacked پیام خطا که وقتی نمایش داده میشود که حافظه خالی در کامپیوتر نباشد درصد نیاز برنامه
stack پیام خطا که وقتی نمایش داده میشود که حافظه خالی در کامپیوتر نباشد درصد نیاز برنامه
cross elasticity of demand درصدتغییر تقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت کالای دیگر فرمول کشش متقاطع عبارت است از :
commision agent نماینده حق العمل کار نماینده یا عاملی که بصورت درصد به او پرداخت میشود
dud probability درصد احتمال عمل نکردن گلوله یا اصابت نکردن ان
batch 1-گروهی از متن ها که در یک زمان پردازش می شوند 2-گروهی از کارها یا حجمی از داده ها که به عنوان واحدیکتا پردازش میشوند
batches 1-گروهی از متن ها که در یک زمان پردازش می شوند 2-گروهی از کارها یا حجمی از داده ها که به عنوان واحدیکتا پردازش میشوند
capacity حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
capacities حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
accelerator ماده معینی که به بتن اضافه میشود تا مقاوم شدن بتن را در مراحل اولیه تسریع نماید. کلرور کلسیم تا دو درصد یکی از معمولترین این مواد است
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com