Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (38 milliseconds)
English
Persian
encase
درقفس یا جعبه گذاردن روکش کردن
encased
درقفس یا جعبه گذاردن روکش کردن
encases
درقفس یا جعبه گذاردن روکش کردن
Other Matches
incase
در جعبه گذاردن
shook
روکش چوب مخصوص جعبه یا مبل وغیره
packing
روکش یاغلاف جعبه بندی و جا دادن وسایل در یک فرف
containers
جعبه حاوی وسایل جعبه اماد جعبه محفظه فرف
container
جعبه حاوی وسایل جعبه اماد جعبه محفظه فرف
to cage up
درقفس نهادن
cage
درقفس نهادن
incage
درقفس نهادن
cages
درقفس نهادن
magazines
مخزن مهمات ناو جعبه خزانه تفنگ جعبه خوراک دهنده
magazine
مخزن مهمات ناو جعبه خزانه تفنگ جعبه خوراک دهنده
limber chest
جعبه حمل مهمات توپخانه جعبه پیش قطار
retread process
تقویت روکش روکش دوباره
faces
روکش کردن
plates
روکش کردن
case
روکش کردن
encrust
روکش کردن
veneer
روکش کردن
overlaid
روکش کردن
boarded
روکش کردن
board
روکش کردن
to do over
روکش کردن
plating
روکش کردن
plate
روکش کردن
cases
روکش کردن
face
روکش کردن
coatings
پوشاندن روکش کردن
coat
پوشاندن روکش کردن
resurface
روکش تازه کردن
resurfaced
روکش تازه کردن
resurfaces
روکش تازه کردن
worming
روکش کردن طناب
recapping
روکش کردن لاستیک
recaps
روکش کردن لاستیک
retreads
روکش کردن لاستیک
chrome plate
روکش کردن با کروم
recapped
روکش کردن لاستیک
re tread
روکش کردن لاستیک
coats
پوشاندن روکش کردن
lead coat
روکش کردن سربی
coated
پوشاندن روکش کردن
recap
روکش کردن لاستیک
metallize
روکش کردن با فلزات
retread
روکش کردن لاستیک
bulid up
با سنگ یا اجر مسدود کردن روکش کردن
box pass
جعبه کالیبر جعبه پاس
covers
روکش کردن پوشانیدن پوشش
coverings
روکش کردن پوشانیدن پوشش
cover
روکش کردن پوشانیدن پوشش
aluminum coating by spraying amalgamate
روکش الومینیوم کردن امیختن
modification kit
جعبه تعمیر یا اصلاح وسیله جعبه وسایل مربوط به اصلاح مدل
steel face
روکش کردن یا روسازی کردن با فولاد
revest
جامه روحانی پوشیدن روکش کردن
invests
منصوب کردن اعطاء کردن سرمایه گذاردن
invest
منصوب کردن اعطاء کردن سرمایه گذاردن
invested
منصوب کردن اعطاء کردن سرمایه گذاردن
investing
منصوب کردن اعطاء کردن سرمایه گذاردن
shielding
زره کشیدن یازره پوش کردن روکش
poses
: مطرح کردن گذاردن
put on
: تحمیل کردن گذاردن
posing
: مطرح کردن گذاردن
posed
: مطرح کردن گذاردن
pose
: مطرح کردن گذاردن
put by
قطع کردن کنار گذاردن
lay by
کنار گذاردن متروک کردن
subscribe
تصدیق کردن صحه گذاردن
lay-by
کنار گذاردن متروک کردن
subscribed
تصدیق کردن صحه گذاردن
intervene
مداخله کردن پا میان گذاردن
interferes
پا بمیان گذاردن مداخله کردن
interfere
پا بمیان گذاردن مداخله کردن
interfered
پا بمیان گذاردن مداخله کردن
subscribes
تصدیق کردن صحه گذاردن
intervened
مداخله کردن پا میان گذاردن
intervenes
مداخله کردن پا میان گذاردن
denotes
تفکیک کردن علامت گذاردن
denote
تفکیک کردن علامت گذاردن
subscribing
تصدیق کردن صحه گذاردن
lay-bys
کنار گذاردن متروک کردن
godfathers
نام گذاردن بر سرپرستی کردن از
mediate
وساطت کردن پابمیان گذاردن
mediated
وساطت کردن پابمیان گذاردن
foils
عقیم گذاردن خنثی کردن
denoted
تفکیک کردن علامت گذاردن
thwarted
عقیم گذاردن مخالفت کردن با
foiling
عقیم گذاردن خنثی کردن
mediates
وساطت کردن پابمیان گذاردن
godfather
نام گذاردن بر سرپرستی کردن از
foiled
عقیم گذاردن خنثی کردن
thwart
عقیم گذاردن مخالفت کردن با
foil
عقیم گذاردن خنثی کردن
mediating
وساطت کردن پابمیان گذاردن
cipher device
وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
to impress a mark on something
نشان روی چیزی گذاردن چیزیرا نشان گذاردن
ovulated
تخمک گذاردن تولید اوول کردن
ovulates
تخمک گذاردن تولید اوول کردن
ovulating
تخمک گذاردن تولید اوول کردن
straiten
باریک کردن درتنگی ومضیقه گذاردن
ovulate
تخمک گذاردن تولید اوول کردن
coated
روکش کردن استر کردن
coatings
روکش کردن استر کردن
coats
روکش کردن استر کردن
coat
روکش کردن استر کردن
to shift off responsibility
مسئولیت را ازخودسلب کردن وبدوش دیگری گذاردن
to shuffle off responsibility
مسئولیت را ازخودسلب کردن بدوش ودیگری گذاردن
reventment
روکش کردن سطح زمین به منظور جلوگیری از فرسایش ناشی از باد و باران
score
نمره امتحان باچوب خط حساب کردن علامت گذاردن
to check off
رسیدگی کردن ودرصورت درستی باخط نشان گذاردن
scores
نمره امتحان باچوب خط حساب کردن علامت گذاردن
scored
نمره امتحان باچوب خط حساب کردن علامت گذاردن
cannibalize
پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalizes
پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalises
پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalising
پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalized
پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalizing
پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalised
پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
lifemanship
متشخص وبرجسته شدن یاتظاهر به تشخص کردن بوسیله تحت تاثیر گذاردن دیگران
oil gear
جعبه دنده برقی و هیدرولیکی دستگاه جعبه دنده روغنی برقی
lohmannizing
غوطه ور ساختن فلز درنمکهای ملقمه کننده و سپس روکش کردن انها توسط دو یاچند الیاژ پوشاننده محافظ
plates
: روکش فلزی کردن ابکاری فلزی کردن
plate
: روکش فلزی کردن ابکاری فلزی کردن
kits
جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
kit
جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
single space
در میان سطور فقط یک فاصله گذاردن تک فاصله کردن
checker
بشکل شطرنجی ساختن یاعلامت گذاردن شطرنجی کردن
pigenhole
کاغذ دان جعبه مخصوص نامه ها خانه خانه کردن
capote
روکش
coat
روکش
coating
روکش
encrustations
روکش
boarding
روکش
casings
روکش
sleeves
روکش
sleeve
روکش
jackets
روکش
jacket
روکش
cowling
روکش
casing
روکش
tilt material
روکش
coated
روکش
coatings
روکش
coats
روکش
cases
روکش
encrustation
روکش
blankets
روکش
case
روکش
facing
روکش
loose cover
روکش
hoods
روکش
blanket
روکش
clothing
روکش
hood
روکش
tarpaulins
روکش
blanketed
روکش
boosters
روکش
booster
روکش
revetment
روکش
facings
روکش
veneer
روکش
tarpaulin
روکش
pushback hookup wire
سیم با روکش شل
recapped
روکش زدن
plate
لوحه روکش
plating
روکش سیم و زر
protective cover
روکش محافظ
zinc coat
روکش روی
wood veneer
روکش چوبی
bumper guard
روکش سپر
preservative coating
روکش محافظ
tin coat
روکش قلع
prime coat
روکش اصلی
prime coat
روکش نخستین
tar down
روکش گرفتن
plywood veneer
روکش چندلا
plating
روکش کاری
bare
بدون روکش
guard
روکش کشیدن
parceling
روکش دادن
guarding
روکش کشیدن
bares
بدون روکش
coating varnish
روکش لاکی
reconditioning
تقویت روکش
paint coat
روکش رنگ
oxide coating
روکش اکسیدی
coat of laquer
روکش لاک
nickel coat
روکش نیکلی
bared
بدون روکش
recap
روکش زدن
covering tile
اجر روکش
top coat
روکش سقف
plates
لوحه روکش
baring
بدون روکش
barest
بدون روکش
copper coat
روکش مسی
copper clad metal
روکش مسی
barer
بدون روکش
veneer
روکش زدن به
cladding material
فلز روکش
surface treatment
روکش سطحی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com