Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (5 milliseconds)
English
Persian
wicket
دروازههای فلزی کوتاه که گوی باید از ان بگذرد
wickets
دروازههای فلزی کوتاه که گوی باید از ان بگذرد
Other Matches
thimbles
لوله فلزی کوتاه
thimble
لوله فلزی کوتاه
ball bearing
چرخ فلزی که روی ساچمههای فلزی کوچکی باسانی میلغزد
ball bearings
چرخ فلزی که روی ساچمههای فلزی کوچکی باسانی میلغزد
transitory shelter
پناهگاه یا سنگر پیش ساخته فلزی سرپناه فلزی
the open door policy
سیاست دروازههای باز
logic
دروازه یا ترکیب دروازههای منط قی
blind gate
دروازههای مسیر که دیده نمیشوند
This too wI'll pass.
این نیز بگذرد
She looks after number one . she does herself well .
نمیگذارد برای خودش بد بگذرد.
logic
مدار الکترونیکی که از چندین دروازههای منط قی مثل EXOR,OR,AND تشکیل شده
panoramas
منافر مختلفی که پی در پی پشت شهرفرنگ یا دوربین ازنظر بگذرد
hard up
جاده شیب دارکه ازمیان پیش ساحل بگذرد
leachate
مایعی که بوسله شستشو ازخاک یا واسطه دیگری بگذرد
hard-up
جاده شیب دارکه ازمیان پیش ساحل بگذرد
panorama
منافر مختلفی که پی در پی پشت شهرفرنگ یا دوربین ازنظر بگذرد
stall out
کند کردن سرعت تخته موج تاموج بگذرد
logic
تخته مدار چاپ شده حاوی دروازههای منط قی دودویی و نه قط عات آنالوگ
birdcages
چهارچوب فلزی کانتینرها چهارچوب فلزی اطاق کنترل هواپیما
birdcage
چهارچوب فلزی کانتینرها چهارچوب فلزی اطاق کنترل هواپیما
ttl
خانواده معروف دروازههای منط قی و طرح موارد ترانزیستوری سریع که ترانزیستور دو قط بی آن مستقیماگ وصل شده اند.
gate
تعداد دروازههای منط ق متصل بهم که در یک مدار مجتمع ایجاد شده تا یک تابع پیچیده را انجام دهد
gates
تعداد دروازههای منط ق متصل بهم که در یک مدار مجتمع ایجاد شده تا یک تابع پیچیده را انجام دهد
short lunge
نوعی سخمه کوتاه یا ضربه کوتاه در جنگ
blasts
منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
blast
منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
BNC connector
متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
matrixes
آرایه اتصالات بین دروازههای منط قی که تولید تعدادی تابع منط قی ممکن میکند
matrix
آرایه اتصالات بین دروازههای منط قی که تولید تعدادی تابع منط قی ممکن میکند
turnstiles
تیری که چهار بازوی گردنده داردوهرکس میخواهد از ان بگذرد کوپن خود را درسوراخ ان انداخته وانراچرخانده وارد میشود
turnstile
تیری که چهار بازوی گردنده داردوهرکس میخواهد از ان بگذرد کوپن خود را درسوراخ ان انداخته وانراچرخانده وارد میشود
plate
: روکش فلزی کردن ابکاری فلزی کردن
plates
: روکش فلزی کردن ابکاری فلزی کردن
double coincidence of wants
زیرا هرطرف مبادله باید کالائی را به بازار عرضه کند که طرف دیگر مبادله به ان نیاز دارد ونیز شرایط مبادله باید موردتوافق طرفین مبادله باشد
shorthorn
جانور شاخ کوتاه نژاد گاو شاخ کوتاه شمال انگلیس
pantywaist
شلوار کوتاه بچگانه که به بالاتنه لباسش تکمه میشود شلوار کوتاه
short quard
سخمه گارد کوتاه در جنگ سرنیزه سخمه کوتاه
hole
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holes
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holing
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holed
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
metal rule
خط کش فلزی
metalloid
فلزی
bimetallic
دو فلزی
metallic
فلزی
monometallism
یک فلزی
cladding
اب فلزی
hurdle step
جهش کوتاه روی یک پا پیش از شیرجه جهش کوتاه پیش از پریدن از روی خرک
ribbon
نوار فلزی
galvanises
اب فلزی دادن
galvanising
اب فلزی دادن
galvanize
اب فلزی دادن
galvanised
اب فلزی دادن
metals
فلزی کردن
metallic circuit
مدار فلزی
metallic conduction
رسانش فلزی
clasps
گره فلزی
metal rod
میله فلزی
metallic currency
پول فلزی
ribbons
نوار فلزی
galvanizes
اب فلزی دادن
metal
جسم فلزی
metal coat
روکش فلزی
metal
فلزی کردن
metals
جسم فلزی
metal industries
صنایع فلزی
metal lamp
لامپ فلزی
metal lath
شبکه فلزی
metal spraying
تزریق فلزی
metal ware
آلات فلزی
metal ornament
پولک فلزی
metallic bond
پیوند فلزی
metal ware
ضرف فلزی
wire mesh
شبکه فلزی
buckle
تسمه فلزی
nonmetallic
غیر فلزی
pannikin
فنجان فلزی
truss bridge
پل اسکلت فلزی
sheet piling
سپر فلزی
shim
لایی فلزی
tip staff
عصای سر فلزی
titanium
عنصر فلزی
thimble eye
چشمی فلزی
strategic concentration by rail
نشرمسکوکات فلزی
armature
میله فلزی
clasping
گره فلزی
clasped
گره فلزی
non metallic
غیر فلزی
minted money
پول فلزی
metallizo
فلزی کردن
metallic electrode
الکترود فلزی
metallic luster
جلای فلزی
buckled
تسمه فلزی
buckles
تسمه فلزی
strap
تسمه فلزی
metallic packing
لایی فلزی
metallic packing
پوشش فلزی
straps
تسمه فلزی
try square
گونیای فلزی
protective plating
حفاظ فلزی
metallic paints
رنگهای فلزی
metallic soap
صابون فلزی
clasp
گره فلزی
all metal type tube
لامپ فلزی
ladder scaffold
داربست فلزی
metal type tube
لامپ فلزی
aneroid barometer
جوسنج فلزی
hollow ware
ادوات فلزی
lockers
کابینت فلزی
aneroid
جوسنج فلزی
stave
نوار فلزی
metallic filament
افروزه فلزی
thimble
چشمی فلزی
hard ware
فروف فلزی
thimbles
چشمی فلزی
gratling
نرده فلزی
flitter
پولک فلزی
elephant shelter
پناهگاه فلزی
lapping head
سمبه فلزی
cladding
روکش فلزی
sheet
ورق فلزی
carcase
اسکلت فلزی
brummagem
مسکوک فلزی
metallic arc
قوس فلزی
scaffold
داربست فلزی
cleat
تسمه فلزی
cabled
طناب فلزی
bimetallic wire
سیم دو فلزی
cable
طناب فلزی
marlinspike
پاروی فلزی
bimetalism
سیستم دو فلزی
scaffolds
داربست فلزی
locker
کابینت فلزی
sheets
ورق فلزی
ferrule
بست فلزی زدن
ferrules
بست فلزی زدن
intermetallic compounds
ترکیبات بین فلزی
incandescent metallic oxid cathode
کاتد اکسید فلزی
reverse side of metal work
پشت کار فلزی
oarlock
جایگاه فلزی پارو
organometallic compound
ترکیب الی فلزی
spacer disk
استوانه توپر فلزی
perforated metal basket
سبد فلزی مشبک
template
قالب چوبی یا فلزی
heavy plate
ورق فلزی سنگین
tungsten
فلزی از جنس کروم
building steel lathing
اسکلت فلزی ساختمان
chock
چشمی فلزی روی پل
accessory shoe
صفحه فلزی ضمائم
templates
قالب چوبی یا فلزی
bimetallism
نظام پولی دو فلزی
bimetallic standard
پایه پولی دو فلزی
bemetallic thermometer
گرماسنج زوج فلزی
dag
نوک فلزی بندکفش
washer
انواع واشر فلزی
washers
انواع واشر فلزی
tin hat
کلاه خود فلزی
symmetallism
سیستم دو فلزی مختلط
aglet
نوک فلزی بندکفش
electrical metallic tubing
لوله برقی فلزی
surface plate
تراز فلزی یا اهنی
strategic concentration by rail
سیستم پولی فلزی
hardwareman
فروشنده افزارواسباب فلزی
bushing
استر برنجی یا فلزی
plates
صفحه فلزی ورقه
metal slitting saw
اره قدکن فلزی
structure
ساختمان اسکلت فلزی
structures
ساختمان اسکلت فلزی
structuring
ساختمان اسکلت فلزی
metal stamping
قالب گیری فلزی
metalic arch welding
جوش قوسی فلزی
galvanizes
ابکاری فلزی کردن
luggage net
باربند فلزی مشبک
metal sheathing
روکش کاری فلزی
galvanize
ابکاری فلزی کردن
metal sheathing
پوشش کاری فلزی
wires
هادی فلزی نازک
wire
هادی فلزی نازک
plate
صفحه فلزی ورقه
mesh reinforcement
ارماتور مشبک فلزی
reinforced grillage
ارماتور مشبک فلزی
metal cone tube
لامپ مخروطی فلزی
metal cutting saw
اره فلزی
[ابزار]
metal filament
[رشته مارپیچ فلزی]
metal foil
ورق نازک فلزی
Crittal windows
[پنجره لولادار فلزی]
metal gauze
بافت توری فلزی
metal planting
روکش کاری فلزی
thimble
حلقه فلزی شیاردار
billies
نوعی کتری فلزی
galvanised
ابکاری فلزی کردن
thimbles
حلقه فلزی شیاردار
galvanises
ابکاری فلزی کردن
cabled
مفتول فلزی بافته
cable
مفتول فلزی بافته
invar struts
قطعات فلزی ضد انبساط
galvanising
ابکاری فلزی کردن
billy
نوعی کتری فلزی
metallography
مطالعه الیاژهای فلزی
chromium
فلزی سخت وخاکستری رنگ
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com