English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
swing gates دریچههای گردان
Other Matches
ducts دریچههای هواکش
eyes of the ship دریچههای دیدناو
barrage بند با دریچههای متحرک
circular type gates دریچههای نوع استوانهای
barrages بند با دریچههای متحرک
tail gates دریچههای قسمت انتهائی سد
semilunar valve دریچههای ریوی وائورت در قلب
locks قفل شدن گیره دریچههای کانال ناو
lock قفل شدن گیره دریچههای کانال ناو
seabee گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
quick disconnect coupling کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
construction batalion گردان مهندسی ساختمان گردان ساختمان
moving iron instrument دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
pivoting گردان
swing door در گردان
swing doors در گردان
swing bridge پل گردان
rambler سر گردان
ramblers سر گردان
levorotatory چپ گردان
doubled edge لب گردان
versatile گردان
battalions گردان
battalion گردان
levogyrous چپ گردان
winching گردان
winches گردان
rotary گردان
turnstile گردان در
revolving گردان
sq گردان
turnstiles گردان در
winched گردان
winch گردان
rotary converter تبدیل گر گردان
revolving crane جرثقیل گردان
rotary discharger تخلیه گر گردان
rotary current جریان گردان
revolving credit اعتبار گردان
rotary crane جراثقال گردان
revolving fund تنخواه گردان
revolving kiln کوره گردان
rotary beam antenna انتن گردان
rotary converter مبدل گردان
roll over credit اعتبار گردان
propeller fan پروانه گردان
portable pump پمپ گردان
flexible drive tool ابزار گردان
helianthus گل افتاب گردان
visard افتاب گردان
imprest تنخواه گردان
rotary wing بال گردان
merry go round چرخ گردان
moving coil قاب گردان
moving magnet اهنربای گردان
pivoted lever اهرم گردان
pivoting window پنجره گردان
portable lamp چراغ گردان
rotary kiln کوره گردان
rotary drum طبلک گردان
rotary furnace کوره گردان
swinging derrick دریک گردان
star handle دستگیره گردان
quizmaster آزمونچه گردان
psychedelic روان گردان
vizor افتاب گردان
visorless بی افتاب گردان
vent wing پنجره گردان
swing bucket جراثقال گردان
He turned away from his wife . از همسرش رو گردان شد
swivel block قرقره گردان
swivel joint مفصل گردان
swivel knee زانویی گردان
swivel vise گیره گردان
turnable foot bridge پل پیاده رو گردان
turnsole گل افتاب گردان
quizmaster آزمون گردان
quizmasters آزمونچه گردان
quizmasters آزمون گردان
rotary klin کوره گردان
rotary pump پمپ گردان
rotary selector سلکتور گردان
rotary shear قیچی گردان
rotary switch کلید گردان
curved design نماد گردان
rotary table میز گردان
rotary type regulator رگولاتورنوع گردان
rotating field میدان گردان
selector switch کلید گردان
separate battalion گردان مستقل
slewing crane جراثقال گردان
smoke jack سیخ گردان
variable capacitor خازن گردان
daisy گل افتاب گردان
rotor چرخ گردان
rotors چرخ گردان
visor افتاب گردان
visors افتاب گردان
sunflowers گل افتاب گردان
artillery battalion گردان توپخانه
barysphere گردان سپهر
battalion commander فرمانده گردان
sunflower گل افتاب گردان
swivel مفصل گردان
centrosphere گردان سپهر
turrets برج گردان
circulation pump پمپ گردان
manipulator تعزیه گردان
sunshade افتاب گردان
treadmill نوار گردان
treadmills نوار گردان
daisies گل افتاب گردان
swivel حلقه گردان
sunshades افتاب گردان
swivelled حلقه گردان
swivelled مفصل گردان
swivels حلقه گردان
swivels مفصل گردان
tape drive نوار گردان
turret برج گردان
pivots پاشنه گردان
engineer battalion گردان مهندسی
working capital تنخواه گردان
knobs تکمه گردان
dextrorotatory راست گردان
tape drives نوار گردان
cylinderical rotary valve شیر گردان
dextrogyrous راست گردان
selector کلید گردان
engineer battalion گردان مهندس
selectors کلید گردان
ervolving credit اعتبار گردان
spindle میله گردان
knob تکمه گردان
spindles میله گردان
pivot پاشنه گردان
pivoted پاشنه گردان
rotary spark gap دهانه جرقه گردان
rotary wing هواپیمای بال گردان
dial feed press پرس میزی گردان
rotary type regulator تنظیم کننده گردان
office swivel chair صندلی گردان اداری
supinator muscle عضله برون گردان
drive designator پارامتر دیسک گردان
half height drive نیم گردان دیسک
endless screw پیچ دندانه گردان
cd rom disk drive دیسک گردان سی دی- رام
dragon گردان سوار اسبی
physical drive دیسک گردان فیزیکی
psychedelic داروی روان گردان
psychotropic drugs داروهای روان گردان
cash items اسناد تنخواه گردان
wilder سر گردان و اواره بودن
bogie hearth furnce کوره حرارتی گردان
battalion landing team تیم ساحلی گردان
regiments گردان در ارتش انگلیس
regiment گردان در ارتش انگلیس
moving magnet galvanometer گالوانومتر اهنربای گردان
rotary phase converter تبدیل گر فاز گردان
dragons گردان سوار اسبی
rotary heat furnace کوره با اتشدان گردان
winchester drive دیسک گردان وینچستر
latch for pivoting windows چفت پنجره گردان
aerial port squadron گردان بارانداز هوایی
amphibious squadron گردان عملیات اب خاکی
cutters دندانه گردان عاج سوهان
cutter دندانه گردان عاج سوهان
tower crane جراثقال گردان اطاق دار
bushing عایق غلاف حیله گردان
cyclostome جانور از راسته دهان گردان
fire opal گل افتاب گردان عین الشمس
aerial port squadron گردان عملیات بارانداز هوایی
moving coil galvanometer گالوانومتر قاب یا پیچک گردان
moving coil measuring mechanism مکانیزم سنجش قاب گردان
drum miller دستگاه فرز غلطک گردان
heliotrope گل افتاب گردان ارغوانی روشن
nomadically بشیوه صحرا گردان و چادرنشینان
pawl میله گردان محور چرخ لنگر
moving magnet instrument دستگاه اندازه گیری اهنربای گردان
squadrons گردان هواپیمایی یا سوار یا سوارزرهی یا هوانیروز
squadron گردان هواپیمایی یا سوار یا سوارزرهی یا هوانیروز
heroify درگروه گردان ونیم خدایان دراوردن
moving coil instrument دستگاه اندازه گیری قاب گردان
propeller shaft میل گردان محور انتقال نیرو
eraseble optical disk drive دیسک گردان نوری پاک شدنی
agitator car ماشین گردان مخصوص حمل بتن
multi section type rotary switch سوئیچ گردان نوع چند مقطعی
composite squadron گردان سوار زرهی یا هلی کوپتر مختلط
manifolder ماشینی که چندین تسخه باکاغذ بر گردان بر میدارد
chap book کتابچه اشعاروادبیات عوام پسند که دوره گردان می فروشند
mobile equipment pool بنه متحرک افزارهای ویژه درسطح گروهان و گردان ودسته
snap swivel حلقه گردان با گیره فلزی برای وصل کردن طعمه ماهیگیری به ان
stopping زمانی که دیسک گردان طول می کشد تا متوقف شود پس از اینکه توان دیگری ندارد
stops زمانی که دیسک گردان طول می کشد تا متوقف شود پس از اینکه توان دیگری ندارد
stop زمانی که دیسک گردان طول می کشد تا متوقف شود پس از اینکه توان دیگری ندارد
stopped زمانی که دیسک گردان طول می کشد تا متوقف شود پس از اینکه توان دیگری ندارد
pickup reel نوار گردان خالی برای قرار دادن نوار در آن از طرف پر آن
universal joints اتصالی گردان چهارشاخه گاردان اتصالی ازاد یا هرزگرد
carpet loom دار قالیبافی که بصورت افقی، ثابت و یا گردان تهیه می شود و شامل تیرک ها و پیج و مهره ها می شود
capstan میله نوار گردان یا واحد پشتیبانی نوار که باعث میشود نوار به نوک خواندن / نوشتن یا گرداننده منتقل نماید
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com