English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (12 milliseconds)
English Persian
hatch دریچه مخصوص از عرشه به کابین یا انبار
hatched دریچه مخصوص از عرشه به کابین یا انبار
hatches دریچه مخصوص از عرشه به کابین یا انبار
Other Matches
quarterdecks عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
quarterdeck عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
caged storage قسمتی از انبار که برای نگهداری اقلام مخصوص وخطرناک در نظر گرفته شده انبار محصور
hatch way روزنه عرشه کشتی مخصوص پایین فرستادن بار
penstock دریچه مخصوص تنظیم جریان اب
mezzanine space فضای مخصوص گردش هوادر بالای سقف انبار
deck cargo بار روی عرشه کشتی بارگیری برروی عرشه
command ejection پرتاب کابین خلبان با فرمان سیستم پرتاب خودکار کابین
and gate دریچه و دریچه ضرب منطقی
stockpiled ذخیره کردن در انبار جمع اوری در انبار
stockpiles ذخیره کردن در انبار جمع اوری در انبار
stockpiling ذخیره کردن در انبار جمع اوری در انبار
stockpile ذخیره کردن در انبار جمع اوری در انبار
stockpiling پر کردن انبار اجناس موجود در انبار
dump انبار موقتی زاغه مهمات انبار
stockpiles پر کردن انبار اجناس موجود در انبار
stockpiled پر کردن انبار اجناس موجود در انبار
stockpile پر کردن انبار اجناس موجود در انبار
field storage انبار کردن کالا در صحرا انبار مهمات در فضای باز کوپه مهمات روباز
bin storage انبار کردن قطعات بسته بندی نشده در قفسه انبار قطعات روباز
cockpit کابین
cabana کابین
dowry کابین
cabin کابین
dowries کابین
cabins کابین
cockpits کابین
compartments اطاقک کابین
call box کابین تلفن
cockpits کابین خلبان
call boxes کابین تلفن
cockpit کابین خلبان
compartment اطاقک کابین
aircraft control unit کابین کنترل هواپیما
carrel کابین یا اطاقک چوبی
cabin crew کارکن کابین [هواپیما]
lute گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lutes گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
writes وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
write وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
sea skiff قایق موتوری به اندازه متوسط با کابین
gondola کابین انتقال اسکی باز به بالا
gondolas کابین انتقال اسکی باز به بالا
typeface مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typefaces مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
graphics کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
cabin altitude فشار کابین برحسب فشارمعادل ارتفاع بالای سطح زمین
bin storage space فضای انبار قطعات بسته بندی نشده فضای انبار قطعات روباز
flux valve دریچه اکتشاف میدان مین دریچه اکتشاف مغناطیسی مین
deck عرشه
decked : عرشه
deck : عرشه
shipboard عرشه
decked عرشه
elevated d. عرشه
decks عرشه
decks : عرشه
baldachin عرشه
cut-out روزنهای در هواپیماهی دارای کابین با فشار تنظیم شده بعنوان در پنجره و غیره
cut-outs روزنهای در هواپیماهی دارای کابین با فشار تنظیم شده بعنوان در پنجره و غیره
topside در عرشه در راس
deck load فرفیت عرشه
well deck عرشه بارگیری
decks عرشه کشتی
topside روی عرشه
deck عرشه کشتی
on the deck در روی عرشه
deck عرشه ناو
main stage عرشه اصلی
on deck روی عرشه
decked عرشه کشتی
decked عرشه ناو
decks عرشه ناو
topsides در عرشه در راس
weather deck عرشه باز
shipboard عرشه ناو
flight decks عرشه پرواز
under deck زیر عرشه
flight deck عرشه پرواز
artificial horizon یکی از الات اصلی کابین خلبان که وضعیت هواپیما را نسبت به افق نشان میدهد
registers که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
register که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
gunwale لبه عرشه ناو
scuttlebutt بشکه اب عرشه کشتی
on the deck روی عرشه ناو
roundhouse عرشه فوقانی کشتی
main deck عرشه اصلی ناو
flight decks عرشه ناو هواپیمابر
deckhand کارگر عرشه کشتی
deck pads پادری عرشه ناو
flight deck عرشه ناو هواپیمابر
decks عرشه دار کردن
decked عرشه دار کردن
deck alert اماده باش عرشه
deck cargo بار روی عرشه
below قسمت زیر عرشه
deck عرشه دار کردن
poop deck عرشه کوچک فوقانی کشتی
foredeck قسمت جلو عرشه کشتی
board clamps بست زنجیرهای عرشه ناو
topmast دومین دکل کشتی از عرشه
the deck was a عرشه کشتی را اب فراگرفته بود
hurricane deck عرشه سبک فوقانی کشتی
sun deck عرشه افتاب گیر کشتی
officer of the deck افسر نگهبان عرشه ناو
orlop عرشه زیرین کشتی جنگی
orlop deck عرشه زیرین کشتی جنگی
forecastle قسمت جلو عرشه کشتی
weather deck عرشه بدون سقف کشتی
deckhouse اتاق روی عرشه کشتی
free board فاصله بین اب و عرشه کشتی
muffs مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muff مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muffed مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muffing مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
guards احتیاط نرده روی عرشه کشتی
guard احتیاط نرده روی عرشه کشتی
hull down از مسافتی که فقط عرشه کشتی پیداست
guarding احتیاط نرده روی عرشه کشتی
deck alert حالت اماده باش در روی عرشه
deck house اتاقهای بالای عرشه اصلی کشتی
under hatches زیر عرشه دوراز نظر مرده
wobble pump پمپ دستی در کابین خلبان برای وارد ساختن فشار اولیه به سوخت قبل از استارت موتور پیستونی
deletes کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
delete کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleted کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleting کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
main yard قسمتی از عرشه که بادبان اصلی در ان واقع است
holystone سنگ شنی نرمی که با ان عرشه کشتی را میشویند
shroud طناب اتصال بادبان بنوک عرشه کشتی
shrouded طناب اتصال بادبان بنوک عرشه کشتی
custodial record پروندههای سوابق انبار سوابق انبار
stock number شماره فنی انبار شماره انبار
heading select feature عرشه کمکی برای انتخاب سمت حرکت هواپیما
razee کشتی ای که عرشه بالای انرابرداشته باشندکه کوتاه شود
boom vang طناب کوتاه وصل به پایین تیرتا عرشه قایق
cabin pressure altimeter ارتفاع سنج نشان دهنده فشارکابین خلبان فشار سنج کابین
cabin pressure فشار مطلق داخل هواپیما اختلاف فشار بین کابین واتمسفر پیرامون
embedded code کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
breastwork استحکام یاسنگر موقتی نرده بندی عرشه جلو کشتی
pressurized cabin اطاق فشار هوای هواپیما کابین فشار
turtleback لاک پشت هر چیز برجسته بیضی شکل عرشه منحنی عقب یاجلوکشتی
dispersal airfield فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
sally port دریچه
sluice gate دریچه
vent دریچه
valve دریچه
snifting valve دریچه
vented دریچه
vents دریچه
venting دریچه
gate دریچه
hatches دریچه
gates دریچه
hatch دریچه
valves دریچه
hatched دریچه
shutters دریچه
lidless بی دریچه
scuttled دریچه
trap دریچه
scuttle دریچه
and gate دریچه و
loop دریچه
looped دریچه
loops دریچه
slacker دریچه
slackers دریچه
manhole دریچه تک رو
port دریچه
not and gate دریچه نا- و
shutter دریچه
lids دریچه
scuttles دریچه
lid دریچه
plunger بی دریچه
plungers بی دریچه
or gate دریچه OR
or gate دریچه یا
manholes دریچه تک رو
scuttling دریچه
not or gate دریچه نا- یا
not gate دریچه نا
floodgate دریچه سد
trapdoor دریچه
trapdoors دریچه
ventil دریچه
valvate دریچه
valveless بی دریچه
sluiced دریچه سد
sluice دریچه سد
trap door دریچه
sluices دریچه سد
aperture دریچه
injector valve دریچه پاشش
nand gate دریچه ناو
nand gate دریچه نقیض و
mixing valve دریچه اختلاط
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com