English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
inscroll در طومار نوشتن
Other Matches
scroll طومار
roll طومار
rolled طومار
scrolls طومار
rolls طومار
role طومار
roles طومار
volution طومار
pell طومار پوستی
photodigital memory سیستم حافظه کامپیوتری که از لیزر برای نوشتن داده روی فیلم ای که بعدا چندین بار قابل خواندن است ولی نه نوشتن استفاده میکند. WORM نیز گفته میشود. حافظه نوشتن یک بار
volute طومار پیچیده طوماری
inscroll ثبت کردن بصورت طومار در اوردن
angle-volute [طومار پیچیده شده در گوشه سرستون یونی و کرنتی]
scrawled با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawl با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawling با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawls با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
write protect غیر ممکن کردن نوشتن روی فلاپی دیسک یا با حرکت دادن قسمت حفافت در مقابل نوشتن
encipher برمز نوشتن رمز نوشتن
to a. letter روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
DVD درایو دیسک DVD که به کاربر امکان نوشتن , پاک کردن و نوشتن مجدد داده روی دیسک DVD میدهد
erasable قطعه حافظه فقط خواندنی که توسط ولتاژ اعمال شده به سوزن نوشتن آن برنامه ریزی است و داده بهاین سوزن نوشتن اعمال میشود وتوسعه اشعه مافوق بنفش پاک میشود
he dose not know how to write نوشتن نمیداند نوشتن بلدنیست بلدنیست بنویسد
to drive a pen or quill نوشتن
inscribes نوشتن
inscribing نوشتن
pens نوشتن
scrawl بد نوشتن
to set down نوشتن
pt down نوشتن
inscribe نوشتن
indite نوشتن
penning نوشتن
superscrible نوشتن
pen نوشتن
inscribed نوشتن
penned نوشتن
to put down نوشتن
to reduce to writing نوشتن
scrawled بد نوشتن
scribbling بد نوشتن
scribbles بد نوشتن
scribbled بد نوشتن
scribble بد نوشتن
set down نوشتن
write نوشتن
put down <idiom> نوشتن
write head هد نوشتن
writes نوشتن
scrawling بد نوشتن
scrawls بد نوشتن
annotated یادداشت نوشتن
annotate حاشیه نوشتن
annotate یادداشت نوشتن
tabled در فهرست نوشتن
annotate تفسیر نوشتن
annotated حاشیه نوشتن
annotates حاشیه نوشتن
penned خامه نوشتن
annotated تفسیر نوشتن
tablet بر لوح نوشتن
tablets بر لوح نوشتن
pen خامه نوشتن
notes نت موسیقی نوشتن
note نت موسیقی نوشتن
enlist درفهرست نوشتن
enlisting درفهرست نوشتن
jots با شتاب نوشتن
enlists درفهرست نوشتن
preamble مقدمه نوشتن
preambles مقدمه نوشتن
tabling در فهرست نوشتن
preface دیباچه نوشتن
tables در فهرست نوشتن
prefaced دیباچه نوشتن
prefaces دیباچه نوشتن
prefacing دیباچه نوشتن
noting نت موسیقی نوشتن
penning خامه نوشتن
editorializes سرمقاله نوشتن
write off زود نوشتن
itemising به اقلام نوشتن
write-off زود نوشتن
write-offs زود نوشتن
itemises به اقلام نوشتن
commentate تقریظ نوشتن
commentated تقریظ نوشتن
itemised به اقلام نوشتن
commentates تقریظ نوشتن
itemize به اقلام نوشتن
itemized به اقلام نوشتن
write-ups به تفصیل نوشتن
editorialized سرمقاله نوشتن
editorialize سرمقاله نوشتن
editorialising سرمقاله نوشتن
editorialises سرمقاله نوشتن
editorialised سرمقاله نوشتن
itemizing به اقلام نوشتن
write up به تفصیل نوشتن
write-up به تفصیل نوشتن
itemizes به اقلام نوشتن
prose نثر نوشتن
penmanship طرز نوشتن
editorializing سرمقاله نوشتن
rewrites باز نوشتن
rewriting دوباره نوشتن
rewritten دوباره نوشتن
rewritten باز نوشتن
rewrote دوباره نوشتن
rewrote باز نوشتن
commentating تقریظ نوشتن
table در فهرست نوشتن
rewrites دوباره نوشتن
rewrite باز نوشتن
rewrite دوباره نوشتن
rewriting باز نوشتن
autograph دستخط نوشتن
autographed دستخط نوشتن
autographing دستخط نوشتن
autographs دستخط نوشتن
circumscribe نوشتن در دور
circumscribed نوشتن در دور
circumscribes نوشتن در دور
circumscribing نوشتن در دور
pens خامه نوشتن
scribbles باشتاب نوشتن
programs برنامه نوشتن
overwrite دومرتبه نوشتن
to dip ones pen in gall سخت نوشتن
over write جای نوشتن
miswrite اشتباه نوشتن
write head نوک نوشتن
wirte only تنها نوشتن
overwrite زیاد نوشتن
jot با شتاب نوشتن
jotted با شتاب نوشتن
overwrite جای نوشتن
poeticize شعر نوشتن
poetize شعر نوشتن
scribbled باشتاب نوشتن
read/write خواندن- نوشتن
scribble باشتاب نوشتن
tired of writing خسته از نوشتن
r/w خواندن- نوشتن
write out به تفصیل نوشتن
list در فهرست نوشتن
program برنامه نوشتن
read/write head هدخواندن- نوشتن
precis خلاصه نوشتن
impanel در صورت نوشتن
i am weary of writing از نوشتن خسته
invoiced فاکتور نوشتن
invoice فاکتور نوشتن
allegorize تمثیل نوشتن
scrolls کتیبه نوشتن
scribbling باشتاب نوشتن
scroll کتیبه نوشتن
annotating تفسیر نوشتن
annotating یادداشت نوشتن
annotating حاشیه نوشتن
annotates تفسیر نوشتن
annotates یادداشت نوشتن
invoices فاکتور نوشتن
demythologize تفسیر نوشتن
hyphenate با خط پیوند نوشتن
handwrite بادست نوشتن
graphomania شهوت نوشتن
to write off به اسانی نوشتن
graphic وابسته به فن نوشتن
engross درشت نوشتن
gloss حاشیه نوشتن بر
elegize قصیده نوشتن
invoicing فاکتور نوشتن
double space یک خط درمیان نوشتن
to write out بتفضیل نوشتن
typed با ماشین تحریر نوشتن
typewrite باماشین تحریر نوشتن
write protect ring حلقه حفافت از نوشتن
send away for something <idiom> تقاضا نامه نوشتن
dyslexic ناتواندر یادگیریخواندنو نوشتن
type write با ماشین تحریر نوشتن
write inhibit ring حلقه ممانعت از نوشتن
to write up a report به تفصیل نوشتن گزارشی
types با ماشین تحریر نوشتن
to make out a report به تفصیل نوشتن گزارشی
to draw up a report به تفصیل نوشتن گزارشی
to write out a report به تفصیل نوشتن گزارشی
to draw up نوشتن [چک یا نسخه و غیره]
misspell بااملای غلط نوشتن
to make out نوشتن [چک یا نسخه و غیره]
misspelled بااملای غلط نوشتن
misspells بااملای غلط نوشتن
misspelt بااملای غلط نوشتن
to do a test امتحان کتبی نوشتن
to write an exam امتحان کتبی نوشتن
type با ماشین تحریر نوشتن
protocol مقاوله نامه نوشتن
overwrite روی چیزی نوشتن
overwrite بالای محلی نوشتن
prosify بطورکسل کننده نوشتن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com