English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (2 milliseconds)
English Persian
heist دزدی سرقت
heists دزدی سرقت
Search result with all words
shoplifting دزدی از دکانها و مغازه ها سرقت از دکانها و مغازه ها
stealing from a protected palce سرقت توام با هتک حرز دزدی توام با هتک حرز
Other Matches
steals به سرقت بردن یا سرقت کردن
steal به سرقت بردن یا سرقت کردن
bandit دزدی که با زور و خشونت [با اسلحه یا تهدید اسلحه] دزدی میکند
robber دزدی که با زور و خشونت [با اسلحه یا تهدید اسلحه] دزدی میکند
raider دزدی که با زور و خشونت [با اسلحه یا تهدید اسلحه] دزدی میکند
brigand دزدی که با زور و خشونت [با اسلحه یا تهدید اسلحه] دزدی میکند
preyer دزدی که با زور و خشونت [با اسلحه یا تهدید اسلحه] دزدی میکند
heister [American E] دزدی که با زور و خشونت [با اسلحه یا تهدید اسلحه] دزدی میکند
theft and pilferage دزدی و دله دزدی
larceny سرقت
theft, pilferage, non delivery سرقت
dishonest removal of property سرقت
thievery سرقت
tpnd سرقت
robberies سرقت
housebreaking سرقت
robbery سرقت
stealing سرقت
affrication سرقت
theft سرقت
thefts سرقت
affricate سرقت کردن
grand larceny سرقت کبیره
kidnapping سرقت و دزدیدن
aggravated theft سرقت مشدد
contructive larcency سرقت اعتباری
commit theft سرقت کردن
attempted theft سرقت ناتمام
lifts سرقت ترقی
grand larceny سرقت عظیم
lifting سرقت ترقی
lifted سرقت کردن
housebreak سرقت کردن
lift سرقت ترقی
open theft سرقت مشهود
lift سرقت کردن
lifted سرقت ترقی
lifts سرقت کردن
purlion سرقت کردن
attempted theft شروع به سرقت
stealer مرتکب سرقت
kleptomaniac عاشق سرقت
kleptomaniacs عاشق سرقت
kleptomania جنون سرقت
prowl تکاپو سرقت
prowling تکاپو سرقت
prowls تکاپو سرقت
lifting سرقت کردن
duff سرقت گوسفند
prowled تکاپو سرقت
banditry سرقت مسلح
burglarized سرقت مسلحانه کردن
burglarizes سرقت مسلحانه کردن
stick-ups سرقت مسلحانه سربرافراشتن
stick-up سرقت مسلحانه سربرافراشتن
burglarizing سرقت مسلحانه کردن
burglarize سرقت مسلحانه کردن
kidnaps ادم سرقت کردن
kidnapped ادم سرقت کردن
sacrilege سرقت اشیاء مقدسه
expilation سرقت مقرون به ازار
kidnap ادم سرقت کردن
hold-ups با اسلحه سرقت کردن
hold-up با اسلحه سرقت کردن
hold up با اسلحه سرقت کردن
sacrilege سرقت ازاماکن مقدسه
stick up سرقت مسلحانه سربرافراشتن
attempting to steal شروع کردن به سرقت
plagiarism سرقت تالیفات یا اختراعات
software piracy سرقت نرم افزاری
pirate copy نسخه سرقت شده
snaffle دزدیدن سرقت کردن
pirated edition نسخه سرقت شده
pirate disc نسخه سرقت شده
grand larceny سرقت اموال پرقیمت
robberies سرقت مقرون به ازار یاتهدید
robbery سرقت مقرون به ازار یاتهدید
joyride سرقت اتومبیل برای خوشگذرانی و تفریح
plagiarizing اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarizes اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarized اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarize اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
joyrides سرقت اتومبیل برای خوشگذرانی و تفریح
plagiarist اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarised اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarises اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarising اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
brigandism دزدی
filch دزدی
filches دزدی
filching دزدی
freebooting دزدی
filched دزدی
spoliation دزدی
thievery دزدی
thieving دزدی
lifts دزدی
abstraction دزدی
nip دزدی
lifting دزدی
nipped دزدی
nips دزدی
robberies دزدی
robbery دزدی
abstractions دزدی
embezzlement دزدی
lift دزدی
lifted دزدی
larceny دزدی
theft دزدی
burglary دزدی
burglaries دزدی
thefts دزدی
salami technique سرقت مقادیر کوچکی ازدارایی بسیار زیاد
shop lifting دزدی از مغازه ها
cabbage دله دزدی
plagiary دزدی ادبی
Shanghai ادم دزدی
pilferage دله دزدی
burgle شب دزدی کردن
petit larceny دله دزدی
pickery دله دزدی
kleptomaniacs علاقمند به دزدی
larceny petty دزدی کوچک
larcenous مربوط به دزدی
heist دزدی کردن
cabbages دله دزدی
stick up <idiom> دزدی مسلحانه
burgling شب دزدی کردن
burgles شب دزدی کردن
burgled شب دزدی کردن
thievishness خوی دزدی
thievish خوگرفته به دزدی
piracy دزدی دریایی
piracy دزدی دریائی
thieve دزدی کردن
piracy دزدی ادبی
theft, pilferage, non delivery دله دزدی
plagiarism دزدی ادبی
cribs دله دزدی
steal توپ دزدی
picking دله دزدی
kidnapping ادم دزدی
kidnapping بچه دزدی
kleptomania جنون دزدی
intercept توپ دزدی
intercepted توپ دزدی
intercepting توپ دزدی
intercepts توپ دزدی
steals توپ دزدی
heists دزدی کردن
petty larceny دله دزدی
cribs دزدی ادبی
cribbing دزدی ادبی
cribbing دله دزدی
cribbed دزدی ادبی
cribbed دله دزدی
crib دزدی ادبی
crib دله دزدی
kleptomania دزدی بیمارگون
kleptomaniac علاقمند به دزدی
abaction گله دزدی
aggravated theft دزدی مشدد
cycle stealing چرخه دزدی
commit theft دزدی کردن
The motor vehicle is covered by theft insurance. این خودرو برابر سرقت بیمه شده است.
hits طعمه دزدی ماهی
kidnapped بچه دزدی کردن
kidnap بچه دزدی کردن
pirate دزدی دریایی کردن
peculate حیف ومیل دزدی
snitching دله دزدی کردن
kidnapped ادم دزدی کردن
hit طعمه دزدی ماهی
hitting طعمه دزدی ماهی
kidnap ادم دزدی کردن
kidnaps ادم دزدی کردن
kleptomania میل و اشتیاق به دزدی
pirate دزدی ادبی کردن
pilfers دله دزدی کردن
kidnaps بچه دزدی کردن
snitches دله دزدی کردن
snitched دله دزدی کردن
pirates دزدی دریایی کردن
pirates دزدی ادبی کردن
pirating دزدی دریایی کردن
pirating دزدی ادبی کردن
pilfering دله دزدی کردن
pilfered دله دزدی کردن
swagman خریدار مال دزدی
software piracy دزدی نرم افزار
pilfer دله دزدی کردن
piracy دزدی هنری یاادبی
pirated دزدی ادبی کردن
snitch دله دزدی کردن
pirated دزدی دریایی کردن
waifs اموالی که سارق حین فراربیرون از محل سرقت به جامی گذارد
kleptolagnia تحریک جنسی توام با دزدی
robberies دزدی مقرون به ازار یا تهدید
robbery دزدی مقرون به ازار یا تهدید
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com