Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
print hand
دستخطی که مانندچاپ یاحروف چاپی باشد
Other Matches
print letters
دستخطی که مانند چاپ یاحروف چاپی باشد
library edition
چاپی که درخودکتابخانه باشد
lebrary edition
چاپی از کتاب که در خورکتابخانه باشد
twelvemo
کتابی که یک ورق ان یک دوازدهم ورق بزرگ چاپی باشد
duodecimo
کتابی که یک ورق ان یک دوازدهم ورق بزرگ چاپی باشد
scriptorium
اطاق کتابت دستخطی
autograph
از روی دستخطی رونویسی کردن
autographing
از روی دستخطی رونویسی کردن
autographs
از روی دستخطی رونویسی کردن
chirographic
وابسته به دست نویسی دستخطی
autographed
از روی دستخطی رونویسی کردن
pads
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pad
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
a closed mouth catches no flies
<proverb>
تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
moored mine
مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
hot
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hotter
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hottest
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
escutcheon
سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
hotbed
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbeds
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
imperfect competition
حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
typographic
چاپی
letterpress
چاپی
letter press
مواد چاپی
printouts
نتیجه چاپی
printout
نتیجه چاپی
print
عکس چاپی
printed matter
اوراق چاپی
fully formed characters
کاراکترهای چاپی
printed circuit
مدار چاپی
hard copy
نسخه چاپی
printed wiring
سیمکشی چاپی
editorially
بطور چاپی
printed matter
مواد چاپی
prints
مواد چاپی
prints
عکس چاپی
printed
مواد چاپی
printed
عکس چاپی
print
مواد چاپی
etched circuit
مدار چاپی
misprint
اشتباه چاپی
billhead
بروات چاپی
pamphlet
رساله چاپی
infusion of tea
دم کردن چاپی
misprint
غلط چاپی
misprints
اشتباه چاپی
letter
حرف چاپی
letters
حرف چاپی
misprints
غلط چاپی
pamphlets
رساله چاپی
open back
[نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
ampersand
علامت چاپی & به معنای "و"
small print
حروف چاپی ریز
soft copy
نسخه غیر چاپی
letterpress
وابسته بحروف چاپی
misprints
غلط چاپی کردن
typal
شبیه حروف چاپی
misprint
غلط چاپی کردن
hard-copy output
نسخه
[خروجی]
چاپی
to pull a proof
نمونه چاپی دراوردن
printed circuit board
تخته مدار چاپی
letterheads
عنوان چاپی بالای کاغذ
letterhead
عنوان چاپی بالای کاغذ
letter head
کاغذیکه نشان چاپی دارد
script font
فونت چاپی شبیه به دستخط
mother board
برد مدار چاپی اصلی
printout
نسخه چاپی نتیجه نهایی
printouts
نسخه چاپی نتیجه نهایی
colour hard copy device
اسباب نسخه چاپی رنگی
hard copy
نسخه ملموس خروجی چاپی
laptop
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
lapheld
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
face value
<idiom>
عکس چاپی روی پول ،تمبر،...
billhead
کاغذی که شبیه برات چاپی است
motherboard
تخته مدار چاپی اصلی در سیستم
wellŠsuppose it is so
خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
rolling press
الت فشاری برای دراوردن نمونههای چاپی
Proof – reading.
غلط گیری (تصحیح مطا لب چاپی وغیره )
past performances
سوابق چاپی نتایج مسابقات اسب یا گرگ
margins
فضای خالی اطراف بخشی از متن چاپی
margin
فضای خالی اطراف بخشی از متن چاپی
hair stroke
خط نازک بالا یا پایین حروف نوشته یا چاپی
pcb
Board Circuit Printed تخته مدار چاپی
line drawings
خطوط جامدی که برای خط کشی در صفحه چاپی بکارمیرود
line drawing
خطوط جامدی که برای خط کشی در صفحه چاپی بکارمیرود
galley
نمونه ستونی و صفحه بندی نشده مطالب چاپی
linocut
چاپی که بوسیله کلیشه روی مشمع ایجاد میگردد
sic
علامت چاپی بمعنی عمدا چنین نوشته شده
proofroom
اطاق غلط گیری نمونه هایی چاپی مطبعه
secret ballot
ورقه رای مخفی دارای اسامی چاپی کاندیداها
Zel-i Sultan vase
طرح گلدان ظل السلطان
[این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
karachoph design
لچک ترنج کاراچف
[این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
sickest
علامت چاپی بمعنی عمدا چنین نوشته شده برانگیختن
ascender
مسیر یک حرف که بالای خط اصلی حروف چاپی قرار دارد.
on-screen
که روی صحفه نمایش نشان داده میشود و نه به صورت چاپی
special handling
ارسال مطبوعات واوراق چاپی بوسیله پست سریع السیر
sick
علامت چاپی بمعنی عمدا چنین نوشته شده برانگیختن
on screen
که روی صحفه نمایش نشان داده میشود و نه به صورت چاپی
galley proof
نمونه ستونی مطالب چاپی که هنوز صفحه بندی نشده
populated board
یک تخته مدار چاپی که حاوی تمام مولفه ها الکترونیکی خود میباشد
print shop
بسته گرافیکی ساده که چندین خدمت چاپی را بخوبی انجام میدهد
controller
وسیله اصلی در چاپگر که خروجی را از کامپیوتر به دستورات چاپی ترجمه میکند
slip sheet
صفحه سفیدی که بین دوصفحه چاپی دیگر قرار داده شده
controllers
وسیله اصلی در چاپگر که خروجی را از کامپیوتر به دستورات چاپی ترجمه میکند
micros
ریز کامپیوتری که قط عات آن روی یک تخته مدار چاپی مجزا قرار دارند
formats
مرتب کردن متن به طوری که به صورت چاپی روی کاغذ فاهر شود
micro
ریز کامپیوتری که قط عات آن روی یک تخته مدار چاپی مجزا قرار دارند
universal
سیستم کدگزاری میلهای چاپی استاندارد برای مشخص کردن محصولات در یک مغازه
format
مرتب کردن متن به طوری که به صورت چاپی روی کاغذ فاهر شود
expansion board
برد مدار چاپی برای افزایش قابلیتها و توابع به سخت افزار کامپیوتر
bar code
دادهای که به صورت مجموعهای از خطهای چاپی با پهنای مختلف نمایش داده شده است
bar codes
دادهای که به صورت مجموعهای از خطهای چاپی با پهنای مختلف نمایش داده شده است
bar graphics
دادهای که به صورت مجموعهای از خطهای چاپی با پهنای مختلف نمایش داده شده است
prospectus
شرح چاپی درباره شرکت یا معدنی که برای ان باید سرمایه جمع اوری شود
prospectuses
شرح چاپی درباره شرکت یا معدنی که برای ان باید سرمایه جمع اوری شود
charge
عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charges
عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
rool crush
اثر تاخوردگی
[فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
microcomputer
تخته مدار چاپی اصی سیستم که بیشتر قط عات و اتصالات برای تختههای جانبی و... را دارد
overstriking
توانایی یک چاپگر نسخه چاپی برای ضربه مکرر زدن به کاراکتربه منظور تولید حالت نمایانتری از ان
rat's nest
یک ویژگی در سیستمهای طراحی مدار چاپی که به استفاده کننده اجازه میدهدتا تمام اتصالات میان مولفه ها را ببیند
cobb doglas production function
ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
back plane
یک برد مدار چاپی PCB که شامل حفره هایی است که سایر بردها می توانند بازاویههای صحیح در ان جای بگیرند
expansion unit
وسیلهای که به یک کامپیوترمتصل بوده و دارای سوکتهای اضافی است تا درون انها تخته مدارهای چاپی بتوانند قرار گیرند
ion deposition
فناوری چاپ که از نوک چاپی استفاده میکند که نشانه هایی می کشد تا تصویری ایجاد شود که toner را جذب کند
coding
صفحه چاپی مخصوص که برنامه نویس دستورات کد گذاری نوعی برنامه را می نویسد
spooler
برنامه یا دستگاه جانبی که به کامپیوتر اجازه میدهد تا به هنگام انجام کار دیگر نسخه چاپی روی چاپگر تولید کندجمع کننده
shaggy ugs
فرش های با پرز بلند
[این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
denials
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
denial
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
print
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
printed
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
prints
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
peripheral slots
شکافهای خالی که دربعضی کامپیوترها قرار دارندتا کارتهای مدار چاپی بتوانندبرای بالا بردن قابلیتهای سیستم بدون اصلاح سخت افزار مجهز شوند
linecut
صفحه چاپی که فقط روی ان خط کشی شده باشدوبرای خط کشی کاغذ وغیره بکارمیرود و block lineوengraving line نیز نامیده میشود
turnaround document
متن چاپی از کامپیوتر و ارسال به کاربربرگردانده شده با کاربر با یادداشتها جدید یا اطلاعات روی آن که توسط متن خوان قابل خواندن است
typeover
توانایی یک چاپگر تماسی درضربه زدن بیش از یکبار به کاراکتر و در نتیجه ایجاد اثردرشت و برجستهای از ان روی نسخه چاپی تایپ روی مطلب
typed
حروف چاپی حروف چاپ
type
حروف چاپی حروف چاپ
types
حروف چاپی حروف چاپ
armistise
متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
gini coefficient
شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
optical
فرآیندی که اجازه میدهد حروف چاپی یا نوشته شده به صورت نوری تشخیص داده شوند و به کد قابل خواندن توسط ماشین تبدیل شوند که وارد کامپیوتر می شوند به کمک حرف خوان نوری
Benedictines
باشد
incomplete flower
کم باشد
admissibly
باشد
some one or other
هر کس باشد
any old thing
هر چه باشد
Benedictine
باشد
at the owner's risk
باشد
custom's declaration
باشد
admissibleness
باشد
reflexively
باشد
beit so
چنین باشد
quantum sufficit
چندان که بس باشد
if he be
اگر او باشد
be it so
چنین باشد
whoso
هر شخصی که باشد
whosoever
هر شخصی که باشد
worksheet
ی داشته باشد
over crowding
بیشتر باشد
at most
خیلی باشد
whencesoever
از هرجا که باشد
if any
اگر باشد
let it be
بگذارید باشد
coute que coute
بهربهاکه باشد
stet
بگذارید باشد
let it remain as it is
بگذارید باشد
keep your peck up
دل داشته باشد
hydroxide
داشته باشد
at any price
بهر قسمت که باشد
medially
چنانکه درمیان باشد
HTTPD
تصدیق و جستجو باشد
meetly
چنانکه در خور باشد
Mark my words . Remember what I told you .
یادت باشد چه گفتم
at f.
منتهی خیلی باشد
strays
که متوقف نشده باشد
straying
که متوقف نشده باشد
how difficult soever it may be
هر قدر سخت باشد
at all events
بهر وسیله که باشد
steady as you go
راه ثابت باشد
Mind the step!
حواست به پله باشد!
rain or shine
چه باران باشد چه آفتاب
perhaps so
شاید چنین باشد
inoffensively
بی انکه زننده باشد
inviolably
چنانکه سزاوارحرمت باشد
flocculence
یا دسته پشم باشد
pitfully
چنانکه سزاوارنکوهش باشد
well and good
باشد چه ضرر دارد
he must have gone
باید رفته باشد
shepherdess
شبان کلیسا که زن باشد
he wished to be private
می خواست در خلوت باشد
as the case may be
تاچه مورد باشد
stray
که متوقف نشده باشد
shell back
دریانوردی که از خط استواگذشته باشد
Keep your mind on your work.
حواست بکارت باشد
layers
ل تصحیح خطا باشد
shepherdesses
شبان کلیسا که زن باشد
i girder
تیری که بشکل ) باشد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com