Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 204 (10 milliseconds)
English	Persian
choir	دسته سرایندگان
choirs	دسته سرایندگان
Search result with all words
choirmaster	رهبر دسته سرایندگان
chorale	دسته سرایندگان مجموعه خوانندگان
Other Matches
precentor	رهبر سرایندگان
precentorship	رهبری سرایندگان
fore	[جایگاه مخصوص روحانیون و سرایندگان در کلیسا]
antiphon	سرودی که بوسیله سرایندگان کلیسا در جواب دستهء دیگرخوانده میشود
mounting	دسته و پشت بند دسته شمشیر
nosegay	دسته گل یایک دسته علف
lorgnette	ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
lorgnettes	ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
sort	دسته دسته کردن
groups	دسته دسته کردن
sorted	دسته دسته کردن
classify	دسته دسته کردن
in detail	مفصلا دسته دسته
assort	دسته دسته شدن
assort	دسته دسته کردن
sorts	دسته دسته کردن
shoals of people	دسته دسته مردم
streams of people	دسته دسته مردم
scores of people	دسته دسته مردم
group	دسته دسته کردن
they came in bands	دسته دسته امدند
windrow	دسته دسته کردن
troop	دسته دسته شدن
trooped	دسته دسته شدن
trooping	دسته دسته شدن
sect	دسته دسته مذهبی
sects	دسته دسته مذهبی
regiments	دسته دسته کردن
distribute	دسته دسته کردن
regiment	دسته دسته کردن
to form into groups	دسته دسته کردن طبقه بندی کردن
coaction	عمل دسته جمعی همکاری دسته جمعی
lied	زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lies	زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lie	زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
bundling	متمرکز کردن دسته کردن دسته
bundles	متمرکز کردن دسته کردن دسته
bundle	متمرکز کردن دسته کردن دسته
kinds	دسته
nosegay	دسته گل
hosted	دسته
teams	دسته
pitman	دسته
cluster	دسته
stems	دسته
stemming	دسته
ilk	دسته
host	دسته
kind	دسته
wisps	دسته
batches	دسته
passel	دسته
batch	دسته
wisp	دسته
bracket	دسته
kindest	دسته
trooping	دسته
ears	دسته
nibs	دسته
group	دسته
bouquet	دسته گل
nib	دسته
clusters	دسته
skulks	دسته
skulking	دسته
skulked	دسته
cluster bomb	دسته
trooped	دسته
troop	دسته
stem	دسته
cluster bombs	دسته
groups	دسته
ear	دسته
skulk	دسته
cranking	دسته
hordes	دسته
covey	دسته
bouquets	دسته گل
horde	دسته
congregations	دسته
congregation	دسته
clumps	دسته
processions	دسته
boodle	دسته
fascicle	دسته
procession	دسته
fascicle or cule	دسته
section	دسته
sections	دسته
cheque book	دسته چک
team	دسته
cranked	دسته
levers	دسته
cranks	دسته
crank	دسته
classis	دسته
confraternity	دسته
ranges	دسته
ranged	دسته
range	دسته
fascicled	دسته دسته
fasciculate	دسته دسته
clumping	دسته
handhold	دسته
faggots	دسته
faggot	دسته
helve	دسته
droves	دسته
hilts	دسته
skeins	دسته
platoon	دسته
hilt	دسته
helms	دسته
helm	دسته
platoons	دسته
handgrip	دسته
fagot	دسته
bodle	دسته
clumped	دسته
ringleader	سر دسته
gens	دسته
ringleaders	سر دسته
clump	دسته
hosts	دسته
hosting	دسته
drove	دسته
haft	دسته
cliques	دسته
clique	دسته
skein	دسته
classed	دسته
school	دسته
corps	دسته
rabble	دسته
groups	دسته دسته
schools	دسته
scores	دسته دسته
bundling	دسته
classing	دسته
tuft	دسته
tufts	دسته
gang	دسته
assortments	دسته
bundles	دسته
assortment	دسته
gangs	دسته
sheaf	دسته
clan	دسته
parcel	دسته
parcels	دسته
bundle	دسته
clans	دسته
classes	دسته
bevy	دسته
tress	دسته مو
leader	سر دسته
lot	دسته
category	دسته
brigades	دسته
brigade	دسته
bunching	دسته
set	دسته
tussock	دسته مو
bail arm	دسته
detachment	دسته
A bouquet (bunch)of flowers.	دسته گه
A bunch ( bouquet ) of flowers .	دسته گل
bunches	دسته
detachments	دسته
tussocks	دسته مو
party	دسته
genus	دسته
lugs	دسته
lugging	دسته
shook	دسته
lugged	دسته
lug	دسته
army	دسته
armies	دسته
bunched	دسته
class	دسته
handles	دسته
setting up	دسته
stemmed	دسته
lever	دسته
bunch	دسته
sets	دسته
work team	دسته
handle	دسته
elbow	دسته صندلی
tern	یک دسته سه تایی
terns	یک دسته سه تایی
elbows	دسته صندلی
gangs	دسته جنایتکاران
processional	دسته جمعی
leashes	دسته سه تایی
leash	دسته سه تایی
elbowed	دسته صندلی
ensemble	دسته جمعی
ensembles	دسته جمعی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com