English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (12 milliseconds)
English Persian
crank دسته محور
cranked دسته محور
cranking دسته محور
cranks دسته محور
Other Matches
sight alinement تنظیم محور زاویه یاب تنظیم محور دوربین و وسایل نشانه روی با محور لوله
countershaft محور رابطه در یک رشته محور که بین محور ومتحرک قرار می گیرد تا نسبت سرعت زیادی را بوجود اوردو یا در محلی قرار گیرد که در ان اتصال مستقیم مشکل باشد
wheelbases فاصله بین محور جلوو محور عقب اتومبیل برحسب اینچ
wheelbase فاصله بین محور جلوو محور عقب اتومبیل برحسب اینچ
rate integration gyro ژایرویی با یک درجه ازادی که محور خروجی ان با مایع چسبناکی به محور دوران متصل شده
nose up چرخش حول محور عرضی وخارج شدن محور طولی ازوضعیت تراز بطرف اوج
axis of signal communication محور ارتباط و مخابرات محور ارتباطات
mounting دسته و پشت بند دسته شمشیر
nosegay دسته گل یایک دسته علف
lorgnettes ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
lorgnette ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
troop دسته دسته شدن
groups دسته دسته کردن
in detail مفصلا دسته دسته
distribute دسته دسته کردن
classify دسته دسته کردن
assort دسته دسته کردن
assort دسته دسته شدن
sect دسته دسته مذهبی
sects دسته دسته مذهبی
they came in bands دسته دسته امدند
group دسته دسته کردن
trooped دسته دسته شدن
regiments دسته دسته کردن
streams of people دسته دسته مردم
shoals of people دسته دسته مردم
windrow دسته دسته کردن
sort دسته دسته کردن
sorted دسته دسته کردن
scores of people دسته دسته مردم
sorts دسته دسته کردن
regiment دسته دسته کردن
trooping دسته دسته شدن
to form into groups دسته دسته کردن طبقه بندی کردن
coaction عمل دسته جمعی همکاری دسته جمعی
lie زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lies زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lied زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
interaxial محور
rachis محور
pintle محور
axles محور
mandril محور
interaxal محور
pinning محور
pin محور
pinned محور
pivots محور
cranks محور
spindles محور
z axis محور z
cranking محور
cranked محور
mandrel محور
spindle محور
crank محور
shaft محور
pivoted محور
shafts محور
concentric هم محور
shaft head محور
journal سر محور
azimuth محور
center line خط محور
pedestal محور
pedestals محور
coaxal هم محور
coaxial هم محور
trunnion سر محور
axis محور
z axis محور "زد"
axis خط محور
y axis محور y
dam axis محور سد
pivot محور
stem محور
stemmed محور
stemming محور
arbor محور
stems محور
axle محور
x axis محور x
bundling متمرکز کردن دسته کردن دسته
bundles متمرکز کردن دسته کردن دسته
bundle متمرکز کردن دسته کردن دسته
refrence axis محور مبداء
x axis محور ایکس
hinge مدار محور
hinges مدار محور
propeller shaft محور مفصلی
tang of file محور سوهان
propeller shaft محور کاردان
x axis محور ایکس ها
tubular shaft محور لولهای
x axis محور طولها
rotary axis محور دوار
pump shaft محور پمپ
roll axis محور غلطش
wing axis محور بال
visual axis محور بینایی
vertical axis محور قائم
thole pin محور جاپارویی
shaft tunnel گذرگاه محور
axle محور انتقال
axles محور انتقال
steering shaft محور فرمان
solid shaft محور توپر
signal axis محور مخابرات
axle اکسل محور
axle محور صاف
axles محور صاف
transmission shaft محور انتقال
transverse axis محور عرضی
shaft tube خروجی محور
vertical axis محور عمودی
camshaft محور بادامک
shaft bracket نگهدارنده محور
camshaft محور کنترل
camshafts محور بادامک
shaft collar بست محور
camshafts محور کنترل
tubular axle محور توخالی
quills محور مجوف
trunnions محور قبضتین
axles اکسل محور
principle axis محور اصلی
driving axle محور گرداننده
cartesian coordinates محور مختصات
forelock میخ محور
forelocks میخ محور
cartesial axis محور دکارتی
cantilever extension محور سگدست
brake cross shaft محور ترمز
basic shaft محور واحد
basic shaft محور اصلی
back axle محور عقب
celestrial axis محور عالم
child centered کودک محور
drag axis محور پسا
data link محور مخابرات
crystal axis محور کریستال
crank axle محور لنگ
coaxial line کابل هم محور
coaxial cable کابل هم محور
axle pin میل محور
axle box انگشتی محور
abscissa محور افقی
abscissa محور طولی
abscissa محور طولها
axis of rotation محور چرخش
axis of earth محور زمین
axis of advance محور پیشروی
armature shaft محور ارمیچر
articulated shaft محور مفصلی
axis محور طولی
axis محور چرخ
axis of the bore محور لوله
quill محور مجوف
axis of symmetry محور تقارن
symmetry axis محور تقارن
axis of symmery محور تقارن
axis of rotation محور دوران
autocentric خود محور
driving axle محور رانش
principal axis محور مبداء
normal axis محور عمودی
normal axis محور قائم
neutral axis محور خنثی
misalignment غیرهم محور
megneto crank محور اندوکتور
megneto crank محور میگر
mass axis محور جرم
optical axis محور اپتیکی
principal axis محور اصلی
plummer block کنده محور
pivot pin پین محور
pivot pin اشپیل محور
pivot bearing یاطاقان محور
pinion shaft محور پی نیون
paradigmatic axis محور جانشینی
output shaft محور خروجی
ordinate محور عرضها
improper axis محور نامتعارف
major axis محور کانونی
imaginary axis محور انگاری
hollow shaft محور توخالی
hollow shaft محور مجوف
hinge pin محور لولایی
gavernor shaft محور رگولاتور
floating axle محور نوسان
flexural axis محور خمش
elastic axis محور الاستیک
earth's axis محور زمین
inclined axis محور مورب
key starter shaft محور استارتر
main shaft محور اصلی
main axis محور اصلی
magnetic axis محور مغناطیسی
longitudinal axis محور طولی
line of collimation خط محور عکاسی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com