Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
warning order
دستور اگهی
Other Matches
statement
1-اصط لاح بیان یک دستور یا یک فرآیند. 2-دستور به زبان اصلی که به چندین دستور که ماشین ترجمه میشود
statements
1-اصط لاح بیان یک دستور یا یک فرآیند. 2-دستور به زبان اصلی که به چندین دستور که ماشین ترجمه میشود
one for one
که برای هر دستور یا کلمه دستور در زبان یک دستور که ماشین تولید میکند
separator
نشانه جدا کردن بخشهای خط دستور در برنامه مثل دستور وآرگومان
skips
دستور کامپیوتر خالی که CPU را به دستور بعدی هدایت میکند
skipped
دستور کامپیوتر خالی که CPU را به دستور بعدی هدایت میکند
skip
دستور کامپیوتر خالی که CPU را به دستور بعدی هدایت میکند
statements
دستور برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد
modifier
دستور برنامه نویسی که وضعیت طبیعی دستور را تغییر میدهد
modifiers
دستور برنامه نویسی که وضعیت طبیعی دستور را تغییر میدهد
statement
دستور برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد
actual address
دستور نهایی که پس از اعمال تغییرات در دستور ابتدایی اجرا میشود
pipe
که به سیستم عامل می گوید خروجی یک دستور را به دستور دیگر بفرستد به جای نمایش آن
piped
که به سیستم عامل می گوید خروجی یک دستور را به دستور دیگر بفرستد به جای نمایش آن
fetches
دستور کامپیوتری برای انتخاب و خواندن داده یا دستور بعدی که باید پردازش شود
basics
دستور تغییر نیافته برنامه که پردازش میشود تا دستور اجرا شدنی بدست آید
fetched
دستور کامپیوتری برای انتخاب و خواندن داده یا دستور بعدی که باید پردازش شود
fetch
دستور کامپیوتری برای انتخاب و خواندن داده یا دستور بعدی که باید پردازش شود
basic
دستور تغییر نیافته برنامه که پردازش میشود تا دستور اجرا شدنی بدست آید
GOSUB
دستور برنامه نویسی که یک تابع را اجرا میکند و سپس دستور بعدی را برمی گرداند
prefixes
کد یا دستور یا حرفی که در شروع پیام یا دستور نوشته شود
effective
دستور نتیجهای که پس از تغییر در دستور اصلی اجرا میشود
prefix
کد یا دستور یا حرفی که در شروع پیام یا دستور نوشته شود
branch
مسیر یا جهش مناسب از یک دستور به دستور دیگر
branches
مسیر یا جهش مناسب از یک دستور به دستور دیگر
discrimination instruction
دستور برنامه نویسی شرطی که با همراه داشتن محل دستور بعدی که باید اجرا شود و کنترل مستقیم اعمال میکند.
parting injuncyions
دستور در هنگام جدایی اخرین دستور
macroinstruction
دستور برنامه نویسی که به چندین دستور در تابع یا ماکرو برمی گردد. نرم افزار نشر Macromedia Derector برای PC و Macintosh با استفاده از زمان چاپ Lingo
language
زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است
languages
زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است
do nothing instruction
دستور برنامه نویسی که عملی انجام نمیدهد فقط شمارنده برنامه را به آدرس دستور بعدی افزایش میدهد
halt
وضعیتی که CPU به دستور غلط برسد یا به دستور نیمه برسد که در برنامه اجرا میشود
halts
وضعیتی که CPU به دستور غلط برسد یا به دستور نیمه برسد که در برنامه اجرا میشود
halted
وضعیتی که CPU به دستور غلط برسد یا به دستور نیمه برسد که در برنامه اجرا میشود
resident
برنامهای که از خط دستور شروع میشود , وسپس درحافظه بار میشود, آماده دریافت توسط عملی است و کنترل را به خط دستور برمی گرداند
residents
برنامهای که از خط دستور شروع میشود , وسپس درحافظه بار میشود, آماده دریافت توسط عملی است و کنترل را به خط دستور برمی گرداند
one plus one address
قالب دستور که حاوی محل یک ثبات و محل دستور بعدی باشد
branches
دستور برنامه شرطی که محل دستور بعدی در برنامه را مسخص میکند
branch
دستور برنامه شرطی که محل دستور بعدی در برنامه را مسخص میکند
posters
اگهی
caveat
اگهی
caveats
اگهی
infore
اگهی به
indigitation
اگهی
indiction
اگهی
advertisements
اگهی
poster
اگهی
Annunciation
اگهی
announcement
اگهی
proclamation
اگهی
proclamations
اگهی
ticket
اگهی
tickets
اگهی
notice
اگهی
announcements
اگهی
affiche
اگهی
noticed
اگهی
noticing
اگهی
notices
اگهی
warning
اگهی
warnings
اگهی
acknowledgments
اگهی
acknowledgements
اگهی
acknowledgement
اگهی
immediate
دستور کامپیوتری که عملوند در دستور راست و نه آدرس محل عملوند
billsticker
اگهی چسبان
pin-ups
چسبانیدن اگهی
proclamation
اگهی دادن
pin-ups
الصاق اگهی
handbill
اگهی دستی
fly bill
اگهی دستی
assertion
بیانیه اگهی
ban
اگهی احضار
advertize
اگهی دادن
annunciate
اگهی دادن
banning
اگهی احضار
bans
اگهی احضار
informs
اگهی دادن
informing
اگهی دادن
inform
اگهی دادن
announced
اگهی دادن
announces
اگهی دادن
announcing
اگهی دادن
advertised
اگهی دادن
advertises
اگهی دادن
notice to mariner
اگهی دریایی
obituary
اگهی در گذشت
obituaries
اگهی در گذشت
announce
اگهی دادن
proclamations
اگهی دادن
prospectus
خلاصه اگهی
advertisement
اگهی تبلیغاتی
forewarning
پیش اگهی
advertisements
اگهی تبلیغاتی
previous notice
پیش اگهی
gazette
اعلان و اگهی
handbills
اگهی دستی
prognosis
پیش اگهی
prospectuses
خلاصه اگهی
pin-up
الصاق اگهی
play bill
اگهی نمایش
pin-up
چسبانیدن اگهی
pin up
چسبانیدن اگهی
pin up
الصاق اگهی
fliers
اگهی روی کاغذکوچک
proclamatory
متضمن اگهی یا اعلام
to paste up a playbill
اگهی نمایش بدیوارزدن
reclame
اگهی اغراق امیز
prognostic tests
ازمونهای پیش اگهی
tender notice
اگهی دعوت به مناقصه
flyer
اگهی روی کاغذکوچک
flier
اگهی روی کاغذکوچک
flyers
اگهی روی کاغذکوچک
bulletin
اگهی نامه رسمی
bulletins
اگهی نامه رسمی
press agent
مامور اگهی و تبلیغ
necrology
ثبت اموات اگهی فوت
ballyhoo
اگهی پر سرو صدا کردن
publicizing
اگهی کردن باطلاع عمومی رساندن
publicises
اگهی کردن باطلاع عمومی رساندن
exclaims
بعموم اگهی دادن بانگ زدن
publicising
اگهی کردن باطلاع عمومی رساندن
exclaiming
بعموم اگهی دادن بانگ زدن
exclaim
بعموم اگهی دادن بانگ زدن
publicizes
اگهی کردن باطلاع عمومی رساندن
publicize
اگهی کردن باطلاع عمومی رساندن
publicized
اگهی کردن باطلاع عمومی رساندن
publicised
اگهی کردن باطلاع عمومی رساندن
exclaimed
بعموم اگهی دادن بانگ زدن
to proclaim meetings
بوسیله اگهی اجتماعات راقدغن کردن
the public are hereby notified
بدین وسیله عموم را اگهی میدهید
top billing
بالاترین قسمت اگهی سینما صدر اعلان
to put a notice on a door
اگهی روی در چسباندن اعلان بدر زدن
fly sheet
اگهی ها واعلاناتی که روی کاغذ کوچک چاپ شده ودستی پخش میشود
necrologist
متصدی فهرست مردگان متصدی تهیه اگهی در باره مرگهای تازه
screamer
اگهی درشت وجالب توجه در روزنامه مطالب جالب توجه
promulge
انتشار دادن بعموم اگهی دادن
addressing
در سطح صفر: عملوندی که بخشی از قسمت آدرس دستورالعمل است . سطح اول : عملوندی که در آدرس دستور ذخیره شده است . سطح دوم : عملوندی که در آدرسی که به دستور داده میشود ذخیره شده است
list price
فهرست قیمت اجناس فهرستی که در ان قیمت اجناس یا اگهی ویاکالاهای تجارتی رانوشته اند
posts
اگهی کردن اعلان کردن
post
اگهی کردن اعلان کردن
posted
اگهی کردن اعلان کردن
post-
اگهی کردن اعلان کردن
commandment
دستور
instructions
دستور
say-so
دستور
prescription
دستور
say so
دستور
precept
دستور
prescriptions
دستور
commandments
دستور
instruction
دستور
order
دستور
rule
دستور
direction
دستور
precepts
دستور
prescript
دستور
formula
دستور
command
دستور
regulation
دستور
enjoinment
دستور
programs
دستور
commanded
دستور
program
دستور
formulae
دستور
formulas
دستور
commands
دستور
directions
دستور عمل
permission
دستور پروانه
avaunt
دستور اخراج
postbyte
در یک دستور برنامه
commandment
دستور خدا
generative grammar
دستور زایشی
formulary
دستور نامه
programme
دستور نقشه
purchase order
دستور خرید
cancellation order
دستور لغو
recipes
خوراک دستور
recipe
خوراک دستور
cancellation order
دستور فسخ
commandments
دستور خدا
collection order
دستور وصول
daily order
دستور روز
conditional statement
دستور شرطی
embedded code
دستور چاپگر
blanket order
دستور کلی
behest
امر دستور
field manual
دستور رزمی
administrative order
دستور اداری
execute statement
دستور اجرایی
engine order
دستور ماشین
cramer's rule
دستور کرامر
sailing orders
دستور حرکت
enforcement order
دستور اجرا
grammars
علم دستور
gramarey
دستور زبان
principal
دستور دهنده
movement order
دستور حرکت
mounting instruction
دستور نصب
principals
دستور دهنده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com