Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
English
Persian
elevation tracking
دستگاه تعقیب صعود هواپیما تعقیب صعود یا بالا رفتن
Other Matches
vertical scale
عقربه نشان دهنده میزان صعود هواپیما عقربه صعود مقیاس ارتفاع
climb mode
روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
pull up point
نقطه بالا کشیدن هواپیما نقطه صعود برای تک یا رهاکردن بمب
increases
صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
increased
صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
increase
صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
climb corridor
دالان صعود هواپیما
aircraft climb corridor
دالان صعود هواپیما
vertical takeoff
سرعت صعود اولیه هواپیما
vertical speed
سرعت صعود عمودی هواپیما
bring up
صعود با حمایت از بالا
angle of departure
زاویه صعود هواپیما از روی باند
neutralize track
هدف را تعقیب نکنید دررهگیری هوایی تعقیب موقوف
toss bombing
نوعی روش بمباران که در ان هواپیما در حال صعود بمب را پرتاب میکند
witch hunt
محاکمه و تعقیب جادوگران تعقیب توهمات
witch-hunt
محاکمه و تعقیب جادوگران تعقیب توهمات
witch-hunts
محاکمه و تعقیب جادوگران تعقیب توهمات
track mode
روش تعقیب زمینی هواپیما به طورخودکار
go around mode
روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
check port/starboard
جهت تعقیب رادار به سمت دماغه کشتی یا دم هواپیما
elevation guidance
دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
hunting
حرکت سریع لوله تانک به بالا و پایین دراثر تعقیب خودکار با رادار
snake mode
روش تعقیب مارپیچی درپدافند هوایی روش پروازمارپیچی هواپیما
pursuit
تعقیب تعقیب کردن دنبال کردن
pursuits
تعقیب تعقیب کردن دنبال کردن
climbing
صعود
ascents
صعود
pull up
صعود
bulge
صعود
bulged
صعود
climbs
صعود
ascension
صعود
climbed
صعود
ascendance
صعود
escalade
صعود
bulging
صعود
climb
صعود
bulges
صعود
ascent
صعود
mounts
صعود ترفیع
clear way
محوطه صعود
balance climbing
صعود تعادلی
soars
صعود کردن
mount
صعود ترفیع
soared
صعود کردن
back and knee climbing
صعود تنورهای
continuous climbing
صعود طبیعی
artificial climbing
صعود مصنوعی
upping
صعود کردن
rise
صعود طلوع
rise
خیز صعود
angle of departure
زاویه صعود
mountant
صعود کننده
rises
صعود طلوع
soar
صعود کردن
rises
خیز صعود
alpinism
صعود سبکبار
climbing
صعود کردن
rate of climb
میزان صعود
up
صعود کردن
layback
صعود دولفری
vertical speed
سرعت صعود
climbed
صعود کردن
herringbone step
صعود جناقی
ascending
صعود کننده
upped
صعود کردن
free climbing
صعود ازاد
consecutive climbing
صعود نوبتی
climbs
صعود کردن
climb
صعود کردن
sidestepping
صعود پلهای از پهلو
boiling point elevation
صعود نقطه جوش
rising
درحال ترقی یا صعود
sidesteps
صعود پلهای از پهلو
sidestepped
صعود پلهای از پهلو
ups and downs
صعود وافول اقبال
sidestep
صعود پلهای از پهلو
assumption
جشن صعود مریم باسمان
boiling point elevation constant
ثابت صعود نقطه جوش
cloud top height
ارتفاع صعود قارچ اتمی
hang off
مکث کوتاه غواص در زیر اب در صعود
sidestep traverse
صعود پلهای همراه باسرخوردن بجلو
climbing wax
واکس مخصوص صعود دراسکی نوردیک
arresting gear
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
decompression stop
مکث غواص کوتاه در عمقهای معین در صعود
vertical replenishment
تجدید تدارکات از راه هوا صعود و فرود عمودی
blast valve
سوپاپ ازاد کننده هوای گرم برای صعود بالن
vent valve
دریچه روی بالن برای رهاکردن گاز یا هوا و تنظیم صعود
climber
پوست یا چرم زیر اسکی تا درهنگام صعود بعقب لیز نخورد
decompression table
جدول نشاندهنده زمان و محل لازم برای صعود ارام غواص
no decompression dive
غواصی کوتاه مدت یا در عمق کم که به هنگام صعود نیازبه توقف یا مکث در زیر اب ندارد
scrambled
دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
scramble
دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
scrambles
دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
scrambling
دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
follow-up
تعقیب
follow-ups
تعقیب
in continuation of
در تعقیب
chase
تعقیب
prosecutions
تعقیب
chases
تعقیب
persecution
تعقیب
following
تعقیب
litigation
تعقیب
chased
تعقیب
prosecution
تعقیب
chasing
تعقیب
continuation
تعقیب
venery
تعقیب
pursuant to
در تعقیب
chace
تعقیب
further to
در تعقیب
pursuits
تعقیب
clampdown
تعقیب
pursuance
تعقیب
right to sue
حق تعقیب
in pursuance of
در تعقیب
pursuit
تعقیب
clampdowns
تعقیب
byes
صعود به دور بعدبه سبب نداشتن حریف گذشتن توپ از خط عرضی دروازه امتیاز بدون توپزن
bye
صعود به دور بعدبه سبب نداشتن حریف گذشتن توپ از خط عرضی دروازه امتیاز بدون توپزن
tracked
تعقیب کردن
tracks
تعقیب کردن
follow up
تعقیب کردن
suability
قابلیت تعقیب
practicing
تعقیب کردن
pursuers
تعقیب کننده
indifferent
بی طرف بی تعقیب
prosecutable
قابل تعقیب
to follow up
تعقیب کردن
drop track
تعقیب موقوف
track
تعقیب کردن
chive
تعقیب کردن
prosecutor
تعقیب قانونی
pursuit course
مسیر تعقیب
autotrack
تعقیب خودکار
automatic tracking
تعقیب خودکار
automatic aiming
تعقیب خودکار
tail
تعقیب کردن
chace
تعقیب کردن
traceable
قابل تعقیب
tailed
تعقیب کردن
tails
تعقیب کردن
pursuer
تعقیب کننده
prosecutors
تعقیب قانونی
pursuable
قابل تعقیب
suited
تعقیب انطباق
ensued
تعقیب کردن
ensues
تعقیب کردن
pursue
تعقیب کردن
pursued
تعقیب کردن
pursues
تعقیب کردن
ensue
تعقیب کردن
prosecution
تعقیب کننده
suit
تعقیب انطباق
chase
تعقیب کردن
chased
تعقیب کردن
chases
تعقیب کردن
chasing
تعقیب کردن
nolle proseequi
منع تعقیب
prosecutions
تعقیب کننده
pursuing
تعقیب کردن
traces
تعقیب کردن
criminal prosecution
تعقیب جزایی
trailers
تعقیب کننده
trailer
تعقیب کننده
indictor
تعقیب کننده
indicter
تعقیب کننده
hue and cry
تعقیب قاتل
manhunt
تعقیب جنایتکاران
traced
تعقیب کردن
trace
تعقیب کردن
tailing
دنباله تعقیب
liable to prosecution
مورد تعقیب
legal suit
تعقیب قضایی
lay fast by the heels
تعقیب کردن
lay by the heels
تعقیب کردن
manhunts
تعقیب جنایتکاران
prosecute
تعقیب کردن
chivied
تعقیب کردن
practising
تعقیب کردن
suing
تعقیب کردن
chaser
تعقیب کننده
sues
تعقیب کردن
chasers
تعقیب کننده
impeachable
قابل تعقیب
indictable
قابل تعقیب
sue
تعقیب کردن
prosecutes
تعقیب کردن
prosecuted
تعقیب کردن
chivies
تعقیب کردن
chivvied
تعقیب کردن
suits
تعقیب انطباق
prosecuting
تعقیب کردن
practise
تعقیب کردن
sued
تعقیب کردن
nonsequitur
عدم تعقیب
chivying
تعقیب کردن
nonsuit
عدم تعقیب
practises
تعقیب کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com