Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (12 milliseconds)
English
Persian
unit
دستگاه قسمتی از یک دستگاه
units
دستگاه قسمتی از یک دستگاه
Search result with all words
operating personnel
افرادی که با یک دستگاه کار می کنند یا قسمتی را به کار می اندازند
Other Matches
synchro
دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
rawin
دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
meteorograph
دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
attitude director indicator
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
transponder
فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator
دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
printed
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
prints
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
ac dc set
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
all mains set
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
semaphore
دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
print
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
quad density
تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
equilibrator
دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
compressors
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
pulmotor
دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
facsimile recorder
دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
compressor
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
peripheral device
دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer
مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
gun slide
دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
performance factor
ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
arresting gear
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
cold swaging machine
دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
rheostatic
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostat
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
transducer
دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
data transceiver
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
plate milling stand
مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
cipher device
وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
lazy
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
laziest
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazier
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
dial test indicator
دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
automatic search jammer
دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
computer controlled machine
دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
direct access storage device
اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
which transponder
علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
intercept receiver
دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
insulation testing apparatus
دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
column grinder
دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
telephone repeater
دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
survey meter
دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
laser linescan
دستگاه تجسس هدف لیزری دستگاه مراقبت هدف لیزری
preset vector
دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
traversing mechanism
دستگاه حرکت در سمت دستگاه سمت
declination constant
زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
moving iron instrument
دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
system
دستگاه
setting up
دستگاه
appliance
دستگاه
organ system
دستگاه
appliances
دستگاه
utensils
دستگاه
device code
کد دستگاه
set
دستگاه
teams
یک دستگاه
sets
دستگاه
unit
یک دستگاه
unit
دستگاه
units
یک دستگاه
plant
دستگاه
units
دستگاه
systems
دستگاه
plants
دستگاه
instrument
دستگاه
team
یک دستگاه
appurtenance
دستگاه
installations
دستگاه
machine
دستگاه
machined
دستگاه
equipment
دستگاه
nervous systems
دستگاه پی
machines
دستگاه
utensil
دستگاه
installation
دستگاه
mechanism
دستگاه
mechanisms
دستگاه
apparatus
دستگاه
nervous system
دستگاه پی
devices
دستگاه
device
دستگاه
chucks
دستگاه نظام
shock inducer
دستگاه ضربه زن
glass
دستگاه بارومتر
chuck
دستگاه نظام
blower
دستگاه دمنده
chucked
دستگاه نظام
armature winder
دستگاه ارمیچرپیچ
separator
دستگاه تجزیه
rhombohedral system
دستگاه لوزوجهی
devices
شعار دستگاه
rivet gun
دستگاه پرچ
respiratory system
دستگاه تنفسی
device
شعار دستگاه
reference frame
دستگاه مقایسهای
recording instrument
دستگاه ثبات
recording instrument
دستگاه ضبط
secrets
دستگاه سری
loads
عملکردماشین یا دستگاه
recorder
دستگاه ضبط
recuperator
دستگاه عاید
folding machine
دستگاه خم کاری
safety device
دستگاه ضامن
rolling mill
دستگاه نورد
anti interference device
دستگاه ضد تداخل
load
عملکردماشین یا دستگاه
low potential system
دستگاه کم فشار
automatic machine
دستگاه خودکار
instrumental accuracy
دقت دستگاه
boom
دستگاه شناور
jack plane
رنده دستگاه
power plants
دستگاه تولیدنیروی
boomed
دستگاه شناور
booming
دستگاه شناور
booms
دستگاه شناور
input device
دستگاه ورودی
audio device
دستگاه سمعی
electrostatic system
دستگاه الکتروستاتیکی
electromagnetic system
دستگاه الکترومغناطیسی
electric apparatus
دستگاه الکتریکی
storage device
دستگاه انباره
automatic controller
دستگاه فرمان
instrumental error
خطای دستگاه
storage device
دستگاه ذخیره
storage device
دستگاه انبارش
electric machine
دستگاه برقی
secret
دستگاه سری
power plant
دستگاه تولیدنیروی
jointing plane
رنده دستگاه
telegraphing
دستگاه تلگراف
telegraphs
دستگاه تلگراف
evaporator
دستگاه اب شیرین کن
asynchronous device
دستگاه غیرهمزمان
asynchronous device
دستگاه ناهمگام
asymmetric system
دستگاه بی تقارن
transporter
دستگاه ناقله
transporters
دستگاه ناقله
gun
دستگاه تزریق
guns
دستگاه تزریق
link trainer
دستگاه پروازاموز
system
رشته دستگاه
telegraph
دستگاه تلگراف
apparatus
الت دستگاه
telegraphed
دستگاه تلگراف
lighting set
دستگاه روشنایی
limbic system
دستگاه کناری
recorders
دستگاه ضبط
systems
رشته دستگاه
logic device
دستگاه منطقی
receiving set
دستگاه گیرنده
prime movers
دستگاه محرک
orsat apparatus
دستگاه رسا
mapping device
دستگاه نگاشت
operating signal
سیگنال دستگاه
mass storage device
دستگاه تل انبارش
oil press
دستگاه عصاری
leverage
دستگاه اهرمی
obsolescence free
دستگاه متروک
induction current instrument
دستگاه القائی
null instrument
دستگاه صفر
after burner
دستگاه پس سوز
output device
دستگاه خروجی
prime mover
دستگاه محرک
induction instrument
دستگاه القائی
peripheral device
دستگاه جنبی
absorption apparatus
دستگاه جذب
passive device
دستگاه منفعل
papalism
دستگاه پاپ
overcurrent device
دستگاه حفافت
illuminator
دستگاه روشنایی
mental apparatus
دستگاه ذهن
active device
دستگاه فعال
nervous system
دستگاه عصبی
monocyclic system
دستگاه تکدور
monoclinic system
دستگاه تک شیب
mimeograph
دستگاه تکثیر
honing machine
دستگاه سنگ
mksa system
دستگاه مکثا
mobile plant
دستگاه متحرک
automatic
دستگاه خودکار
active device
دستگاه کنشی
aerator
دستگاه بخور
identification of friend from foe
دستگاه تشخیص
hexagonal system
دستگاه شش گوشهای
i.f.f. system
دستگاه تشخیص
milling machine
دستگاه فرز
fifth column
دستگاه جاسوسی
aerometeorograph
دستگاه هوانگار
nervous systems
دستگاه عصبی
non quantized system
دستگاه کلاسیک
non quantized system
دستگاه ناکوانتایی
automatics
دستگاه خودکار
magneto
دستگاه مولدبرق
analog device
دستگاه انالوگ
analog device
دستگاه قیاسی
anaglyptoscope
دستگاه ژرفانما
agitator
دستگاه بهم زن
agitators
دستگاه بهم زن
quantized system
دستگاه کوانتایی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com