English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
plug mill دستگاه نورد توپی
Other Matches
rolling mill دستگاه نورد
plate milling stand مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
tire mill دستگاه نورد لاستیک
slabbing mill دستگاه نورد لوحه
muck mill دستگاه نورد فولاد
cogging mill دستگاه نورد شمشه
single stand mill دستگاه نورد یک مقامه
cogging stand مقام دستگاه نورد
manufactoring tape milling machine دستگاه نورد صنعتی
ingots slab mill دستگاه نورد لوحه
tire rolling mill دستگاه نورد لاستیک
wire rolling mill دستگاه نورد سیم
roll housing پایه دستگاه نورد
drawing mill دستگاه نورد کششی
cold rolling mill دستگاه نورد سرد
cogging mill train مسیر دستگاه نورد شمش
bar mill دستگاه نورد میله گرد
cogging roll دستگاه نورد اولیه شمش
armor plate rolling mill دستگاه نورد ورق زرهی
wide strip mill دستگاه نورد نوار پهن
continous rod mill دستگاه نورد سیم دائمی
double two high rolling mill دستگاه نورد مضاعف دوبل
corrugated rolling mill دستگاه نورد ورق موجدار
smoothing rolls دستگاه نورد نرم کننده
hub (وسط چرخ که اغلب بلبرینگ دارد و روی محور یا آسه می چرخد) توپی، چرخمیان، ناف، (مرکز فعالیت یا اهمیت یا توجه و غیره) کانون، قلبگاه، میانگاه، توپی چر، قطب
gimbals توپی و غلاف توپی گردان
plug توپی
to kick a ball توپی را
plugging توپی
spigot توپی
plugs توپی
tapped توپی
spilled توپی
spilling توپی
spills توپی
pivot توپی
spill توپی
pivots توپی
tap توپی
pivoted توپی
dowel توپی
ball joint توپی
tapping توپی
to catch a fly توپی را ازهواگرفتن
tapper توپی گذار
pivot توپی اتصال
pivoted توپی اتصال
pivots توپی اتصال
ball joint توپی اتصال
ball printer چاپگر توپی
countersinck bit مته توپی
hub bore سوراخ توپی
rotor hub توپی رتور
spile گل میخ توپی
fuse plug توپی فیوز
stopper توپی جلوگیری کننده
plugs سربطری توپی گذاشتن
stoppers توپی جلوگیری کننده
plugging سربطری توپی گذاشتن
oil drain plug توپی تخلیه روغن
plug سربطری توپی گذاشتن
head توپی کامل و سایر متعلقات
in توپی که وارد دروازه شده
set up توپی که به اسانی برگردانده شود
in- توپی که وارد دروازه شده
beanball توپی که هدف ان سر توپزن باشد
synchro دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
rawin دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
attitude director indicator دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
meteorograph دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
transponder فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
bleeder توپی که از دست مدافعان نزدیک رد میشود
bleeders توپی که از دست مدافعان نزدیک رد میشود
lineball توپی که روی خط میافتد و قبول نیست
tampons توپی یا کهنه مخصوص گرفتن سوراخی
tampon توپی یا کهنه مخصوص گرفتن سوراخی
spinner پوشش ایرودینامیکی روی توپی ملخ
creeper توپی که با فاصله کم از زمین پرتاب شده
creepers توپی که با فاصله کم از زمین پرتاب شده
carriages نورد
beam نورد
drummed نورد
carriage نورد
inking roller نورد
beams نورد
roll نورد
rolled copper strips مس نورد
drum نورد
rolled نورد
rolls نورد
roller نورد
rollers نورد
print دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
prints دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
all mains set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
printed دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
semaphore دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
ac dc set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
roving gun توپی که مداوما از مواضع مختلف تیراندازی میکند
tampion توپی :چوب برای گرفتن دهانه توپ
outswinger توپی که در هوا با پیچش ازتوپزن دور میشود
blade butt انتهای تیغه ملخ که به توپی متصل است
pivots توپی هرزه گرد چرخیدن دور چیزی
cuban fork ball پرتاب توپی که بامایعی اغشته و لغزنده شده
jump ball توپی که داور بین دوبازیگر به هوا می اندازد
pivoted توپی هرزه گرد چرخیدن دور چیزی
inswinger توپی که در هوا با انحنا به سوی توپزن می اید
pivot توپی هرزه گرد چرخیدن دور چیزی
netball توپی که پس از برخورد با لبه تور به زمین میافتد
die توپی که درحال افتادن برروی زمین است
cross country mill نورد چلیپایی
alpinist کوه نورد
seafarer دریا نورد
sailor دریا نورد
mill کارخانه نورد
carriage control کنترل نورد
roll نورد کردن
universal roll نورد یونیورسال
sailer دریا نورد
seagoer دریا نورد
shipman دریا نورد
breaking down roll نورد شکست
roughing roll پیش نورد
rollers قرقره نورد
break down roll پیش نورد
breast نورد پایین
cross roll نورد عرضی
roll pass کالیبر نورد
seafarers دریا نورد
cr بازگشت نورد
roll pass رخده نورد
center disc roll نورد دیسکی
carriage return بازگشت نورد
roll stand مقام نورد
cragsman کوه نورد
rolls نورد کردن
rolled نورد کردن
blooming train مسافت نورد
grooved roll نورد شیاردار
cosmonaut کیهان نورد
sheet roll نورد ورق
cosmonauts کیهان نورد
mountaineer کوه نورد
blooming roll نورد شمشه
mountaineers کوه نورد
mills کارخانه نورد
sailors دریا نورد
dummy roll نورد کور
roller قرقره نورد
continous rolling نورد دائمی
warp beam نورد بالا
rolling نورد زدن
shipper دریا نورد
seagoing دریا نورد
quad density تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
guns توپی که طول لوله ان بین 03 تا05 کالیبر باشد
long hop توپی که دور از دسترس توپزن از زمین بلند میشود
gun توپی که طول لوله ان بین 03 تا05 کالیبر باشد
rolled profile نیمرخ نورد خورده
roll piercing process روش نورد مایل
beam rolling mill نورد کاری تیر
wire rod mill کالیبر نورد سیم
plate mill غستگاه نورد صفحه
seamanlike مثل دریا نورد
intermediate roll stand مقام نورد میانی
plate roll غستگاه نورد صفحه
carriage control tape نوار کنترل نورد
bar work نورد کردن میله
sheet mill stand مقام نورد ورق
rolled iron or steel فولاد نورد خورده
rolled glass شیشه نورد خورده
breaking down stand مقام پیش نورد
blooming stand مقام پیش نورد
roughing stand مقام پیش نورد
hot strip mill مسیر نورد گرم
cogging stand مقام پیش نورد
narrow strip mill نورد نوار باریک
compressed asphalt اسفالت نورد شده
hot roll نورد کردن داغ
tube rolling نورد کاری لوله
chilled roll نورد سخت کننده
compressor دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
pulmotor دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
equilibrator دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
compressors دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
facsimile recorder دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
minute gun توپی که به فواصل معین به احترام مرگ کسی شلیک میکند
yorker توپی که نزدیک پای توپ زن میافتد و زدن ان مشکل است
bulb root وسیلهای که توسط ان تیغههای گردنده توربین به توپی متصل میشوند
sheet roller کارخانه نورد ورق فلزی
cog down به سمت پایین نورد کردن
cold roll نورد کردن در حالت سرد
hot rolled strip باریکه نورد شده داغ
cold reduce نورد کردن در حالت سرد
hypervelocity سرعت دهانهای و ابتدایی توپی که از 0001 متر درثانیه بیشتر باشد
snick توپی که با لبه چوب ضربه خورده و به عقب به سمت محافظ میله می رود
bumper توپی که بعلت فاصله کوتاه اززمین بلندمیشود و به سوی سر و سینه توپزن میرود
bumpers توپی که بعلت فاصله کوتاه اززمین بلندمیشود و به سوی سر و سینه توپزن میرود
rolling نیمرخهای فولادی را با عمل نورد تهیه میکنند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com