Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 156 (8 milliseconds)
English
Persian
to pull in
دست از کار یا رویه خودکشیدن
Other Matches
to gain over
سوی خودکشیدن
to p one's cap over one's ear
کلاه خودراروی گوشهای خودکشیدن
uppers
رویه
surfaces
رویه
surfaced
رویه
facets
رویه
immethodical
بی رویه
encrustation
رویه
surface
رویه
encrustations
رویه
facet
رویه
upper
رویه
procedure
رویه
comportment
رویه
vamp
رویه
mTtiers
رویه
metiers
رویه
metier
رویه
water surface
رویه اب
these t. were not
رویه
ism
رویه
irregular
بی رویه
tenors
رویه
tenor
رویه
practice
رویه
outside
رویه
policies
رویه
policy
رویه
praxis
رویه
instep
رویه
outsides
رویه
facing
رویه
tactics
رویه
upper crust
رویه
facings
رویه
insteps
رویه
recovery procedure
رویه ترمیمی
pillow case
رویه بالش
planimeter
رویه پیما
cross section
رویه برش
code page
رویه رمز
procedure declaration
اعلان رویه
procedure oriented
رویه گرا
pure procedure
رویه جامع
cant
رویه اریب
recursive procedure
رویه بازگشتی
card face
رویه کارت
pentahedral
پنج رویه
control procedure
رویه کنترل
ism
اعتقاد رویه
single sided disk
دیسک یک رویه
in stream procedure
رویه با مسیل
impolicy
رویه غلط
smooth surface
رویه صاف
rubbed surface
رویه صاف
judicial precedent
رویه قضایی
rough surface
رویه زبر
the policy of the government
رویه دولت
hard soil
رویه محکم
flippy
فلاپی دو رویه
road surface
رویه راه
finishing coat
اندود رویه
facet theory
نظریه رویه ها
exfoliation
رویه سابی
dummy module
رویه ساختگی
ostrich policy
رویه کبک
scheme of life
رویه زندگی
system
قاعده رویه
systems
قاعده رویه
plane
رویه هموار
planed
رویه هموار
planing
رویه هموار
surface-to-air
رویه به هوا
planes
رویه هموار
encrustations
رویه بندی
surface
رویه دادن
top
رویه عالی
practice
رویه پیشه
line
حدود رویه
precedent
رویه قضایی
precedents
رویه قضایی
cover
رویه لفاف
coverings
رویه لفاف
covers
رویه لفاف
surface
رویه فاهر
schemed
ترتیب رویه
lines
حدود رویه
scheme
ترتیب رویه
tacks
پونز رویه
tacking
پونز رویه
triacontahedral
سی رویه سی طرفی
tacked
پونز رویه
tack
پونز رویه
sandals
کفش بی رویه
sandal
کفش بی رویه
surfaced
رویه فاهر
surfaces
رویه دادن
top milk
رویه شیر
schemes
ترتیب رویه
surfaced
رویه دادن
surfaces
رویه فاهر
encrustation
رویه بندی
low key posture
رویه محافظه کارانه
to explain oneself
رویه یاقصدخودراشرح دادن
to change the tack
تغییر رویه دادن
overgrown
دارای رشد بی رویه
slope weir
شادروان با رویه شیبدار
slope weir
بندسرریز با رویه شیبدار
surface treatment
عملیات سطح رویه
input output procedure
رویه ورودی- خروجی
irregular act
عمل خلاف رویه
procedure
رویه طریقه فرایند
bristled
رویه تجاوزکارانه داشتن
international practice
رویه بین المللی
impolitic
مخالف رویه صحیح
revamps
دوباره رویه انداختن
revamping
دوباره رویه انداختن
new departure
اغاز رویه تازه
procedure oriented language
زبان رویه گرا
bristle
رویه تجاوزکارانه داشتن
revamp
دوباره رویه انداختن
revamped
دوباره رویه انداختن
binder course
قشر زیرین رویه
to change one's course
خط مشی یا رویه خودرا تغییردادن
altar-stone
[سنگ رویه فوقانی محراب]
frosting
رویه خامهای کیک یا شیرینی
to take a course
رویه ایی را اتخاذ کردن
altar-slad
[سنگ رویه فوقانی محراب]
deck board
کف یا رویه پالت حمل مهمات
one time pad
صفحات کلید رمز یک رویه
cataloged procedure
رویه فهرست بندی شده
tambour
رویه یادیواره متحرک چوبی
the old p should be continued
رویه پیش بایدادامه یابد
honesty is the best policy
راستی ودرستی بهترین رویه
flippy diskette
دیسکت با دو رویه قابل ضبط
one time tape
نوار یک رویه کلید رمز
rolltop desk
میز تحریر دارای رویه کشودار
sop
رویه عملیاتی استاندارد وضعیت موجود
sops
رویه عملیاتی استاندارد وضعیت موجود
to mark out one's course
طرحی برای رویه خود ریختن
resurfacing
شن بخورد راه دادن بازسازی رویه
spa
Association andProcedures Systems انجمن سیستم ها و رویه ها
spas
Association andProcedures Systems انجمن سیستم ها و رویه ها
planometer
صفحه همواری که رویه هارابدان می پیمایند ترازمسطحات
scrap heap policy
رویه دورانداختن هر چیزی که نوی ان تمام شده باشد
moquette
پارچه مخمل نمای مخصوص فرش یا رویه صندلی
hol
Language Order High زبان برنامه نویسی رویه گرا
newton raphson
اصطلاحی که به یک رویه محاورهای بکار برده شده درحل معادلات اطلاق میشود
prunella
پارچه پشمی که برای رویه کفش بکار میرودوپیشتربرای ردای وکیلان است
tactics
دانش فرماندهی در صحنه جنگ طرق و وسائل و طرحهای ماهرانهای که جهت وصول به هدف به کار گرفته میشود رویه ماهرانه
faces
قسمت جلو شی ء رویه راکت قسمتی از چوب هاکی که با گوی تماس داردشیب صاف جلو موج
face
قسمت جلو شی ء رویه راکت قسمتی از چوب هاکی که با گوی تماس داردشیب صاف جلو موج
change over
تغییر روش تغییر رویه
counter march
تغییر جهت نیروی نظامی عقب گرد عقب گرد کردن تغییر رویه دادن
apl
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com