Dictiornary-Farsi | دفاع تاراش | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 204 (10 milliseconds)

English	Persian
closed variation	دفاع تاراش


Search result with all words

rubinstein variation	واریاسیون روبنشتاین دربازی چهار اسب در دفاع فرانسوی دردفاع نیمزو هندی و دردفاع تاراش
swedish variation	واریاسیون سوئدی در دفاع تاراش
tarrasch defence	دفاع تاراش در گامبی وزیرشطرنج
Other Matches

hennig schara gambit	گامبی هنیگ- شارا دردفاع تاراش
samisch variation	واریاسیون زمیش در دفاع هندی شاه در دفاع نیمزوهندی شطرنج
schleman defence	دفاع شلیمان در روی لوپز دفاع یانیش
russian defence	دفاع پتروف نام قدیمی دفاع اسلاو
one on one	دفاع یارگری دفاع تک به تک
defense	دفاع وزارت دفاع
self defense	دفاع از نفس دفاع از خود یا اموال خود
parrying	دفاع
blocks	دفاع
blocked	دفاع
pleading	دفاع
apologias	دفاع
advocation	دفاع
parry	دفاع
one man block	تک دفاع
defence	دفاع
defends	دفاع
uncovered	بی دفاع
defending	دفاع
fencing	دفاع
parried	دفاع
defenses	دفاع
parries	دفاع
defend	دفاع
defended	دفاع
apologia	دفاع
answers	دفاع
answered	دفاع
munition	دفاع
vindication	دفاع
defense	دفاع
advocacy	دفاع
answering	دفاع
czech defence	دفاع چک
answer	دفاع
block	دفاع
tae	دفاع با پا
defendants	دفاع کننده
age ake	دفاع بالارونده
secretary of state for defence	وزیر دفاع
yogoslav defence	دفاع پیرک
yogoslav defence	دفاع یوگوسلاو
uchi uke	دفاع از داخل
secretary of defence	وزیر دفاع
pleaded	دفاع کردن
plead	دفاع کردن
war department	وزارت دفاع
ward off	دفاع کردن
dog	دفاع بسته
defensive	منطقه دفاع
mikazuki uke ushiro geri	دفاع هلالی
self defence	دفاع مشروع
meran defence	دفاع مران
makki	دفاع کردن
defendant	دفاع کننده
vindicative	دفاع کننده
stand	دفاع مداوم
achi komi	دفاع فشاری
active defense	دفاع عامل
self protection	دفاع از نفس
dogs	دفاع بسته
secretary of defense	وزیر دفاع
pleads	دفاع کردن
dogging	دفاع بسته
indefensible	غیرقابل دفاع
alekhine's defence	دفاع الخین
dutch attack	دفاع برد
fencible	قابل دفاع
soto uke	دفاع از خارج
damiano's defence	دفاع دامیانو
d. armour	اسلحه دفاع
fullback	دفاع پوششی
composite defense	دفاع مرکب
hasty defense	دفاع تعجیلی
classical variation	دفاع ارتدوکس
simple parry	دفاع ساده
summetrical defence	دفاع متقارن
defense in depth	دفاع در عمق
defense in place	دفاع در محل
double guard	دفاع با دو دست
dory defence	دفاع دوری
ego defence	دفاع خود
deraign	دفاع کردن
department of defense	وزارت دفاع
deliberate defense	دفاع بافرصت
defensive board	دفاع سبد
special plea	دفاع خاص
extended defense	دفاع گسترده
implead	دفاع کردن
in self defence	برای دفاع
kwon	دفاع با دست
backfield	دفاع نفوذی
legitimate defence	دفاع مشروع
sham plea	دفاع پوچ
sham plea	دفاع ناموجه
two knights' defence	دفاع دو اسب
anti menchanized defense	دفاع ضدمکانیزه
two man block	دفاع دونفره
semi circular parry	دفاع نیمدایره
ball hawking	دفاع خوب
to make a d.	دفاع کردن
benoni defence	دفاع بنونی
catenaccio	دفاع بتونی
indefensibility	دفاع ناپذیری
internal defense	دفاع داخلی
buckler	دفاع کردن
janisch defence	دفاع یانیش
juji uke	دفاع ضربدری
tenability	دفاع پذیری
three man block	دفاع سه نفره
kake uke	دفاع قلابی
janisch defence	دفاع شلیمان
to stick up for	دفاع کردن از
defend	دفاع کردن
nagashi uke	دفاع پرسی
fend	دفاع کردن
pirc defence	دفاع پیرک
defensible	قابل دفاع
defensible	دفاع پذیر
defensible	دفاع کردنی
the right of self-defence	حق دفاع از خود
pillsbury defence	دفاع پیلزبری
pierce the block	شکافتن دفاع
russian defence	دفاع روسی
perceptual defense	دفاع ادراکی
daylight	نفوذ در دفاع
penetrates	نفوذ در دفاع
penetrated	نفوذ در دفاع
penetrate	نفوذ در دفاع
philidor's defence	دفاع فیلیدور
plea of accused	دفاع متهم
to defend [from]	دفاع کردن [از]
robatsch defence	دفاع روباتش
openings	شکافتن دفاع
opening	شکافتن دفاع
right of self defence	حق دفاع مشروع
answers	دفاع کردن
answering	دفاع کردن
answered	دفاع کردن
zone	دفاع منطقهای
replication	رونوشت دفاع
defend	دفاع کردن از
polish defence	دفاع لهستانی
self-defence	دفاع از خود
position defense	دفاع موضعی
position defense	دفاع یا پدافندثابت
right of self preservation	حق دفاع از خود
propugn	دفاع کردن از
zones	دفاع منطقهای
answer	دفاع کردن
defended	دفاع کردن از
zone defence	دفاع منطقهای
national defense	دفاع ملی
scandinavian defence	دفاع اسکاندیناویایی
advocating	دفاع کردن
advocates	دفاع کردن
advocated	دفاع کردن
advocate	دفاع کردن
opens	بی دفاع واریز نش
opens	خط بازبی دفاع
morote uke	دفاع دوتایی
morote uke	دفاع با دست
asserts	دفاع کردن از
asserting	دفاع کردن از
asserted	دفاع کردن از
assert	دفاع کردن از
national defence	دفاع ملی
opened	بی دفاع واریز نش
opened	خط بازبی دفاع
offensive block	دفاع تهاجمی
defends	دفاع کردن از
defending	دفاع کردن
untenable	غیرقابل دفاع
parry of debate	دفاع درمنافره
defending	دفاع کردن از
coverage	دفاع پوششی
defends	دفاع کردن
defended	دفاع کردن
say a good word for	دفاع کردن
open	بی دفاع واریز نش
open	خط بازبی دفاع
fegatello	فگاتلو در دفاع دواسب
se defedendo	در حین دفاع از خود
kevitz trajkovic defence	دفاع کویتس- تراکوویچ
block	دفاع در مقابل ابشار
moon doung makki	نوعی دفاع تکواندو
muniment	وسیله دفاع لوازم
modern defence	دفاع مدرن شطرنج
line backing	دفاع پشت خط تجمع
queen's fianchetto defence	دفاع فیانکتوی وزیر
scandinavian defence	دفاع متقابل مرکزی
sicilian defence	دفاع سیسیلی شطرنج
indefensibly	بطور دفاع ناپذیر
indian defence	دفاع هندی شطرنج
pillsbury defence	دفاع کمبریج اسپرینگز
kake uke	دفاع قلاب وار
national defense	دفاع در سطح ملی
sitting duck	هدف بی دفاع واسان
geitja makki	دفاع دوبله بحالت
ministry of national defence	وزارت دفاع ملی