Dictiornary-Farsi | دفاع پتروف نام قدیمی دفاع اسلاو | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)

English	Persian
russian defence	دفاع پتروف نام قدیمی دفاع اسلاو


Other Matches

petrov	دفاع پتروف یا روسی
czech defence	نام منسوخ دفاع اسلاو
slav defence	دفاع اسلاو در گامبی وزیرشطرنج
anti meran gambit	گامبی ضد مران در دفاع اسلاو شطرنج
schlechter variation	واریاسیون شلشتر در دفاع اسلاو شطرنج
accelerated meran	مران شتابان دلار دفاع اسلاو
samisch variation	واریاسیون زمیش در دفاع هندی شاه در دفاع نیمزوهندی شطرنج
schleman defence	دفاع شلیمان در روی لوپز دفاع یانیش
mauls	روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
mauling	روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
mauled	روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
maul	روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
one on one	دفاع یارگری دفاع تک به تک
defense	دفاع وزارت دفاع
self defense	دفاع از نفس دفاع از خود یا اموال خود
one man block	تک دفاع
parry	دفاع
vindication	دفاع
czech defence	دفاع چک
tae	دفاع با پا
parries	دفاع
defending	دفاع
defended	دفاع
munition	دفاع
blocked	دفاع
block	دفاع
advocation	دفاع
blocks	دفاع
uncovered	بی دفاع
defend	دفاع
parrying	دفاع
defends	دفاع
pleading	دفاع
answers	دفاع
fencing	دفاع
answering	دفاع
defense	دفاع
answered	دفاع
answer	دفاع
apologia	دفاع
advocacy	دفاع
apologias	دفاع
parried	دفاع
defence	دفاع
defenses	دفاع
stand	دفاع مداوم
parry of debate	دفاع درمنافره
advocating	دفاع کردن
advocates	دفاع کردن
morote uke	دفاع با دست
opens	بی دفاع واریز نش
offensive block	دفاع تهاجمی
morote uke	دفاع دوتایی
ball hawking	دفاع خوب
nagashi uke	دفاع پرسی
backfield	دفاع نفوذی
advocated	دفاع کردن
national defense	دفاع ملی
advocate	دفاع کردن
national defence	دفاع ملی
opens	خط بازبی دفاع
opened	بی دفاع واریز نش
opened	خط بازبی دفاع
open	خط بازبی دفاع
benoni defence	دفاع بنونی
defendants	دفاع کننده
double guard	دفاع با دو دست
dutch attack	دفاع برد
ego defence	دفاع خود
extended defense	دفاع گسترده
composite defense	دفاع مرکب
fencible	قابل دفاع
closed variation	دفاع تاراش
fullback	دفاع پوششی
classical variation	دفاع ارتدوکس
dory defence	دفاع دوری
deraign	دفاع کردن
defendant	دفاع کننده
d. armour	اسلحه دفاع
damiano's defence	دفاع دامیانو
defense in depth	دفاع در عمق
defense in place	دفاع در محل
defensive board	دفاع سبد
department of defense	وزارت دفاع
dogs	دفاع بسته
dogging	دفاع بسته
dog	دفاع بسته
kwon	دفاع با دست
legitimate defence	دفاع مشروع
buckler	دفاع کردن
in self defence	برای دفاع
asserts	دفاع کردن از
asserting	دفاع کردن از
asserted	دفاع کردن از
assert	دفاع کردن از
makki	دفاع کردن
meran defence	دفاع مران
kake uke	دفاع قلابی
catenaccio	دفاع بتونی
hasty defense	دفاع تعجیلی
implead	دفاع کردن
indefensibility	دفاع ناپذیری
internal defense	دفاع داخلی
pleads	دفاع کردن
pleaded	دفاع کردن
plead	دفاع کردن
janisch defence	دفاع یانیش
janisch defence	دفاع شلیمان
juji uke	دفاع ضربدری
mikazuki uke ushiro geri	دفاع هلالی
self protection	دفاع از نفس
achi komi	دفاع فشاری
summetrical defence	دفاع متقارن
self-defence	دفاع از خود
the right of self-defence	حق دفاع از خود
tenability	دفاع پذیری
three man block	دفاع سه نفره
zones	دفاع منطقهای
zone	دفاع منطقهای
special plea	دفاع خاص
soto uke	دفاع از خارج
active defense	دفاع عامل
defensible	قابل دفاع
defensible	دفاع پذیر
defensible	دفاع کردنی
semi circular parry	دفاع نیمدایره
sham plea	دفاع ناموجه
sham plea	دفاع پوچ
indefensible	غیرقابل دفاع
simple parry	دفاع ساده
coverage	دفاع پوششی
to make a d.	دفاع کردن
yogoslav defence	دفاع یوگوسلاو
yogoslav defence	دفاع پیرک
zone defence	دفاع منطقهای
answers	دفاع کردن
answering	دفاع کردن
answered	دفاع کردن
answer	دفاع کردن
deliberate defense	دفاع بافرصت
war department	وزارت دفاع
ward off	دفاع کردن
defensive	منطقه دفاع
openings	شکافتن دفاع
opening	شکافتن دفاع
to stick up for	دفاع کردن از
to defend [from]	دفاع کردن [از]
two knights' defence	دفاع دو اسب
two man block	دفاع دونفره
uchi uke	دفاع از داخل
vindicative	دفاع کننده
fend	دفاع کردن
perceptual defense	دفاع ادراکی
daylight	نفوذ در دفاع
penetrates	نفوذ در دفاع
penetrated	نفوذ در دفاع
penetrate	نفوذ در دفاع
pillsbury defence	دفاع پیلزبری
anti menchanized defense	دفاع ضدمکانیزه
pirc defence	دفاع پیرک
plea of accused	دفاع متهم
polish defence	دفاع لهستانی
pierce the block	شکافتن دفاع
defend	دفاع کردن از
position defense	دفاع موضعی
untenable	غیرقابل دفاع
open	بی دفاع واریز نش
philidor's defence	دفاع فیلیدور
defends	دفاع کردن از
defending	دفاع کردن
defending	دفاع کردن از
defended	دفاع کردن
defended	دفاع کردن از
defend	دفاع کردن
position defense	دفاع یا پدافندثابت
propugn	دفاع کردن از
secretary of defence	وزیر دفاع
age ake	دفاع بالارونده
defends	دفاع کردن
secretary of state for defence	وزیر دفاع
secretary of defense	وزیر دفاع
self defence	دفاع مشروع
alekhine's defence	دفاع الخین
scandinavian defence	دفاع اسکاندیناویایی
replication	رونوشت دفاع
right of self defence	حق دفاع مشروع
right of self preservation	حق دفاع از خود
robatsch defence	دفاع روباتش
russian defence	دفاع روسی
say a good word for	دفاع کردن
assert oneself	از حق خود دفاع کردن
all around defense	دفاع دورتا دور
bays	دفاع کردن درمقابل
classical bononi defence	دفاع بنونی کلاسیک
caro kann defence	دفاع کارو- کان
geitja makki	دفاع دوبله بحالت
centre counter defence	دفاع متقابل مرکزی
cover point	عضو دفاع نزدیک
civil defense	دفاع غیر نظامی
back checker	بازگشته برای دفاع