Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
English
Persian
message book
دفتر یادداشت پیام
Other Matches
diaries
دفتر یادداشت روزانه
diary
دفتر یادداشت روزانه
refit book
دفتر یادداشت وقایع دریایی
folios
دفتر یادداشت پوشه یاکارتن کاغذ
folio
دفتر یادداشت پوشه یاکارتن کاغذ
message book
دفتر پیام
InBox
خصوصیات سیستم پیام گذاری پنجره که میتواند پیام الکترونیکی کاربر را نگه دارد که شامل پیام ارسالی روی شبکه
notary office
دفتر اسناد رسمی دفتر خانه
blotter
دفتر باطله دفتر ثبت معاملات
blotters
دفتر باطله دفتر ثبت معاملات
engineering office
دفتر طراحی دفتر مهندسین مشاور
challenge and reply
ذکر گوینده و گیرنده پیام اعلام دادن و گرفتن پیام
piggybacking
استفاده از پیام ارسالی برای انتقال تصدیق از یک پیام که زودتر دریافت شده است
InBox
پیام فکس و پیام ارسالی روی انیترنت است
induction station
دفتر استخدام دفتر پذیرش
quoting
خصوصیتی در پستهای الکترونیکی که امکان پاسخ دادن به پیام به همراه متن پیام اصلی میدهد
authentication
استفاده از کدهای خاص برای بیان کردن به فرستنده پیام که پیام درست و قابل تشخیص است
prompts
پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
prompted
پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
prompt
پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
receipt notification
خصوصیتی در بیشتر برنامههای پست الکترونیکی که یک پیام خودکار را ارسال میکند برای تایید اینکه پیام دریافت شده است
radiograms
پیام رادیو تلگرافی پیام رادیویی
radiogram
پیام رادیو تلگرافی پیام رادیویی
civilian internee information bureau
دفتر اطلاعات غیرنظامیان واردشده به کشور دفتر اطلاعات پناهندگان
UA
نرم افزاری که اطمینان حاصل میکند که پیام پستی اطلاعات ابتدایی صحیح دارد و سپس آنرا به عامل ارسال می فرستدتا پیام را به مقصد بفرستد
journalize
در دفتر روزنامه وارد کردن در دفتر ثبت کردن
codress
نوعی پیام که کلیه متن ان فقط به رمز ارسال میشود گیرندگان رمزی پیام باادرس رمزی
anagram
استفاده از ترکیب رمزها برای کشف پیام کشف پیام بااستفاده از رمزهای مرکب
anagrams
استفاده از ترکیب رمزها برای کشف پیام کشف پیام بااستفاده از رمزهای مرکب
polynomial code
سیستم تشخیص خطا که از مجموعهای از قوانین ریاضی اعمال شده به پیام پیش از ارسال و سپس پس از دریافت یا تولید مجدد پیام اصلی تشکیل شده است
ended
کد جداکننده آخرین حرف پیام از اولین حرف پیام دیگر
ends
کد جداکننده آخرین حرف پیام از اولین حرف پیام دیگر
end
کد جداکننده آخرین حرف پیام از اولین حرف پیام دیگر
duty roster
دفتر وقایع نگهبانی یا دفتر نوبت نگهبانی
MTA
نرم افزاری که پیام پستی جدید را متوقتا ذخیره میکند و پس به مقصد صحیح می فرستد. در بیشتر برنامههای کاربردی پست الکترونیکی عوامل ارسال پیام مقصدی وجود دارند. هر یک برای یک نوع روش ارسال .
wilco
پیام را اجرامی کنم پیام رسید اجرا می کنم
service message
پیام ازمایش خط مخابره پیام مخصوص شروع مخابره
acknowledges
1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
acknowledge
1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
acknowledging
1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
central postal directory
دفتر مرکزی خدمات پستی دفتر مدیریت پستی مرکزی
notations
یادداشت
notation
یادداشت
reminiscence
یادداشت
memoranda
یادداشت
memo
یادداشت
endnote
یادداشت
memos
یادداشت
chit
یادداشت
chits
یادداشت
apostil
یادداشت
memoirs
یادداشت
memoir
یادداشت
reminiscences
یادداشت
pro memoria
یادداشت
memoire
یادداشت
jottings
یادداشت
annotation
یادداشت
noting
یادداشت
notes
یادداشت
note
یادداشت
annotations
یادداشت
memorandums
یادداشت
slips
یادداشت
slipped
یادداشت
slip
یادداشت
memorandum
یادداشت
note
یادداشت کردن
note
خاطرات یادداشت
billet doux
یادداشت عاشقانه
note
تبصره یادداشت ها
record
یادداشت کردن
put down
یادداشت کردن
record
یادداشت بایگانی
minute
مسوده یادداشت
put-down
یادداشت کردن
put-downs
یادداشت کردن
memorandum of understanding
یادداشت تفاهم
minute
یادداشت وقایع
tot
یادداشت مختصر
tots
یادداشت مختصر
notes
خاطرات یادداشت
notebook
کتابچه یادداشت
notebooks
کتابچه یادداشت
annotating
یادداشت نوشتن
footnotes
یادداشت ته صفحه
footnote
یادداشت ته صفحه
commentary
رشته یادداشت
annotates
یادداشت نوشتن
annotated
یادداشت نوشتن
adscript
یادداشت اضافی
advice note
یادداشت اطلاع
notes
تبصره یادداشت ها
notes
یادداشت کردن
counter memorial
جواب یادداشت
record
یادداشت نگارش
noting
خاطرات یادداشت
noting
تبصره یادداشت ها
noting
یادداشت کردن
annotate
یادداشت نوشتن
commentaries
رشته یادداشت
record
یادداشت سخنرانی
take down
یادداشت کردن
notes
یادداشت درسی
notes
یادداشت سخنرانی
notepaper
کاغذ یادداشت
set down
یادداشت کردن
record
یادداشت درسی
notelet
یادداشت کوچک
chitty
یادداشت-رسید
scratch paper
کاغذ یادداشت
pad
دفترچه یادداشت لایی
memorandum
اقدام به یادداشت کند
memorandums
اقدام به یادداشت کند
memoranda
اقدام به یادداشت کند
to writes down
واردکردن یادداشت کردن
pads
دفترچه یادداشت لایی
memorability
قابل یادداشت بودن
papered
یادداشت کردن با کاغذ پوشاندن
postscript
یادداشت الحاقی اخرنامه یا کتاب
memorandums
برگ خلاصه یادداشت مانند
papering
یادداشت کردن با کاغذ پوشاندن
postscripts
یادداشت الحاقی اخرنامه یا کتاب
callective note
بیانیه یا یادداشت دسته جمعی
paper
یادداشت کردن با کاغذ پوشاندن
memorandum
برگ خلاصه یادداشت مانند
memoranda
برگ خلاصه یادداشت مانند
papers
یادداشت کردن با کاغذ پوشاندن
commentating
حاشیه نوشتن یادداشت کردن
commentated
حاشیه نوشتن یادداشت کردن
commentate
حاشیه نوشتن یادداشت کردن
billets
ورقه جیره یادداشت مختصر
billeting
ورقه جیره یادداشت مختصر
billet
ورقه جیره یادداشت مختصر
commentates
حاشیه نوشتن یادداشت کردن
billeted
ورقه جیره یادداشت مختصر
field book
دفترچه یادداشت نقشه بردار
memorial
نامه یا یادداشت غیر رسمی عریضه
memorials
نامه یا یادداشت غیر رسمی عریضه
bindery
یات ایمنی کاربر را یادداشت کند
materials returned note
یادداشت مواد عودت داده شده
[results were]
satisfactory
رضایت بخش
[در یادداشت گزارش کنترل]
notate
یادداشت برداشتن یاد داشت کردن
trail
یات استفاده از یک سیستم با یادداشت کردن تراکنشها
trailing
یات استفاده از یک سیستم با یادداشت کردن تراکنشها
trailed
یات استفاده از یک سیستم با یادداشت کردن تراکنشها
trails
یات استفاده از یک سیستم با یادداشت کردن تراکنشها
black concept
علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
readings
یادداشت مربوط به اعداد یا درجه ها , به ویژه درجههای یک اندازه
write
بعنوان یادداشت و برای ثبت نوشتن درج کردن
sidekick
برنامه مشهور که یک ماشین حساب کامپیوتری صفحه یادداشت
sidekicks
برنامه مشهور که یک ماشین حساب کامپیوتری صفحه یادداشت
reading
یادداشت مربوط به اعداد یا درجه ها , به ویژه درجههای یک اندازه
write down
یادداشت کردن تنزل دادن بهای اسمی سهام
I must make a special note of that.
من باید یادداشت ویژه ای برای این مورد بکنم.
writes
بعنوان یادداشت و برای ثبت نوشتن درج کردن
office
دفتر
ledger
دفتر کل
offices
دفتر
in office
در دفتر
bureau
دفتر
volume
دفتر
book of account
دفتر کل
booked
دفتر
cahier
دفتر
record
دفتر
book
دفتر
notary public office
دفتر
bureaus
دفتر
books
دفتر
volumes
دفتر
ledgers
دفتر کل
journal
دفتر روزنامه
cash book
دفتر نقدی
cash books
دفتر نقدی
cashbook
دفتر نقدی
inventory
دفتر دارایی
books
مجلد دفتر
booked
مجلد دفتر
book
مجلد دفتر
translation agency
دفتر ترجمه
notary public
دفتر ثبت
purchasing department
دفتر خرید
head office
دفتر مرکزی
equipment logbook
دفتر تجهیزات
purchasing office
دفتر خرید
engineering office
دفتر مهندسی
quartermaster's notebook
دفتر سکانی
end office
دفتر انتهایی
rule off
ته دفتر را بستن
drawing office
دفتر طراحی
daybook
دفتر روزنامه
day book
دفتر روزنامه
run book
دفتر اجرا
copy letter book
دفتر کپیه
copy book
دفتر کپیه
run book
دفتر رانش
chancery
دفتر خانه
property book
دفتر اموال
information bureau
دفتر اطلاعات
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com