Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (21 milliseconds)
English
Persian
There is nothing to worry about.
دلیلی برای نگرانی وجود ندارد.
There's no reason for concern.
دلیلی برای نگرانی وجود ندارد.
Other Matches
There is no reason to do something
دلیلی وجود ندارد که کاری انجام شود.
natural rate hypothesis
هیچ تمایلی برای تورم در جهت افزایش یا کاهش وجود ندارد
rug names
اسامی فرش
[بدلیل پراکندگی زیاد بافت ها و اختلاف سلیقه بافندگان، طراحان و کارشناسان یک سیستم نامگذاری تعریف شده برای فرش وجود ندارد.بدین جهت از مکان، قبیله، قوم، اندازه، طرح و انگیزه استفاده می شود.]
Such a thing does not exist at all .
چنین چیزی اصلا" وجود ندارد
There is no such number.
همچنین شماره تلفنی وجود ندارد.
residents
ما در حافظه بار کردن ندارد وجود دارد
There are not many amusements in this town.
دراین شهر تفریحات زیادی وجود ندارد
There's no danger of that happening again.
خطری وجود ندارد که آن دوباره اتفاق بیافته.
resident
ما در حافظه بار کردن ندارد وجود دارد
There is no pleasure without pain .
<proverb>
هیچ کامیابى و لذتى بدون درد ورنج وجود ندارد .
It is all over between them . They are thru with each other .
بین آنها چیزی باقی نمانده ( را بطه یا تماسی وجود ندارد )
divided landing gear
ارابه فرود ثابت که هیچ محور افقی بین چرخهای ان وجود ندارد
residents
داده نوشتار که همیشه در چاپگر یا وسیلهای که نیاز به بار کردن ندارد وجود دارد
resident
داده نوشتار که همیشه در چاپگر یا وسیلهای که نیاز به بار کردن ندارد وجود دارد
res ipsa loquitur
این عبارت در دعاوی مربوط به جرم ناشی از بی احتیاطی و درحالاتی بکار می رود که برای اثبات بی احتیاطی هیچ دلیلی لازم نباشد
simplest
وسیله چند رسانهای که نیاز به فایل داده برای اجرا ندارد مثل درایو cd برای اجرا cdهای صوتی
simpler
وسیله چند رسانهای که نیاز به فایل داده برای اجرا ندارد مثل درایو cd برای اجرا cdهای صوتی
simple
وسیله چند رسانهای که نیاز به فایل داده برای اجرا ندارد مثل درایو cd برای اجرا cdهای صوتی
it is indifferent to me
برای من چه اهمیتی ندارد
that in nothing to me
برای من اهمیتی ندارد
presumption hominis
قرینه ضعیفه که به فرض وجود ان طرف مجبور به ابراز ادله معارض نیست چون این قرینه به تنهایی ولو با نبودن دلیل معارض قدرت اثباتی ندارد
it is not worth my while
نمیارزد برای من ارزش ندارد
There's an exception to every rule.
برای هر قانونی استثنائی وجود دارد.
He has not enough experience for the position.
برای اینکار تجربه کافی ندارد
... if you don't mind my asking
... اگر پرسش من
[برای تو]
ایرادی ندارد
It doesnt make any difference to me .
برای من فرقی نمی کند (ندارد)
log wood
درخت بقم
[در بافت این گیاه ماده رنگینی بنام هماتوکسیلین وجود دارد که برای ساخت رنگینه های قرمز، بنفش، آب و خاکستری مورد استفاده قرار می گیرد و برای الیاف پشم و ابریشم مناسب است.]
There is one physician for every 260 inhabitants.
برای هر ۲۶۰ ساکن یک پزشک وجود دارد.
transient
آنچه برای مدت کوتاهی وجود دارد
transients
آنچه برای مدت کوتاهی وجود دارد
it is of no use to us
بکار ما یا بدرد ما نمیخورد سودی برای ما ندارد
dense index
لیستی که فضای خالی برای رکودهای جدید ندارد
it is insusceptible of change
اماده برای تغییر نسبت استعداد دگرگونی ندارد
windage
تنظیم کمان هنگام وجود بادعرضی برای دقت در هدفگیری
list
لیستی که فضای خالی برای رکوردهای جدید در ساختارش ندارد
diskless workstation
ایستگاه کاری که درایو دیسکی برای ذخیره داده ندارد
linear
لیستی که فضای خالی برای رکورد جدید در ساختارش ندارد
Berlin
کالسکهی چهارچرخهای که در عقب آن رکابی برای ایستادن یک مستخدم وجود دارد
complimentary mourning
جامه ماتم که کسی برای احترام بمردهای که بااوخویشی ندارد بپوشد
DX
پسوند پس از شماره مدل پردازنده intel برای بیان وجود واحد محاسبه اعشاری
vaccines
امکان نرم افزاری برای بررسی سیستم در مورد وجود ویروس و حذف آنها
Pronoia
واژه ای جدید: حسی که گویا از طرف دنیا برای کمک کردن وجود دارد
vaccine
امکان نرم افزاری برای بررسی سیستم در مورد وجود ویروس و حذف آنها
reference
نشانه چاپ شده برای نشان دادن وجه و یک یادداشت یا عدم وجود مرجع در متن
references
نشانه چاپ شده برای نشان دادن وجه و یک یادداشت یا عدم وجود مرجع در متن
robustness
توانایی سیستم برای ادامه کار کردن حتی با وجود خطا در حین اجرای برنامه
There is no point in it . It doest make sense . It is meaningless.
معنی ندارد ! ( مورد و مناسبت ندارد )
He that blows in the dust fills his eyes.
<proverb>
کسى که شرم ندارد وجدان هم ندارد.
redundant
حرف اضافه شده به بلاک حروف برای تشخیص خطا یا مقاصد پترولکل که هیچ اطلاعی به همراه ندارد
routing
مشخص کردن یک مسیر مناسب برای پیام از شبکه , روش جدید مسیریابی داده به کامپیوتر مرکزی وجود دارد
heads up
در درگیری هوایی اعلام اینکه هواپیما دروضعیت لازم برای درگیری قرار ندارد
onion skin
پوست پیاز
[از این رنگینه طبیعی برای تهیه رنگ زرد نخودی استفاده می شود اگرچه ثبات رنگی خوبی ندارد.]
he is second to none
دومی ندارد بالادست ندارد
ScanDisk
که دیسک سخت را برای وجود مشکل بررسی میکند وسعی در رفع مشکل ای دارد که یافته است
responses
عکس العمل به دلیلی
response
عکس العمل به دلیلی
redundant
بیت یا داده بررسی اضافه شده به بلاک داده برای تشخیص خطا که هیچ اطلاعی به همراه ندارد
dependent
آنچه به دلیلی متغیر است
respond
پاسخ دادن یا عمل کردن به دلیلی
responded
پاسخ دادن یا عمل کردن به دلیلی
responds
پاسخ دادن یا عمل کردن به دلیلی
compiled
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
compiles
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
compiling
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
compile
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
boomerange
دلیلی که به ضرر استدلال کننده تمام میشود
ambiguous
نام فایلی که برای یک فایل یکتا نام یکتایی ندارد و محل دهی فایل را مشکل می سازد
an fitting
رابطهایی برای اتصال لولههای پخدار یا قیفی شکل که دارای زاویه 73 درجه میباشند و فاصلهای بین تمام شدن دندانه ها و شروع قسمت پخدار وجود دارد
heuristic reason
دلیلی که بوسیله ان کسی چیزی رابرای خودثابت کندیاپیش خودبفهمد
blacks
1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
black
1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
blacker
1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
blacked
1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
blackest
1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
cares
نگرانی
cared
نگرانی
care
نگرانی
worry
نگرانی
worries
نگرانی
solicitude
نگرانی
stressless
بی نگرانی
pining
نگرانی
stews
نگرانی
inapprehensive
بی نگرانی
pines
نگرانی
pined
نگرانی
pine
نگرانی
stew
نگرانی
stewed
نگرانی
stewing
نگرانی
relief
رفع نگرانی
anxieties
اشتیاق نگرانی
anxiety
اشتیاق نگرانی
worry
اندیشه نگرانی
worries
اندیشه نگرانی
one's biggest worry
[problem number one]
بزرگترین نگرانی
unwary
بدون نگرانی
pother
نگرانی مضطرب
umbrage
نگرانی رنجش
devil-may-care
<idiom>
نگرانی نداشتند
inapprehension
نداشتن بیم یا نگرانی
one anxious week of waiting
یک هفته انتظار با نگرانی
There is no reason (cause) for worry (concern)
جای نگرانی نیست
enclave economices
اقتصادهائی که عمدتا درکشورهای در حال توسعه وجود دارد در این اقتصادهاتعداد کمی مناطق پیشرفته ازنظر اقتصادی وجود دارد وبقیه مناطق که وسیعترند ازرشد و پیشرفت بسیار کمی برخوردار میباشند
She is worried stiff . She is on edge .
دلش شور می زند ( نگرانی )
contiguous zone
منطقهای ازابهای متصل به ابهای ساحلی کشور را گویند که هرچند قواعد مربوط به ابهای ساحلی در مورد انها رعایت نمیشود ولی برای کشورمجاور در محدوده ان حقوق استیلایی خاص و محدودی وجود دارد
message
نرم افزاری که پیام پستی جدید را موقت ذخیره میکند و پس به مقصد اصلی ارسال میکند. در برخی برنامههای کاربردی پست الکترونیکی چندین عامل ارسال داده وجود دارند هر یک برای یک نوع روش .
messages
نرم افزاری که پیام پستی جدید را موقت ذخیره میکند و پس به مقصد اصلی ارسال میکند. در برخی برنامههای کاربردی پست الکترونیکی چندین عامل ارسال داده وجود دارند هر یک برای یک نوع روش .
MTA
نرم افزاری که پیام پستی جدید را متوقتا ذخیره میکند و پس به مقصد صحیح می فرستد. در بیشتر برنامههای کاربردی پست الکترونیکی عوامل ارسال پیام مقصدی وجود دارند. هر یک برای یک نوع روش ارسال .
I am obsessed by fear of unemployment .
تنها فکرم نگرانی از بیکاری ( عدم اشتغال ) است
yips
هیجان و نگرانی از فشارروحی مسابقه که باعث بازی غلط میشود
dictionary
1-بلاکی که کلمات و معنای آنها را لیست میکند. 2-ساختار مدیرت داده که امکان مراجعه و ذخیره سازی فایلها را فراهم میکند. 3-بخشی از برنامه آزمایش دیکته :لیست کلمات صحیح برای بررسی متن وجود دارند
dictionaries
1-بلاکی که کلمات و معنای آنها را لیست میکند. 2-ساختار مدیرت داده که امکان مراجعه و ذخیره سازی فایلها را فراهم میکند. 3-بخشی از برنامه آزمایش دیکته :لیست کلمات صحیح برای بررسی متن وجود دارند
charges
عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charge
عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
second best theory
نظریه دومین ارجحیت . براساس این نظریه چنانچه یک یا چندشرط از شرایط لازم برای بهینه پارتو وجود نداشته باشد در این صورت رعایت شدن سایر شرایط لازم باقیمانده در ارجحیت ثانی قرار نخواهد گرفت
angst
احساس وحشت و نگرانی احساس بیم
kiosk
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosks
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
personalities
وجود
personality
وجود
In spite of . Despite . Notwithstanding .
با وجود
being
وجود
individuation
وجود
existence
وجود
despite
با وجود
in spite
با وجود
entities
وجود
existences
وجود
entity
وجود
presence
وجود
neer do well or well
پی وجود
he is not of that stamp
را ندارد
there is no limit to it
حد ندارد
flicker free
ی ندارد
it does not weigh with me
ندارد
there is no style about her
ندارد
in spite of that
با وجود این
non ego
غیر وجود
none the less
با وجود این
essence
وجود ماهیت
drink hail
گوارای وجود
be
وجود داشتن
pre existence
تقدم وجود
regardless
با وجود علیرغم
from the bottom of one's heart
<idiom>
از اعماق وجود
nonetheless
بااین وجود
d. of constitution
نازکی وجود
individuality
وجود فردی
d. constitution
وجود نازک
systems
اصول وجود
universe
عالم وجود
system
اصول وجود
viruses
وجود دارد
virus
وجود دارد
quality
وجود خصوصیت
qualities
وجود خصوصیت
preexistence
تقدم وجود
to be there
وجود داشتن
reality
اصالت وجود
realities
اصالت وجود
facts
وجود مسلم
existed
وجود داشتن
fact
وجود مسلم
exists
وجود داشتن
persons
وجود ذات
person
وجود ذات
Despite the fact that…
با وجود اینکه
self assertiveness
ابراز وجود
pantheist
معتقدبوحدت وجود
begetter
وجود اور
exist
وجود داشتن
body and soul
<idiom>
با تمام وجود
it does not matter
اهمیت ندارد
his hat cover his fanily
هیچکس را ندارد
he is out of huomor
دماغ ندارد
no matter
اهمیت ندارد
no object
اهمیت ندارد
It is o. k . ( all right ) . it doesent matter .
عیب ندارد
She has no axe to grind . She doesnt mean anything .
مقصودی ندارد
No problem at all. It is quite all right .
مانعی ندارد
there is no limit to it
اندازه ندارد
Nothing is quite impossible.
کارنشد ندارد
It is no trouble at all.
زحمتی ندارد
it is well enough
عیبی ندارد
dont mention it
اهمیت ندارد
hadn't
ندارد نبایستی
it is a soft snap
کاری ندارد
he has no manners
اداب ندارد
he has no excuse what
عذری ندارد
he has nothing of his own
چیزی ندارد
he has nostomach for the fight
سر دعوا ندارد
he has no temperature to day
امروز تب ندارد
it is nothing new
تازگی ندارد
it is of no weight
قدرواهمیتی ندارد
it is nothing out of the way
غرابتی ندارد
he hasno notion of going
سر رفتن ندارد
Don’t mention it.
قابلی ندارد.
he has an a. to grind
غرضی ندارد
it lacks soul
روح ندارد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com