English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 93 (6 milliseconds)
English Persian
fibonacci series دنباله فیبو ناجی
Other Matches
fibonacci search جستجو فیبو ناجی
saviour ناجی
saviours ناجی
savior ناجی
mural crown ناجی که به نخستین بالارونده ازدیوار شهر دشمن داده میشد
sequels دنباله
sequel دنباله
follow-up دنباله
following دنباله
tails دنباله
tailed دنباله
continued form دنباله
appendices دنباله
tail end دنباله
rears دنباله
rearing دنباله
reared دنباله
rear دنباله
stems دنباله
stemming دنباله
stemmed دنباله
stem دنباله
wakes دنباله کش تی
waked دنباله کش تی
wake دنباله کش تی
tail دنباله
trainbearer دنباله کش
trail دنباله
suites دنباله
suite دنباله
trains دنباله
trained دنباله
train دنباله
appendixes دنباله
appendix دنباله
series دنباله
trailed دنباله
follow-ups دنباله
trails دنباله
trailing دنباله
extension lines خطوط دنباله
tail cone دنباله مخروطی
full bottomed دنباله دار
subsequent to [مستقیما] پس از [به دنباله]
to follow دنباله داشتن
sequence دنباله [ریاضی]
the trail of a meteor دنباله شهاب
tailing factor ضریب دنباله
to continue دنباله داشتن
tailing دنباله تعقیب
calling sequence دنباله فراخوانی
followism دنباله روی
trailing دنباله داشتن
trailed دنباله داشتن
trails دنباله داشتن
trail دنباله داشتن
comet ذوذنب دنباله دار
followed by <adj.> دنباله گرفته شده با
comet ستاره دنباله دار
comets ستاره دنباله دار
trails دنباله دار بودن
trail دنباله دار بودن
sum of the terms of an infinite sequence مجموع یک دنباله [ریاضی]
series مجموع یک دنباله [ریاضی]
trailed دنباله دار بودن
trailing دنباله دار بودن
full bottomed دارای دنباله دراز
blazing star ستاره دنباله دار
ship haven طرادههای دنباله کشتی
cometology گفتاردرستارههای دنباله دار
comets ذوذنب دنباله دار
deference need نیاز دنباله روی
cometic وابسته بستاره دنباله دار
cometary وابسته بستاره دنباله دار
cometography شرح ستاره دنباله دار
sea tail دنباله دریایی یکانهای هوارو
sequence به ترتیب مرتب کردن دنباله
sequences به ترتیب مرتب کردن دنباله
the track of a comet مسیر ستاره دنباله دار
trailing zeros صفرهای پشتی [دنباله دار] [ریاضی]
follow up رده پشتیبان دنباله دنبال کردن دشمن
trainbearer کسیکه دنباله لباس دیگری رامی گیرد
complete transaction معامله قطعی و تمام شده که دنباله نخواهد داشت
cama توده ابرمانندی که هسته ستاره دنباله داررافراگرفته است
fugue قطعه موسیقی که دران چند تن پشت سرهم دنباله اواز را میگیرند
fugues قطعه موسیقی که دران چند تن پشت سرهم دنباله اواز را میگیرند
comas پوشش گازی که هسته یک ستاره دنباله دار یا کومت رادر بر میگیرد
coma پوشش گازی که هسته یک ستاره دنباله دار یا کومت رادر بر میگیرد
follow up تعقیب کردن دنباله داستان را شرح دادن تماس با بیمارپس ازتشخیص یا درمان
enjambment دنبالهء سخنی رادرشعریابیت بعدی ادامه دادن دنباله سطری رابه سطردیگرکشیدن
vortex trail دنباله مرئی باقیمانده از نوک بال یا ملخ و غیره ناشی ازجریانهای حلقوی شدید
fugal وابسته به قطعهای موسیقی که دران چند تن پشت سرهم دنباله اواز را میگیرند نوعی ماشین پشم خشک کن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com