English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 158 (8 milliseconds)
English Persian
the ensving twelve months دوازده ماه اینده
Other Matches
future perfect شامل زمان اینده نقلی که در انگلیس بصورت have willو have shall ساخته میشودونشانه خاتمه عمل درزمان اینده میباشد
juni دوازده
twelve دوازده
dodecasyllabic دوازده هجائی
twelve دوازده گانه
duodecimal دوازده دوازدهی
duodenary دوازده تایی
duodenary دوازده تادوازده تا
dodecapetalous دوازده برگی
round d. دوازده تاتمام
dodecandrous دوازده پرچمی
duodecimal دوازده تایی
dodecastyle دوازده ستونی
dodecagon دوازده گوشه
dodecahedral دوازده سطحی
dodecahedron دوازده سطحی
dodecahedron دوازده وجهی
dodecamerous دوازده جزئی
dodecastyle دوازده ستونه
grosser دوازده دوجین
grossed دوازده دوجین
gross دوازده دوجین
dozens دوازده عدد
grosses دوازده دوجین
grossest دوازده دوجین
dozen دوازده عدد
grossing دوازده دوجین
year in year out سال دوازده ماه
twelve tables الواح دوازده گانه
dodecapetalous دارای دوازده گلبرگ
dodecagynous دارای دوازده مادگی
All the year round. Yes in year out . سالی دوازده ماه ( هر سال )
petit jury هیئت منصفه دوازده نفری
duodecimal number system سیستم اعدد با پایه دوازده
twelvmo ورق کاغذ دوازده ورقی
english sonnet غزل انگلیسی که شامل دوازده سطراست
withdrawing a juror حذف یکی از دوازده عضوهیات منصفه
signs of the zodiac صورتهای منطقه البروج برجهای دوازده گانه
elite type یک اندازه تحریر که دوازده کاراکتر را در هر اینچ تحریرقرار میدهد
Type cable دوازده سیم ه صورت شش جفت برای ارسال صوت
forthcomming اینده
at a laterd در اینده
futurity اینده
following on از پی اینده
future اینده
coming اینده
lavenir اینده
approaching اینده
forthcoming اینده
comer اینده
toward اینده
in the time to come اینده
next اینده
aftertime اینده
to be اینده
incoming اینده
the next world جهان اینده
sup.latest or last دیر اینده
f. tense زمان اینده
the a season فعل اینده
prospectiveness وابستگی به اینده
the next world عالم اینده
the f. winter زمستان اینده
the future جهان اینده
proximo ماه اینده
proximo درماه اینده
futurity اتفاقات اینده
intercurrent در میان اینده
futurity نسل اینده
katabatic پائین اینده
nether world جهان اینده
nrxt monday دوشنبه اینده
odd comeshortly اینده نزدیک
futurism اینده گرایی
futures contract قرارداد اینده
paulo postfuture اینده نزدیک
prospect of the future دورنمای اینده
prospectively با عطف به اینده
the a season موسم اینده
even tual درنتیجه اینده
erelong در اینده نزدیک
prospects اینده نگری
futures قراردادهای اینده
emergent بیرون اینده
upcoming زود اینده
prospectuses اینده نامه
providential اینده نگر
prospectus اینده نامه
futuristic مربوط به اینده
prospective مربوط به اینده
by next mail باپست اینده
catabatic پایین اینده
prospecting اینده نگری
offing در اینده نزدیک
prospect اینده نگری
looking بنظر اینده
prospected اینده نگری
prospectiveness چشم داشت به اینده
provident صرفه جو اینده نگر
oncoming پیشامد کننده اینده
proximo مربوط بماه اینده
otherworldiness وابستگی بجهان اینده
perfect foresight اینده نگری کامل
prescient عالم به غیب یا اینده
post date تاریخ اینده گذاشتن
long range مربوط به اینده دور
latest تازه گذشته اینده
emergency ناگه اینده اورژانس
tardier دیر اینده کند
tardiest دیر اینده کند
tardy دیر اینده کند
without prejudice بدون تاثیر به اینده
emergence ناگه اینده اورژانس
scouts ارزیابی حریف اینده
the rising generation دوره جوانان اینده
scouted ارزیابی حریف اینده
future بعد اینده اتیه
scout ارزیابی حریف اینده
emergencies ناگه اینده اورژانس
intermediate درمیان اینده مداخله کننده
providence صرفه جویی اینده نگری
hold over برای اینده نگاه داشتن
forward sales فروش کالاجهت تحویل در اینده
hunching فن احساس وقوع امری در اینده
hunches فن احساس وقوع امری در اینده
hunched فن احساس وقوع امری در اینده
hunch فن احساس وقوع امری در اینده
on the th prox در روز چهارم ماه اینده
exdividend بدون سود اینده سهام
the law is prospective اثر قانون مربوط به اینده است
future attacks حملههای اینده را پیش بینی نکردند
hidden momentum of population growth سبب گستردگی والدین اینده میشود
augural تفالی مبنی بر پیشگویی حاکی از خیر یا شر در اینده
current liabilities بدهیهایی که باید در اینده نزدیک پرداخت شوند
tenors بازاری که در ان معامله برای اینده صورت می گیرد
nominates تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
tenor بازاری که در ان معامله برای اینده صورت می گیرد
nominating تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
executory contract قراردادی که درزمان اینده باید اجرا شود
nominate تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
disqualifications اخراج بازیگر یامربی و محروم شدن از بازی اینده
disqualification اخراج بازیگر یامربی و محروم شدن از بازی اینده
futures قرارداد معامله سهام یا کالا بمنظور تحویل در اینده
bill time draft برات و سفته قابل پرداخت درتاریخ معین در اینده
exclusion اخراج بازیگر یامربی و محروم شدن از دوبازی اینده
demand factors پیش بینی قیمت کالا در اینده توزیع درامد جامعه
prolepsis فرض قبلی صحبت از اینده چنانچه گویی گذشته است
experimental free handicap دادن وزن اضافی ازمایشی به اسبها برای مسابقه اینده
dynamic analisis تجزیه و تحلیل وقایع اقتصادی با در نظرگرفتن تغییرات گذشته و حال و احتمالا" اینده
purgation روش باستانی دادرسی در CL که به موجب ان متهم بایستی دوازده تن ازهمسایگان را به بیگناهی خود به شهادت می گرفت ویااز طریق رفتن در اب جوش یا اب یخ یا اتش بیگناهی خودرا ثابت می کرد
plunging fire تیر با زاویه فرود زیاد اتش فرود اینده به جلو و عقب دشمن
palmette گل شاه عباسی [این گل در طرح ها ختائی نقش اصلی را دارد منسوب به طراحان دوره صفویه بوده و عده ای آن را شبیه نیلوفر آبی می دانند. بصورت پنج پر، هشت پر و دوازده پر به همراه برگ ها و گلبرگ ها است.]
innovation theory ارائه شد . برطبق این نظریه نوسانات تجاری و توسعه اقتصادی نتیجه نواوریهایی است که کارفرمایان اینده نگربمنظور کاهش هزینه ها وافزایش سود بکار میگیرند
future promissory زمان اینده التزامی که برای اول شخص will و برای شخص دوم shall بکار می برند
intervenient در میان اینده واقع در میان
indemnity تضمین جبران خسارت احتمالی اینده تضمین هر نوع خسارت
indemnities تضمین جبران خسارت احتمالی اینده تضمین هر نوع خسارت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com