English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (3 milliseconds)
English Persian
curricula دوره تحصیلات
Search result with all words
curriculum دوره تحصیلات برنامه تحصیلی
curriculums دوره تحصیلات برنامه تحصیلی
data processing curriculum دوره تحصیلات پردازش داده
Other Matches
education تحصیلات
education stand میزان تحصیلات
R.E تحصیلات مذهبی
graduate study تحصیلات دانشگاهی
propaedeutic تحصیلات مقدماتی
cut رها کردن [تحصیلات]
continue your studies تحصیلات خودرادنبال کنید
well educatd دارای تحصیلات کافی
cut قطع کردن [تحصیلات]
skip [colloquial] رها کردن [تحصیلات]
skip [colloquial] قطع کردن [تحصیلات]
postgraduates وابسته به تحصیلات فوق لیسانس
postgraduate وابسته به تحصیلات فوق لیسانس
to make p in one's studies در تحصیلات خود پیشرفت کردن
holocene وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
cooling-off periods دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling-off period دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling off period دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
middlebrow شخص با سواد وبدون تحصیلات عالیه
interregnum فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregna فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnums فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
He is not too educated, but has plenty of horse sense . تحصیلات چندانی ندارد ولی فهم وشعور دارد
cbl آموزش و تحصیلات با استفاده از برنامههای مخصوص روی یک کامپیوتر
colporteur کتاب فروش دوره گرد فروشنده دوره گرد
light period دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
production cycle زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
Viewdata سیستم محاورهای برای ارسال متن یا گرافیک ازپایگاه داده به ترمینال کاربر به وسیله خط وط تلفن . که باعث ایجاد امکاناتی برای بازیابی اطلاعات , تراکنش ها , تحصیلات , بازی ها و خلاقیت میشود
semifinal مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
coursed : دوره
reviewal دوره
rhythms دوره
course : دوره
bordered دوره
bordering دوره
stadium دوره
border دوره
stadiums دوره
pool دوره
pooled دوره
pools دوره
perimeter دوره
perimeters دوره
rhythm دوره
cycle دوره
stadia دوره
courses : دوره
periodicity دوره
Ice Age دوره یخ
periphery دوره
edge دوره
edges دوره
peripheries دوره
contemporaries هم دوره
contemporary هم دوره
one's d. دوره
felloe دوره
felly دوره
rimless بی دوره
compass دوره
instar دوره
era دوره
eras دوره
phases دوره
phased دوره
phase دوره
term دوره
termed دوره
terming دوره
he has run his race دوره
career دوره
circuit دوره
circuits دوره
careered دوره
careering دوره
sessions دوره
rim دوره
periods دوره
rims دوره
epoch دوره
epochs دوره
session دوره
cycles دوره
outlined دوره
outline دوره
cycled دوره
to have ones fling دوره
set دوره
setting up دوره
outlines دوره
sets دوره
outlining دوره
period دوره
careers دوره
idle time دوره عطالت
germinal period دوره نوجنینی
financial period دوره مالی
flux linking a turn شاره دوره
hucksterer دوره گرد
grace period دوره مهلت
foreperiod پیش دوره
idle period دوره استراحت
duty cycle دوره کار
estrous cycle دوره فحلی
fellyfelloe دوره درندگی
duty factor دوره کار
process دوره عمل
guarantee period دوره ضمانت
electoral legislative term دوره انتخابیه
elimination heat دوره مقدماتی
perlim دوره مقدماتی
game cycle دوره بازی
cycle time زمان دوره
critical period دوره شاخص
caird دوره گرد
budget period دوره بودجه
careers دوره رسمی
blocking period دوره وقفه
careers دوره زندگی
biennium دوره دوساله
basic course دوره مقدماتی
advanced course دوره عالی
advance course دوره عالی
action period دوره کنش
fiscal year دوره مالی
fiscal years دوره مالی
adolescence دوره جوانی
quarterly period دوره سه ماهه
careering دوره رسمی
cheap jack دوره گرد
critical period دوره بحرانی
crier دوره گرد
contract period دوره قرارداد
house party دوره خانگی
refreshing course دوره بازاموزی
house-parties دوره خانگی
house-party دوره خانگی
career دوره زندگی
conducting period دوره رسانایی
career دوره رسمی
careered دوره زندگی
careered دوره رسمی
colportage دوره گردی
careering دوره زندگی
processes دوره عمل
senescence دوره سالخوردگی
tip circle دوره نوک
to run over دوره کردن
to serve apprenticeship دوره شاگردی
transition period دوره گذار
transition period دوره انتقال
triennium دوره سه ساله
trimester دوره سه ماهه
trivium دوره نخستین
trochoid دوره گرد
the rim of a wheel دوره چرخ
the iron age دوره بی رحمی
the iron age دوره ستمگری
sexennium دوره شش ساله
short period دوره کوتاه
short term دوره کوتاه
snakebite دوره بدشانسی
tempering cycle دوره بازپخت
term of maintenance دوره نگاهداری
termtime دوره تصدی
termtime دوره تحصیلی
testing time دوره ازمون
the a of infancy دوره بچگی
quarter [year] دوره سه ماهه
three-month period دوره سه ماهه
on probation در دوره ازمایشی
occupancy cycle دوره سکونت
period/stretch/lapse of time دوره زمان
time period دوره زمان
period دوره زمان
time span دوره زمان
schooltime دوره تحصیلی
incunabula نخستین دوره
measuring period دوره سنجش
melting period دوره ذوب
neonatal period دوره نوزادی
number of cycle تعداد دوره ها
oxidizing period دوره احیاء
oxidizing period دوره اکسیداسیون
payback period دوره بازپرداخت
payback period دوره برگشت
pedlary دوره گردی
maintenance period دوره تعمیرات
maintenance period دوره نگهداری
magnetic cycle دوره مغناطیسی
induction period دوره انگیزش
infection period دوره نهفتگی
period of incubation دوره نهفتگی
inning یک دوره بازی
internship دوره انترنی
latency دوره کمون
latency period دوره نهفتگی
life cycle دوره زندگی
life cycle دوره عمر
limitation period دوره محدودیت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com