Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (3 milliseconds)
English	Persian
gurantee period	دوره نگهداری تاسیسات
Other Matches
maintenance	نگهداری از تاسیسات یاساختمان
maintenance period	دوره نگهداری
noncontiguous facility	تاسیسات دور از یکان یاقسمت مربوط تاسیسات خارج از محوطه قسمتی
air landing facility	تاسیسات مخصوص پیاده شدن از راه هوا تاسیسات فرودهوایی
caretaker status	وضعیت منتظر استفاده تاسیسات ذخیره تاسیسات منتظر اشغال
corrective maintenance	نگهداری همراه با تعمیروسیله نگهداری تعمیراتی ورفع عیب
maintenance	تعمیر و نگهداری نگهداری وسایل
cooling-off periods	دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
holocene	وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
cooling off period	دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling-off period	دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
interregna	فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnums	فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnum	فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
colporteur	کتاب فروش دوره گرد فروشنده دوره گرد
services	تاسیسات
plants	تاسیسات
facilities	تاسیسات
plant	تاسیسات
installations	تاسیسات
installation	تاسیسات
facility	تاسیسات
maintenance	تاسیسات
renewals	نوسازی تاسیسات
fiscal station	تاسیسات سریال
critical facility	تاسیسات حساس
crane installation	تاسیسات بالابر
cooling plant	تاسیسات سردکننده
renewal	نوسازی تاسیسات
lighting plant	تاسیسات روشنایی
port installations	تاسیسات بندری
active installation	تاسیسات فعال
sports facility	تاسیسات ورزشی
radar installation	تاسیسات رادار
telecommunication installation	تاسیسات ارتباطات
air facility	تاسیسات هوایی
physical security	حفافت تاسیسات
three phase installation	تاسیسات سه فاز
sintering plant	تاسیسات زینتر
border installations	تاسیسات مرزی
naval establishment	تاسیسات دریایی
heating installation	تاسیسات حرارتی
training facilities	تاسیسات اموزشی
built in engine	موتور تاسیسات
hospital benefit	تاسیسات بیمارستانی
treatment facility	تاسیسات بهداری
air inst alations	تاسیسات هوایی
physical security	تامین تاسیسات
confinement facility	تاسیسات زندان
shore stablishment	تاسیسات ساحلی
treatment facility	تاسیسات پزشکی
light period	دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
power installation	تاسیسات جریان قوی
public works	تاسیسات عام المنفعه
nuclear power plant	تاسیسات انرژی هستهای
air conditioning plant	تاسیسات تهویه مطبوع
low voltage installation	تاسیسات فشار ضعیف
power generating plant	تاسیسات تولید نیرو
low voltage plant	تاسیسات فشار ضعیف
agglomerating plant	واحد یا تاسیسات زینتر
class ii installation	تاسیسات اماد طبقه 2
inactive installation	تاسیسات یا یکانهای بلااستفاده
granulating plant	تاسیسات یا واحد گرانولاسیون
ancillary facilities	تاسیسات پشتیبانی تقویتی تاسیسات تقویتی پشتیبانی
power plants	تاسیسات جریان قوی
power plant	تاسیسات جریان قوی
class i installation	تاسیسات اماد طبقه 1
blast furnace plant	تاسیسات کوره بلند
high head plant	تاسیسات فشار قوی
inhouse work	کارهای داخلی تاسیسات
heat treating equipment	تاسیسات عملیات حرارتی
physical	فیزیکی مربوط به تاسیسات
production cycle	زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
roll up	جمع اوری کردن تاسیسات
high frequency heating equipment	تاسیسات حرارتی فرکانس بالا
open hearth plant	تاسیسات کوره زیمنس مارتین
dressing plant	تاسیسات تهیه سنگ معدن
cryptofacility	تاسیسات مربوط به مخابرات رمز
continous casting plant	تاسیسات ریخته گری دائمی
continous tinning line	تاسیسات قلع کاری دائمی
inactive beds	میزان تاسیسات بلااستفاده پزشکی یا بیمارستانی
capital budget	بودجه اصلاحات و ایجاد تاسیسات جدید
sewerage requipment	تاسیسات شبکه جمع اوری فاضلاب
low voltage system	شبکه ی فشار ضعیف تاسیسات فشارضعیف
air inst alations	تاسیسات مخصوص هدایت عملیات هوایی
air facility	تاسیسات مخصوص هدایت عملیات هوایی
impluse voltage testing plant	ازمایشگاه فشار ضربهای تاسیسات ازمایش فشارضربهای
utility	تاسیسات ووسایل رفاهی کارهای عمومی یا خدماتی
wharfage	استفاده ازاسکله وبارانداز و تاسیسات وابسته به اسکله یالنگرگاه
target array	نمودار گرافیک نیروها و تاسیسات و وضعیت دشمن در منطقه هدف
checked	دستگاهی که روی تاسیسات ابی جهت تنظیم سطح اب ساخته میشود
check	دستگاهی که روی تاسیسات ابی جهت تنظیم سطح اب ساخته میشود
checks	دستگاهی که روی تاسیسات ابی جهت تنظیم سطح اب ساخته میشود
mysticism	در عرصه سیاست به استفاده ازروشهای پیچیده و اسرارامیزدر تاسیسات سیاسی اطلاق میشود
apron	لایه حفافتی از سنگ یا مواددیگر که در کنار تاسیسات ابی جهت جلوگیری از فرسایش ساخته میشود
aprons	لایه حفافتی از سنگ یا مواددیگر که در کنار تاسیسات ابی جهت جلوگیری از فرسایش ساخته میشود
detention	نگهداری
maintenance	نگهداری
sustention	نگهداری
sustentation	نگهداری
detentions	نگهداری
safe guard	نگهداری
safe keeping	نگهداری
retinues	نگهداری
upkeep	نگهداری
internment	نگهداری
retinue	نگهداری
retention	نگهداری
guarding subsidy	حق نگهداری
sustenance	نگهداری
landing, storage, delivery	نگهداری
preservation	نگهداری
storage	نگهداری
holding	نگهداری
guardianship	نگهداری
conservation	نگهداری
keeping	نگهداری
detainer	نگهداری
custody	نگهداری
protection	نگهداری
account	نگهداری حسابها
holding capacity	فرفیت نگهداری
holding costs	مخارج نگهداری
field capacity	فرفیت نگهداری
the keeping of a festival	نگهداری عید
upkeep	نگهداری کردن
depot maintenance	نگهداری امادگاهی
maintenance cost	ارزش نگهداری
safeguarding	نگهداری کردن
depot maintenance	نگهداری دپویی
energy preservation	نگهداری انرژی
care of supplies	نگهداری اماد
to maintain a road	نگهداری کردن
granfather file	نگهداری می شوند
categories of maintenance	انواع نگهداری
deffered maintenance	نگهداری مخصوص
maintenance	نگهداری و تعمیر
safeguard	نگهداری کردن
safeguarded	نگهداری کردن
safeguards	نگهداری کردن
field maintenance	نگهداری در صحرا
to take keep	نگهداری کردن
categories of maintenance	طبقات نگهداری
to maintain one's family	نگهداری کردن
maintenance	تعمیر و نگهداری
support	نگهداری کردن
field maintenance	نگهداری صحرایی
holding time	زمان نگهداری
tenability	قابلیت نگهداری
maintenance status	وضعیت نگهداری
maintenance support	پشتیبانی نگهداری
maintrain	نگهداری کردن
retentivity	قدرت نگهداری
organizational maintenance	نگهداری سازمانی
record keeping	نگهداری سوابق
tenure	نگهداری اشغال
preventive maintenance	نگهداری حفافتی
preventive maintenance	نگهداری پیشگیری
preventive maintenance	نگهداری پیشگیرانه
category	طبقه نگهداری
program maintenance	نگهداری برنامه
conserve	نگهداری کردن
conserved	نگهداری کردن
conserves	نگهداری کردن
tends	نگهداری کردن از
tending	نگهداری کردن از
tended	نگهداری کردن از
levels of maintenance	ردههای نگهداری
maintain	نگهداری کردن
maintained	نگهداری کردن
maintains	نگهداری کردن
maturing	نگهداری بتن
keep	نگهداری کردن
keeps	نگهداری کردن
maintenance cost	هزینه نگهداری
interludes	نگهداری مقدماتی
interlude	نگهداری مقدماتی
maintenance functions	کارکردهای نگهداری
tend	نگهداری کردن از
conserving	نگهداری کردن
cares	نگهداری موافبت
manage	نگهداری کردن
warehousing	نگهداری در انبار
hold	ایست نگهداری
holds	ایست نگهداری
care	نگهداری موافبت
cared	نگهداری موافبت
keep track of <idiom>	نگهداری یاداشت
maintain	نگهداری کردن
restraints	نگهداری خودداری
restraint	نگهداری خودداری
LSD	نگهداری تحویل
upkeep	هزینه نگهداری وتعمیر
maintenance routine	روال تعمیر و نگهداری
keep time <idiom>	نگهداری میزان و وزن
mewing	دراصطبل نگهداری کردن
mew	دراصطبل نگهداری کردن
upkeep	هزینه نگهداری و تعمیر
remote maintenance	نگهداری از راه دور
baby farm	محل نگهداری کودکان

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com