Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 96 (6 milliseconds)
English
Persian
wage price spiral
دور تسلسل دستمزد
Other Matches
wage fund theory of wages
نظریه مزد بر اساس وجوه دستمزد براساس این نظریه که توسط استوارت میل بیان شده مزد بر اساس رابطه میان کل وجوه مربوط به پرداخت دستمزد و تعدادکارگران تعیین میشودبنابراین برای افزایش دستمزد بایستی یا کل این وجوه را بالا برد و یا اینکه تعداد کارگران را کاهش داد
enchainment
تسلسل
concatenation
تسلسل
serialization
تسلسل
tracks
تسلسل
tracked
تسلسل
track
تسلسل
timeline
تسلسل زمانی
sequences
ترادف تسلسل
continuity of operations
تسلسل عملیات
coneatenation
تسلسل سلسله
sequence
ترادف تسلسل
communication link
تسلسل مخابراتی
continuity
استمرار تسلسل
vicious circle
دور و تسلسل
the vicious circle
دور تسلسل
progression
توالی تسلسل
progressions
توالی تسلسل
stream of consciousness
تسلسل روانی
sorites
تسلسل منطقی
suits
تسلسل نوع
suited
تسلسل نوع
serializability
قابلیت تسلسل
suit
تسلسل نوع
propagation sequence
تسلسل انتشار
chronologic
دارای تسلسل تاریخی
continuum
رشته مسلسل تسلسل
chronological
دارای تسلسل تاریخ
seriate
دارای تسلسل یاشماره ترتیب مسلسل
stipend
دستمزد
factor payments
دستمزد
feoff
دستمزد
rapine
دستمزد
stipends
دستمزد
pays
دستمزد
wage
دستمزد
waged
دستمزد
paying
دستمزد
pay
دستمزد
salary
دستمزد
wages
دستمزد
salaries
دستمزد
waging
دستمزد
wage determination
تعیین دستمزد
wage control
کنترل دستمزد
wage funds
وجوه دستمزد
wage costs
مخارج دستمزد
wage differentials
اختلاف در دستمزد
wage freeze
انجماد دستمزد
wage cuts
کاهش دستمزد
wage funds
مایه دستمزد
wage market
بازار دستمزد
wage policy
سیاست دستمزد
wage rate
نرخ دستمزد
cash-wage
دستمزد نقدی
wage stabilization
ثبات دستمزد
wage standard
دستمزد استانده
wage constraint
محدودیت دستمزد
wage compution day
دستمزد ساعتی
direct labour
دستمزد مستقیم
daily pay
دستمزد روزانه
wage index
شاخص دستمزد
minimum wage
حداقل دستمزد
base wage rate
حداقل دستمزد
rate of wage
نرخ دستمزد
annual wage
دستمزد سالانه
wage ceiling
حداکثر دستمزد
fee
مزد دستمزد
wage agreement
قرارداد دستمزد
wage ceiling
سقف دستمزد
payroll
سیاهه دستمزد
indirect labour
هزینه دستمزد غیرمستقیم
raise
بالا بردن دستمزد
raises
بالا بردن دستمزد
wage agreement
موافقت نامه دستمزد
The wages wI'll be raised.
دستمزد ها بالاخواهند رفت
wage system
نظام پرداخت دستمزد
wage bargain
چانه زنی دستمزد
wage profit ratio
نسبت دستمزد به سود
wage income
درامد بشکل دستمزد
rate of wage increase
نرخ افزایش دستمزد
wage flexibility
انعطاف پذیری دستمزد
wage freeze
ثابت نگهداشتن دستمزد
practice fee
دستمزد
[مثال ویزیت دکتر]
primage
دستمزد بار زدن کشتی
mandate
قرارداد پرداخت دستمزد وکیل دائمی
double time
پرداخت دستمزد کارگران به دو برابر مقدار عادی
truck system
اصول دادن کالا به جای دستمزد به کارگران
minimim wage law
قانون حداقل دستمزد که براساس ان حداقل دستمزدنبایستی از میزانی که توسط دولت تعیین میشود کمتر باشد
kabal
قبال
[نوعی واحد اندازه گیری در تبریز معادل هزار و چهارصد گره می باشد و جهت تعیین مقدار دستمزد بافنده بکار می رود.]
cottage contract
نوعی قرارداد بافت روستایی که کارفرما کاغذ شطرنجی، نخ های رنگ شده و طرح را آماده کرده و دستمزد بافنده پس از فروش به وی پرداخت می شود
Moghat
مقات
[نوعی واحد اندازه گیری در مشهد که مبنای آن تعداد هزار و دویست گره در یک ردیف طولی و عرضی بوده و جهت پرداخت دستمزد بافنده بکار می رود.]
retainers
حق المشاوره ثابت و مقطوع وکیل دائمی قرارداد پرداخت دستمزد وکیل دائمی
retainer
حق المشاوره ثابت و مقطوع وکیل دائمی قرارداد پرداخت دستمزد وکیل دائمی
subsistence theory of wages
نظریه حداقل دستمزدها براساس این نظریه که دراواخر قرن 81 و اوایل قرن نوزدهم رایج بوده است دردراز مدت میزان دستمزد باحداقل نیاز برای زندگی برابرخواهد بود . این قانون
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com