Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English
Persian
enemy state
دولت دشمن
Search result with all words
capitulation
تسلیم شدن به دشمن قرارداد کاپیتولاسیون قراردادی که به موجب ان امتیازات خاصی به یک دولت خارجی و اتباع ان داده میشود
Other Matches
identic notes
منظوریادداشتهایی با مضمون واحداست که چند دولت به یک دولت می دهند . چون این یادداشتها جداگانه تسلیم میشود عمل هر دولت فاهرا"مستقل از عمل دولت دیگراست تسلیم این یادداشتهاعمل غیردوستانه تلقی میشود
retorsion
عملی است که یک دولت در مقابل عمل دولت دیگری انجام میدهد وعمل اخیر کاملا" مشابه رفتاری است که از دولت اولی سر زده بوده است
open market operation
عملیات دولت در بازار ازاد خرید و فروشهایی که دولت از طریق خزانه داری کل میکند
unfriendly act
هر نوع عملی که از یک دولت سر بزند و دولت دیگر در آن ضرری نسبت به منافع خود مشاهده کند
dependent state
دولت تابع و وابسته به دولت یا قدرت دیگر
gall
حملات مکرر توام با تیراندازی به دشمن بستوه اوردن دشمن
galls
حملات مکرر توام با تیراندازی به دشمن بستوه اوردن دشمن
radio countermeasures
اقدامات ضد فرستندههای دشمن پیشگیریهای ضد پخش رادیویی دشمن
radio deception
گول زدن دشمن با بی سیم فریب رادیویی دشمن
to triumph over the enemy
برشکست دشمن شادی کردن بر دشمن پیروز شدن
hit
اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
hitting
اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
hits
اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
rejecting
عقب زدن دشمن دور کردن دشمن
rejects
عقب زدن دشمن دور کردن دشمن
enemy alien
طرفداران دشمن در خاک خودی هواداران دشمن
reject
عقب زدن دشمن دور کردن دشمن
rejected
عقب زدن دشمن دور کردن دشمن
federal state
دولت متحده یا دولت اتحادی
close with
اخذتماس با دشمن درگیر شدن با دشمن
close-up
نزدیک شدن به دشمن تقرب به دشمن
close up
نزدیک شدن به دشمن تقرب به دشمن
close-ups
نزدیک شدن به دشمن تقرب به دشمن
real will
مشرب سیاسی که هر نوع زور وقدرت در هر جنبه را از طرف دولت با این احتجاج که اراده دولت نماینده اراده واقعی افراد جامعه است مشروع می داند
pay as you go principle
اصلی که بر اساس ان مالیات دریافتی توسط دولت برای سیستم تامین اجتماعی در هرسال به بازنشستگان درهمان سال پرداخت میشود وبنابراین دولت وجوهی را ازاین بابت جمع اوری نمیکند
social contract
اعتقاد به این مسئله که تفویض قدرت به دولتها ناشی از نوعی قرارداد است که ضمن ان فردقسمتی از حقوق خود را به دولت تفویض میکند ومتقابلا" از وجود دولت برخوردار میشود
penetration
نفوذ در جبهه دشمن داخل شدن درصفوف دشمن نفوذ در شبکه اطلاعات یااداری
roll back
به عقب راندن تدریجی مواضع دفاعی دشمن در هم نوردیدن تدریجی دفاع دشمن
breaching
رخنه درمیدان مین رخنه نفوذی مواجه شدن با دشمن درگیری با دشمن
authoritarainism
نقطه مقابل اندیویدوالیسم و عبارت ازحکومتی است که در ان ازادی فردی به طور کامل تحت الشعاع قدرت دولت قرار گیرد. قدرت دولت معمولا در گروه کوچکی از پیشوایان متمرکز ومتجلی میشود
close in security
برقراری تامین در نزدیک شدن به دشمن تامین تقرب به دشمن
shadower
یکان مامور تعاقب دشمن یکان اخذ تماس با دشمن
espionage
جاسوسی کردن کسب خبر از دشمن کردن مراقبت دشمن
counter force
نیروی مقابله با وسایل استراتژیکی دشمن استفاده ازنیروی هوایی و موشکهای استراتژیکی برای تخریب نیروی دشمن
evasions
اجتناب از اسارت به دست دشمن اجتناب از دشمن گریز
evasion
اجتناب از اسارت به دست دشمن اجتناب از دشمن گریز
exchange control
نظارت دولت بر مبادله ارز کنترل مبادله ارز توسط دولت
breached
سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
identification friendly or foe
سیستم تشخیص هواپیمای دوست و دشمن سیستم تشخیص دشمن توسط رادار
breaches
سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breach
سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
disorganizes
به هم زدن سازمان دشمن به هم زدن نظم دشمن
disorganize
به هم زدن سازمان دشمن به هم زدن نظم دشمن
disorganising
به هم زدن سازمان دشمن به هم زدن نظم دشمن
disorganizing
به هم زدن سازمان دشمن به هم زدن نظم دشمن
disorganises
به هم زدن سازمان دشمن به هم زدن نظم دشمن
hostile track
تعقیب هواپیمای دشمن ردگیری هواپیمای دشمن
disorganised
به هم زدن سازمان دشمن به هم زدن نظم دشمن
end on
سینه به سینه شدن با دشمن روبرو شدن با دشمن یاچیزی
approach march
راهپیمایی برای تقرب به دشمن راهپیمایی برای تماس با دشمن
out flank
دور زدن جناح دشمن احاطه کردن جناح دشمن احاطه جناحی کردن
repel
پس زدن دشمن عقب زدن دشمن
repelled
پس زدن دشمن عقب زدن دشمن
repels
پس زدن دشمن عقب زدن دشمن
repelling
پس زدن دشمن عقب زدن دشمن
bogey
تماس با هواپیمای دشمن هواپیمای دشمن هواپیمای ناشناس
bogies
تماس با هواپیمای دشمن هواپیمای دشمن هواپیمای ناشناس
bogeys
تماس با هواپیمای دشمن هواپیمای دشمن هواپیمای ناشناس
shelling report
گزارش تیراندازی دشمن گزارش تیراندازی توپخانه دشمن
government
دولت
mammon
دولت
respublica
دولت
power
دولت
state
دولت
state-
دولت
stated
دولت
stating
دولت
states
دولت
powers
دولت
powering
دولت
powered
دولت
governments
دولت
Whitehall
دولت انگلیس
nation-state
دولت ملی
office-holders
کارمند دولت
nation state
دولت ملی
nation-states
دولت ملی
office-holder
کارمند دولت
mafias
دولت ستیزی
buffer state
دولت حایل
govt
government دولت
officer
کارمند دولت
public officer
[American E]
کارمند دولت
civil servant
[British E]
کارمند دولت
government department
وزارتخانه دولت
chief of state
رئیس دولت
official
کارمند دولت
mafia
دولت ستیزی
the policy of the government
رویه دولت
mandatary
دولت قیم
military government
دولت نظامی
money bag
دارایی دولت
national state
دولت ملی
the body politic
ملت و دولت
Ottawa
دولت کانادا
territory of state
قلمرو دولت
state property
دارائی دولت
state government
دولت مرکزی
public debt
بدهی دولت
public servant
مستخدم دولت
puppet government
دولت پوشالی
quirinal
دولت ایتالیا
lese majestyodhkj &odhkj fvqn
پادشاه یا دولت
independent state
دولت مستقل
Warsaw
دولت لهستان
war state
دولت جنگی
Kremlin
دولت شوروی
vassal atate
دولت پوشالی
totaliarian state
دولت توتالیتر
forfeit to the state
ضبط دولت
government budget
بودجه دولت
state budget
بودجه دولت
government expenditures
هزینههای دولت
government stock
سهام دولت
government treasury
خزانه دولت
head of the state
رئیس دولت
pillars of the state
ارکان دولت
the policy of the government
سیاست دولت
loyalist
دولت دوست
stating
دولت استان
state-
دولت استان
ambassadors
ماموررسمی یک دولت
state
دولت استان
Downing Street
دولت انگلیس
ambassador
ماموررسمی یک دولت
cabinets
هیات دولت
stated
دولت استان
loyalists
دولت دوست
states
دولت استان
cabinet
هیات دولت
stateless
بی دولت بی وطن
mandatory powers
اختیارات دولت قیم
federalist
طرفدار دولت فدرال
federalism
اصل دولت ائتلافی
land grant
زمین اعطایی دولت
protected state
دولت تحت الحمایه
interpellate
استیضاح کردن دولت
secret service money
اعتبار سری دولت
civil servant
مستخدم یا کارمند دولت
He rose against the regime.
بر ضد دولت قیام کرد
bounties
کمک اقتصادی دولت
welfare state
دولت بهبود بخش
colonial government
دولت یا حکومت مستعمراتی
plateform
اعلامیه سیاست دولت
secret service
دستگاه محرمانه دولت
secret services
دستگاه محرمانه دولت
civil servants
مستخدم یا کارمند دولت
non serverign acts
اعمال تصدی دولت
most favoured nation
دولت کامله الوداد
peculation
دستبرد در مال دولت
dependent state
دولت غیر مستقل
cabinets
کابینه هیئت دولت
vassal atate
دولت دست نشانده
subsidy
کمک بلاعوض دولت
government transfer payments
پرداختهای انتقالی دولت
cabinet
کابینه هیئت دولت
family allowances
کمک دولت به خانوارها
federal authorities
قدرت دولت متحده
federal council
مجلس دولت متحده
office-holder
صاحب منصب دولت
office-holders
صاحب منصب دولت
stratocracy
حکومت یا دولت نظامی
commissioner
مامور عالی رتبه دولت
hand-out
<idiom>
پاداش ،معمولا از طرف دولت
subsidies
مکهای مالی دولت , سوبسید
To accord recognition to a new government.
دولت جدیدی را برسمیت شناختن
subject to the british rule
تحت تسلط دولت انگلیس
confiscation
مصادره و ضبط توسط دولت
war state
دولت نظامی declaration preventivetotal
commissioners
مامور عالی رتبه دولت
mafia
سازمان سری دولت ستیز
mafias
سازمان سری دولت ستیز
porte
باب عالی دولت عثمانی
the sublime porte
باب عالی دولت عثمانی
export incentive
تشویق دولت در جهت صادرات
federal constitution
قانون اساسی دولت متحده
confedration of states
دولت جدیدی تشکیل نمیشود
foe
دشمن
foes
دشمن
adversarial
دشمن
xenophobe
دشمن
hostile
دشمن
abhorrer
دشمن
at d.
دشمن
foeman
دشمن
enemy
دشمن
adversaries
دشمن
enemies
دشمن
adversary
دشمن
bank holiday
ایامی که به دستور دولت بانکها بستهاند
quotas
کمیت تعیین شده توسط دولت
quota
کمیت تعیین شده توسط دولت
bank annuities
سهام قرضه دولت بریتانیا که کنسول
Utopia
دولت یا کشور کامل و ایده الی
Utopias
دولت یا کشور کامل و ایده الی
White Papers
گزارش هیئت دولت نامه سفید
purges
تصفیه حزب یا دولت از عناصر نادلخواه
White Paper
گزارش هیئت دولت نامه سفید
price support
قیمت حمایت شده از طرف دولت
guild socialism
اعتقاد به انحصار صنایع ازطرف دولت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com