Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 84 (1 milliseconds)
English
Persian
i was the second to speak
دومین کسی که سخن گفت من بودم
Other Matches
i had scarely arrived
تازه وارد شده بودم که هنوز وارد نشده بودم که ...
second detector
دومین
second-best
دومین نفر
first intentions
دومین تصورات
second class
دومین درجه
second class
دومین مرتبه
second best
دومین نفر
second intentions
دومین تصورات
secondary productivity
فراوردگی دومین
secondary treatment
پاکسازی دومین
secondary treatment
تصفیه دومین
i was up late last night
بودم
was:iwas
من بودم
i was under his roof
او بودم
the second man to come
دومین کسی که امد
thirties
دومین امتیاز گیم
Go to the second crossroad.
به دومین تقاطع بروید.
secondary consumers
مصرف کنندگان دومین
bezantler
دومین بچه شاخ
Go to the second crossroad.
به دومین چهارراه بروید.
thirty
دومین امتیاز گیم
seconds
دومین بار ثانوی
seconding
دومین بار ثانوی
seconded
دومین بار ثانوی
only at the second go
تازه در دومین تقلا
second
دومین بار ثانوی
i was under his roof
مهمان او بودم
i passed an uneasy night
ناراحت بودم
i was on the watch for it
مراقب ان بودم
if i were
اگر من بودم
i was in the garden
در باغ بودم
beta
دومین حرف الفبای یونانی
thirds
آنچه بعد از دومین می آید
third
آنچه بعد از دومین می آید
topmast
دومین دکل کشتی از عرشه
betas
دومین حرف الفبای یونانی
countermining distance
فاصله مجاز بین دومین
the wall
پشت دیوارایستاده بودم
were i in his skin
اگر بجای او بودم
had i seen him
اگر من او را دیده بودم
i wish i were
کاش من مرغی بودم
I was so tired that …
آنقدر خسته بودم که ...
i had been caught
گرفته شده بودم
i was about to go
در شرف رفتن بودم
i was absent for a while
یک مدتی غایب بودم
i would i were a child
ای کاش بچه بودم
i was under theimpression that
به این عقیده بودم که ...
supertonic
نت بعد از کلید نت دومین اهنگ میزان
runner up
دومین نفر یا تیم برنده مسابقه
runner-up
دومین نفر یا تیم برنده مسابقه
runners-up
دومین نفر یا تیم برنده مسابقه
I was an eye witness to what happened.
من حاضر وناظر وقا یع بودم
I had no choice ( alternative ) but to marry her .
محکوم بودم که با اوازدواج کنم
I was standing at the street corner .
درگوشه خیابان ایستاده بودم
I told you , didnt I ?
من که بتو گفتم ( گفته بودم )
I was waist deep in water .
با کمر درآب فرورفته بودم
I saw it for myself . I was an eye –witness
خودم شاهد قضیه بودم
How was I supposed to know . After all I didnt have a crystal ball.
مگر کف دستم را بو کرده بودم.
I wish I were rich .
کاش ( کاشکی ) پولدار بودم
I was sound asleep when he knocked.
وقتیکه در زد غرق خواب بودم
If I were you. IF I were in your shoes.
اگر جای شما بودم
If I were in your place. . .
اگر بجای شما بودم …
I happened to be there when ….
اتفاقا" من آنجا بودم وقتیکه …
i was in an awkword p
بد جوری گیر کرده بودم
if i were you
اگر من جای شما بودم
in my raw youth
در روزگارجوانی که خام وناازموده بودم
were i in your place
اگر جای شما بودم
reconvert
برای دومین بار بدین یا ایینی گرویدن
b
دومین حرف الفبای انگلیسی که ازحروف بی صداست
u.sings
[ and+]
با انهایی که من دیده بودم فرق داشت
he undid what i had done
انچه من رشته بودم او پنبه کرد
I was up all night in my bed.
من تمام شب را در تخت خوابم بیدار بودم.
doubled up
دومین تیر پرتاب شده از یک اسلحه نیم خودکار
double
دومین تیر پرتاب شده از یک اسلحه نیم خودکار
doubled
دومین تیر پرتاب شده از یک اسلحه نیم خودکار
i was not my self
از خود بیخود شده بودم بهوش نبودم
I acted as interpreter for the Prime Minister at yesterday's meeting.
من در جلسه دیروز مترجم نخست وزیر بودم.
I have been deceived in you .
درمورد تو گول خورده بودم ( آن نبودی که فکر می کردم )
I was absolutely infuriated.
کارد میزدی خونم در نمی آمد
[بی نهایت عصبانی بودم]
daisy chain
زیر تابعی در برنامه که سایرین را در یک مجموعه فراخوانی میکند. اولین تابع دومین
deuteronomic
وابسته به کتاب تثنیه که دومین کتاب تورات است
cladding
واسطه شفافی که هسته یک فیبر نوری را احاطه میکند دومین لایه واحد فیبر نوری
second best theory
نظریه دومین ارجحیت . براساس این نظریه چنانچه یک یا چندشرط از شرایط لازم برای بهینه پارتو وجود نداشته باشد در این صورت رعایت شدن سایر شرایط لازم باقیمانده در ارجحیت ثانی قرار نخواهد گرفت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com