Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
heat treating department
دپارتمان عملیات حرارتی
Other Matches
heat treatment
عملیات حرارتی
heat treatable
قابل عملیات حرارتی
heat treating property
خاصیت عملیات حرارتی
induction heat treatment
عملیات حرارتی القائی
precipitation heat treatment
عملیات حرارتی رسوبی
heat treating equipment
تاسیسات عملیات حرارتی
hot working steel
فولاد عملیات حرارتی
solution heat treatment
عملیات حرارتی محلول
heat treating furnace
کوره عملیات حرارتی
heat treatment crack
ترک عملیات حرارتی
hot working die
ابزار عملیات حرارتی
heat treat
انجام دادن عملیات حرارتی
heat treatable steel
فولاد قابل عملیات حرارتی
cyaniding
عملیات حرارتی که برای سخت کردن پوسته الیاژهای اهن دار بکار می رود
dept
دپارتمان
depts
دپارتمان
spark printer
چاپگر حرارتی که حروف را روی کاغذ حرارتی با جرقه الکتریکی تولید میکند
thermal
نوعی چاپگر که حروف روی کاغذ حرارتی با نوک چاپ قرار می گیرند و یک ماتریس از عناصر حرارتی کوچک ایجاد می کنند
farmgate type operations
رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی
buffered computer
کامپیوتری که عملیات ورودی و خروجی و عملیات پردازشی را بطور همزمان ارائه میدهد
counter air operations
عملیات ضد هواپیمایی عملیات ضد برتری هوایی دشمن
counter air
عملیات ضدهواپیمایی عملیات ضد فعالیت هوایی دشمن
anticrop operations
عملیات کاربرد افات کشاورزی در عملیات نظامی
statement
2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
statements
2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
propagating
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagates
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagated
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagate
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
land control operation
عملیات کنترل زمین عملیات
code panel
رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
housekeeping
عملیات کامپیوتری که مستقیما" کمکی برای بدست اوردن نتایج مطلوب نمیکنداما قسمت ضروری یک برنامه مانند راه اندازی مقدمه چینی و عملیات پاکسازی است خانه داری
air-sea rescue
عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
air sea rescue
عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
components
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
m
مگا عملیات اعشاری در ثانیه . معیار اندازه گیری توان و سرعت معادل یک میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
army operations center
مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش
thermal
حرارتی
hot wire
رشته حرارتی
hot-wire
رشته حرارتی
hot-wired
رشته حرارتی
hot-wires
رشته حرارتی
hot-wiring
رشته حرارتی
dilatation
انبساط حرارتی
heat sink
انباره حرارتی
evolution of heat
انبساط حرارتی
heat shield
حفاظ حرارتی
heat energy
انرژی حرارتی
heat engine
موتور حرارتی
heat exchanger
مبدل حرارتی
temperature coefficient
ضریب حرارتی
heat loss
گمگشتگی حرارتی
ablating material
سپر حرارتی
heat conductivity
هدایت حرارتی
heat conduction
هدایت حرارتی
heat capacity
فرفیت حرارتی
heat proof quality
ثبات حرارتی
heat balance
تعادل حرارتی
heat pulse
پالس حرارتی
heat supply
منبع حرارتی
heating installation
تاسیسات حرارتی
thermoswitch
کلید حرارتی
thermoswitch
سویچ حرارتی
thermopile
پیل حرارتی
hot shortness
شکنندگی حرارتی
thermal stress
تنش حرارتی
thermal shadow
سایههای حرارتی
thermal radiation
تابش حرارتی
high temperature strength
استحکام حرارتی
heating blower
دمنده ی حرارتی
heating furnace
کوره حرارتی
heating jacket
ژاکت حرارتی
heating mantle
ژاکت حرارتی
heating power
توان حرارتی
heating
سیستم حرارتی
heating resistor
مقاومت حرارتی
heating tape
نور حرارتی
heating wire
سیم حرارتی
thermal switch
سویچ حرارتی
thermal radiation
تشعشع حرارتی
thermal protection
محافظت حرارتی
thermal efficiency
راندمان حرارتی
thermal emission
تابش حرارتی
thermal devices
ابزارهای حرارتی
calorific power
مقدار حرارتی
thermal expansion
انبساط حرارتی
thermal battery
باطری حرارتی
thermal fatigue
خستگی حرارتی
thermal ammeter
امپرسنج حرارتی
thermocouple
عنصر حرارتی
thermal printer
چاپگر حرارتی
thermal power
توان حرارتی
thermal power
مقدار حرارتی
thermal instability
ناپایداری حرارتی
thermocouple
زوج حرارتی
thermal effects
اثرات حرارتی
heating element
المان یا عنصر حرارتی
heating coil
سیم پیچ حرارتی
internal thermal resistance
مقاومت حرارتی داخلی
heating zone
منطقه یا ناحیه حرارتی
hot wire meter
امپر سنج حرارتی
radiant
تشعشع کننده حرارتی
heat insulation
عایق کاری حرارتی
heat treating
تشویه حرارتی فولاد
heat resisting steels
فولادهای مقاوم حرارتی
low heat value
مقدار حرارتی پایین
high temperature steel
فولاد با ثبات حرارتی
thermonuclear
بمب هستهای حرارتی
bogie hearth furnce
کوره حرارتی گردان
temperature stress
تنش حرارتی یا دمایی
convection
ارزش حرارتی همبرداری
continous heating furnace
کوره حرارتی دائمی
thermic
وابسته بگرما حرارتی
thermo plasticity
شکل پذیری حرارتی
thermal coefficient of expansion
ضریب انبساط حرارتی
thermal critical point
نقطه ی بحرانی حرارتی
thermit fusion welding
جوشکاری ذوبی حرارتی
austemper
سخت گردانی حرارتی
thermal conductivity
رسانائی گرمایی یا حرارتی
thermal critical point
نقطه تبدیل حرارتی
thermal shadow
سایه روشن حرارتی
coefficient of thermal expansion
ضریب انبساط حرارتی
time resolution
جزییات زمان اجرای عملیات نشان دادن جزییات اجرای زمانی عملیات
thermit pressure welding
روش جوشکاری فشاری حرارتی
high frequency heating equipment
تاسیسات حرارتی فرکانس بالا
critical heat flux ratio
نسبت شار حرارتی بحرانی
dewar
محفظه عایق حرارتی با دوجداره
radiant exposure
پخش حرارت یا انرژی حرارتی
beachmaster's unit
یکان عملیات بارانداز یکان عملیات اسکله
hot wire instrument
دستگاه اندازه گیری با رشته حرارتی
thermal imagery
عکاسی با اشعه حرارتی مادون قرمز
reactor
دستگاه تبدیل انرژی اتمی به حرارتی
thermal crossover
تقابل حرارتی در عکاسی مادون قرمز
dilatometer
دستگاه اندازه گیری انبساط حرارتی
reactors
دستگاه تبدیل انرژی اتمی به حرارتی
diathermic
هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
thermojet
نیروی جت حاصله از حرارت موتور جت حرارتی
Is there heating?
آیا سیستم حرارتی وجود دارد؟
diathermanous
هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
The heating doesn't work.
این سیستم حرارتی کار نمیکند.
bi fuel
موتور حرارتی که میتواند بادو نوع سوخت
radiant exposure
وسیله عکسبرداری مادون قرمز یا انرژی حرارتی
heat resisting quality
حالت و چگونگی مقاومت حرارتی ثبات گرمایشی
airhead operations
عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
maximum junction to case thermal impedan
مقاومت حرارتی حداکثر بین محلهای تماس و بدنه
kapton
نوعی پلاستیک عایق حرارتی باپوشش طلایی در فضاپیما
electrothermal printer
چاپگری با سرعت زیاد بااستفاده از عناصر گرمازا چاپگر حرارتی
invar
الیاژی از نیکل و اهن باضریب انبساط حرارتی نزدیک صفر
blankets
لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
blanketed
لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
blanket
لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
operation
1-عملیات روی دو عملوند. 2-عملیات روی عملوند به صورت دودویی
combined operations
عملیات رستههای مرکب عملیات مرکب
open cycle reactor system
سیستم راکتوری که دران ماده سردکننده تنها یکبار از مبدل حرارتی مرکزی عبور میکند
muff
مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muffs
مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muffing
مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muffed
مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
armistise
متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
utilities'man
متخصص تعمیر دستگاههای حرارتی و برقی تعمیر کارتاسیسات
aerospace projection operations
عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
radiation scattering
انحراف تشعشع اتمی یاالکترومغناطیسی یا حرارتی پخش امواج بصورت کروی پخش همه جانبه امواج
treatment
عملیات
op
عملیات
operations
عملیات
operation
عملیات
treatments
عملیات
centre of activities
مرکز عملیات
base operation
عملیات پایگاهی
actions
عملیات جنگی
actions
جنگ عملیات
action
جنگ عملیات
assistant chief of staff, g (operations
معاونت عملیات
base of operations
پایگاه عملیات
autonomous operation
عملیات ازاد
action
عملیات جنگی
block operation
عملیات بلوک
hostility
عملیات خصمانه
airmobile operations
عملیات هوارو
chemical operations
عملیات شیمیایی
amphibious operation
عملیات اب خاکی
airborne battlefield
عملیات هوابرد
business type operation
عملیات کامپیوتری
business type operation
عملیات تجارتی
area of operation
منطقه عملیات
building operations
عملیات ساختمانی
arithmetic operation
عملیات حسابی
air operations
عملیات هوایی
delay action
عملیات تاخیری
dry run
عملیات جنگی
earth work
عملیات خاکی
counter-espionage
عملیات ضدجاسوسی
counter espionage
عملیات ضدجاسوسی
electrochemical treatment
عملیات الکتروشیمایی
covert operations
عملیات پنهانی
offensives
عملیات افندی
offensive
عملیات افندی
espial
عملیات جاسوسی
closing
خاتمه عملیات
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com