Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (17 milliseconds)
English
Persian
countermure
دیواری که برای پشتیبان دیواردیگربسازند
Other Matches
dykes
دیواری که برای جلوگیری از اب دریا می سازند
dyke
دیواری که برای جلوگیری از اب دریا می سازند
dikes
دیواری که برای جلوگیری از اب دریا می سازند
hanging
[فرش کردن، کاغذ دیواری یا هر تزئینی برای اتاق]
pedestals
میز یا پشتیبان فیزیکی دیگری برای یک ترمینال
pedestal
میز یا پشتیبان فیزیکی دیگری برای یک ترمینال
tape streamer
حلقه ممتد نوار برای حافظه پشتیبان
stringy floppy
حلقه متمادی نوار برای حافظه پشتیبان
BAK file extension
مشخصه سه حرف استاندارد در سیستم MS DOS برای بیان یک پشتیبان یا کپی از فایل
shares
یک کامپیوتر و یک حافظه پشتیبان که توسط افراد مختلف در شبکه برای یک برنامه کاربردی به کار رود
shared
یک کامپیوتر و یک حافظه پشتیبان که توسط افراد مختلف در شبکه برای یک برنامه کاربردی به کار رود
share
یک کامپیوتر و یک حافظه پشتیبان که توسط افراد مختلف در شبکه برای یک برنامه کاربردی به کار رود
warm standby
وسیله پشتیبان جانبی که قابل تنظیم برای روشن شدن است در یک لحظه کوتاه پس از خرابی سیستم
backup copy
کپی پشتیبان روگرفت پشتیبان
globally
1-پشتیبان همه دادههای ذخیره شده گره ها یا ایستگاههای کاری متصل به شلکه 2-پشتیبان همه فایلهای دیسک سخت یا فایل سرور
global
1-پشتیبان همه دادههای ذخیره شده گره ها یا ایستگاههای کاری متصل به شلکه 2-پشتیبان همه فایلهای دیسک سخت یا فایل سرور
refreshed
قطعه RAM پویا که مدار توکار دارد برای تولید سیگنالهای تنظیم که امکان باریابی داده هنگام قط ع برق میدهد بااستفاده از باتری پشتیبان
refreshes
قطعه RAM پویا که مدار توکار دارد برای تولید سیگنالهای تنظیم که امکان باریابی داده هنگام قط ع برق میدهد بااستفاده از باتری پشتیبان
refresh
قطعه RAM پویا که مدار توکار دارد برای تولید سیگنالهای تنظیم که امکان باریابی داده هنگام قط ع برق میدهد بااستفاده از باتری پشتیبان
thrashing
1-فعالیتهای زیادی دیسک . 2-مشخصات یا خطای برنامهای در حافظه مجازی . که باعث اتلاف وقت CPV برای جابجایی صفحات بین حافظه پشتیبان میشود
self-
قطعه RAM پوییا با مدار تو کار برای تولید سیگنالهای تنظیم کننده که باعث برگرداندن داده میشود وقتی که برق قط ع میشود با استفاده از باتری پشتیبان
wall
دیواری
murals
دیواری
walls
دیواری
mural
دیواری
parietal
دیواری
wall socket
پریز دیواری
hangings
کاغذ دیواری
wall mounting cabinet
قفسه دیواری
wall paper
کاغذ دیواری
outlet box
جعبه دیواری
wall painting
نقاشی دیواری
wallpaper
کاغذ دیواری
wall hanging
تزئینات دیواری
electrical outlet
پریز دیواری
transparency
اسلاید دیواری
chimney
بخاری دیواری
frescoes
نقاشی دیواری
fresco
نقاشی دیواری
wall clock
ساعت دیواری
chimneys
بخاری دیواری
extra-mural
فرا دیواری
transparencies
اسلاید دیواری
covered forge
کوره دیواری
power outlet
پریز دیواری
mural
نقش دیواری
murals
نقاشی دیواری
grate
بخاری تو دیواری
grated
بخاری تو دیواری
point
[wall socket]
[British]
پریز دیواری
fire place
بخاری دیواری
fire grate
اجاق دیواری
intermural
میان دیواری
grates
بخاری تو دیواری
murals
نقش دیواری
sconce mirror
ایینه دیواری
wall mounted switch
کلید دیواری
mural
نقاشی دیواری
affiche
اعلان دیواری
wallpapers
کاغذ دیواری
wall tie
بست دیواری
bank
کرانه دیواری
fire side
بخاری دیواری
socket
[wall socket]
پریز دیواری
banks
کرانه دیواری
side board
میز پا دیواری
paper hangings
کاغذ دیواری
rung
پله ی دیواری
lean to roof
بام سینه دیواری
fractable
[کتیبه دیواری سنتوری]
wallpaper adhesive
چسب کاغذ دیواری
pitch and toss
بازی بیخ دیواری
witch hazel
موچسب پیچک دیواری
to batter awall
کوبیدن یافروریختن دیواری
paper hanger
کاغذ دیواری چسبان
electrical outlets
پریز های دیواری
inclosure
چهار دیواری حصار
lean-to proof
بام سینه دیواری
wall sockets
پریز های دیواری
electric sockets
پریز های دیواری
tablature
نقاشی دیواری یا سقفی
power outlets
پریز های دیواری
paper stainer
سازنده کاغذهای دیواری
paperhanger
کسیکه کاغذ دیواری می چسباند
wallpaper
با کاغذ دیواری تزئین کردن
to panel a wall
دیواری را تخته کوبی کردن
wallpapers
با کاغذ دیواری تزئین کردن
gas bracket
لوله دیواری که دارای گازسوزباشد
The clock has stopped.
ساعت دیواری خوابیده است
krantz
خاره هایی که دیواری ازانهادرست شود
to peck down a wall
دیواری را با الت نوک تیزخراب کردن
The clock is fast (gaining).
ساعت دیواری تند کار می کند
framework
استخوان بندی قالب چهار دیواری
frameworks
استخوان بندی قالب چهار دیواری
backs
پشتیبان
thruster
پشتیبان
supportless
بی پشتیبان
back
پشتیبان
protector
پشتیبان
protectors
پشتیبان
backlogs
پشتیبان
supporter
پشتیبان
fail back
پشتیبان
left back
پشتیبان چپ
supporters
پشتیبان
backlog
پشتیبان
paper support
پشتیبان
support r
پشتیبان
behind
پشتیبان
backers
پشتیبان
defenceless
بی پشتیبان
supportive
پشتیبان
behinds
پشتیبان
backer
پشتیبان
backup
پشتیبان
support
پشتیبان
Does this clock keep good time?
این ساعت دیواری درست کار می کند ؟
backing storage
انباره پشتیبان
imcremental backup
پشتیبان نموی
backup file
پرونده پشتیبان
backstop technology
تکنولوژی پشتیبان
backup copy
نسخه پشتیبان
seconded
پشتیبان کمک
backing
پشتیبان پوشش
trailer
پشتیبان مهاجم
second
پشتیبان کمک
trailers
پشتیبان مهاجم
support library
کتابخانه پشتیبان
banch wall
دیواره پشتیبان
backing up
پشتیبان گیری
seconding
پشتیبان کمک
follow up
تدارکات پشتیبان
seconds
پشتیبان کمک
battery backup
باطری پشتیبان
backing store
انباره پشتیبان
patrons
نگهدار پشتیبان
abutment
دیوار پشتیبان
patron
نگهدار پشتیبان
backup system
سیستم پشتیبان
file backup
پشتیبان فایل
line backer
مدافع پشتیبان خط تجمع
back
که یک باتری پشتیبان دارد
buttress
شمع پشتیبان دیوار
battery
که یک باتری پشتیبان دارد
batteries
که یک باتری پشتیبان دارد
buttressing
شمع پشتیبان دیوار
buttresses
شمع پشتیبان دیوار
maintenance programmer
برنامه نویس پشتیبان
buttressed
شمع پشتیبان دیوار
backup utility
برنامه کمکی پشتیبان
battery backup system
سیستم پشتیبان باطری
backs
که یک باتری پشتیبان دارد
counter-fort
[شمع پشتیبان دیوار]
believer
[in something]
پشتیبان
[نگهدار]
[ازچیزی]
fall back
سیستم پشتیبان در شرایط اضطراری
fan
پشتیبان
[طرفدار]
[هوادار]
[ورزش]
sympathizers
طرفدار همفکر پشتیبان فکری
dss
سیستم پشتیبان تصمیم گیری
father file
پشتیبان گونه قدیمی فایل
sympathizer
طرفدار همفکر پشتیبان فکری
sympathisers
طرفدار همفکر پشتیبان فکری
This is a self - winding clock .
این ساعت دیواری کوک لازم ندارد ( اتو ماتیک است )
cuckoo clocks
ساعت دیواری زنگی که در سرساعت صدایی شبیه صدای فاخته میکند
parpen
سنگ تراشی مه از توی دیواری گذر کرده و ازدوسوی ان نمایان باشد
branch cutoff
دیواری است که معمولا درجهت عمود بر دیوار سپری ساخته میشود
cuckoo clock
ساعت دیواری زنگی که در سرساعت صدایی شبیه صدای فاخته میکند
hypostasis
پایه یانگهبان عضو یا چیزی پشتیبان
auxiliary
پشتیبان یا وسیله جانبی در صورت بروز مشکل
internal
روش نمایش داده و دستورات در CPU یا پشتیبان
follow up
رده پشتیبان دنباله دنبال کردن دشمن
auxiliaries
پشتیبان یا وسیله جانبی در صورت بروز مشکل
times
ایجاد پشتیبان خودکار پس از یک مدت زمانی یا در یک زمان مشخص در هر روز
timed
ایجاد پشتیبان خودکار پس از یک مدت زمانی یا در یک زمان مشخص در هر روز
time
ایجاد پشتیبان خودکار پس از یک مدت زمانی یا در یک زمان مشخص در هر روز
transcribing
کپی کردن داده از واحد حافظه پشتیبان یا رسانه به دیگری
transcribes
کپی کردن داده از واحد حافظه پشتیبان یا رسانه به دیگری
record
رکورد و داده کنترلی ذخیره شده روی رسانه پشتیبان
transcribed
کپی کردن داده از واحد حافظه پشتیبان یا رسانه به دیگری
transcribe
کپی کردن داده از واحد حافظه پشتیبان یا رسانه به دیگری
streamer
حلقه متمادی نوار است که به عنوان فضای پشتیبان استفاده میشود
streamers
حلقه متمادی نوار است که به عنوان فضای پشتیبان استفاده میشود
server
کامپیوتر مخصوص و امکان حافظه پشتیبان در ترمینال ها و عملگرهای شبکه محلی
kiosk
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosks
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
generation
مسافت بین فایل و گونه اصلی آن که در حین ایجاد پشتیبان استفاده میشود
generations
مسافت بین فایل و گونه اصلی آن که در حین ایجاد پشتیبان استفاده میشود
input
فضای ذخیره سازی موقت داده از رسانه ورودی پیش از ارسال آن به حافظه یا پشتیبان
inputted
فضای ذخیره سازی موقت داده از رسانه ورودی پیش از ارسال آن به حافظه یا پشتیبان
hotter
سخت افزار که همیشه فعال ست و در صورت خرابی سیستم به عنوان پشتیبان به کار می رود
hottest
سخت افزار که همیشه فعال ست و در صورت خرابی سیستم به عنوان پشتیبان به کار می رود
hot
سخت افزار که همیشه فعال ست و در صورت خرابی سیستم به عنوان پشتیبان به کار می رود
large scale computer
که میتواند به حافظه با فرفیت بالا دستیابی داشته باشد و نیز وسایل پشتیبان مثل کاربران چندتایی
streaming tape drive
دستگاهی که یک کارتریج نوارپیوسته را نگهداری کردن واساسا" به عنوان پشتیبان گردانندههای دیسک سخت بکار می رود
incremental backup
تابع پشتیبان که فقط فایل هایی را ذخیره میکند که نسبت به ذخیهر قبلی تغییر کرده اند
shares
سیستمی که یک وسیله جانبی یا رسانه ذخیره سازی پشتیبان یا منابع دیگر توسط چندین کاربر استفاده میشود
share
سیستمی که یک وسیله جانبی یا رسانه ذخیره سازی پشتیبان یا منابع دیگر توسط چندین کاربر استفاده میشود
shared
سیستمی که یک وسیله جانبی یا رسانه ذخیره سازی پشتیبان یا منابع دیگر توسط چندین کاربر استفاده میشود
badminton
بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
transfers
سرعت انتقال داده از حافظه پشتیبان به حافظه اصلی یا از یک وسیله به دیگری
transferring
سرعت انتقال داده از حافظه پشتیبان به حافظه اصلی یا از یک وسیله به دیگری
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com