Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
he is an incarnate fiend
دیوی است که بصورت ادمی در امده است
Other Matches
kenosis
اعتقادباینکه مسیح بصورت ادمی جنبه خدایی را ازخوددورساخته است
mephistophelian
دیوی
demonic
دیوی
demoniac
شیطانی دیوی
demoniacal
شیطانی دیوی
devil's claw
خفت پنجه دیوی
davy crocket
موشک دریا بدریای دیوی کروکت
human being
ادمی
some one
ادمی
human beings
ادمی
adamic
ادمی
the outward man
جامه یا تن ادمی
sculptured head
پیکره سر ادمی
human kind
جنس ادمی
lackbrain
ادمی تهی مغز
scaremonger
ادمی که ایجادوحشت بیموردکند
scaremongers
ادمی که ایجادوحشت بیموردکند
wise guy
ادمی که خود را داناپندارد
irrepressible joy
ادمی که نتوان جلواوراگرفت
you are a nice person
عجب ادمی هستید
ne'er do well
ادمی که امیدبهبودی برایش نیست
lycanthrope
ادمی که بشکل گرگ درامده باشد
playgoer
ادمی که قالبا بنمایش میرود نمایشرو
the pilgrimage of life
زندگی چندروزه ادمی دراین جهان
amputee
ادمی که دست یا پا و یا عضودیگرش قطع شده باشد
point of honour
موضوعی که شرف ادمی وابسته بان است
amputees
ادمی که دست یا پا و یا عضودیگرش قطع شده باشد
laparectomy
برش بخشی از روده که درپهلوی ادمی واقع است
monogenism
عقیده باینکه همه تژادهای ادمی از یک تخم هستند
picker
دلال و واسطه فرش
[بصورت جزئی از خانه ها و حراجی ها فرش را خریداری کرده و بصورت عمده می فروشد.]
poeeping tom
ادمی که بانگاه باعضاء تناسلی واعضای برهنه اطفاء شهوت کند
terrtorialize
محدود بیک ناحیه کردن بصورت خطه در اوردن بنواحی متعدد تقسیم کردن بصورت قلمرو در اوردن
saddle bag
خورجین
[اینگونه قالیچه ها بصورت قرینه بافته می شوند.گاه مجزا بوده و سپس به یکدیگر متصل می شوند و یا بصورت یک تکه که در وسط ساده است بافته می شوند.]
an irrepressible person
نتوان از او جلوگیری کرد ادمی که نتوان جلوی او راگرفت
variable stroke
پمپ مایعی با پیستونهایی بصورت محوری یا خطی که بصورت محوری یا خطی نوسان میکند
peach design
نقش هلو
[این نقش هم بصورت شکوفه درخت هلو به نشانه بهار و هم بصورت میوه به نشانه طول عمر در فرش های چین بکار می رود.]
who came?
که امده
incoming
امده
who came?
کی امده
fordone
از پا در امده
gibbous
بر امده
ridgy
بر امده
vitrify
بصورت شیشه در اوردن بصورت شیشه درامدن
overdue
دیر امده
projective
جلو امده
protrudent
جلو امده
protractive
جلو امده
new come
تازه امده
worker
ازکار در امده
prognathous
پیش امده
worked up
ازکار در امده
jutting
پیش امده
overshot
پیش امده
prognathic
پیش امده
landed
فرود امده
red-hot
تاب امده
peregrin or rine
از خارجه امده
impassionate
به جنبش امده
exserted
بیرون امده
exserted
پیش امده
saleint
بیرون امده
getting
بدست امده
gets
بدست امده
get
بدست امده
saleintiant
بیرون امده
in-
:رسیده امده
unbred
بدببار امده
aggregates
جمع امده
aggregate
جمع امده
underhung
پیش امده
exopathic
ازبیرون امده
protrusile
جلو امده
in
:رسیده امده
left over
زیاد امده
leavened bread
نان ور امده
jambs
تیربیرون امده
jamb
تیربیرون امده
enthetic
ازبیرون امده
protrusive
جلو امده
red hot
تاب امده
monofilament
الیاف تک رشته بلند
[این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
born in the purple
در نازونعمت بدنیا امده
petiolar
از برگدم بیرون امده
peregrine
ازخارجه امده مسافر
ecstatically
بوجد امده نشئهای
unhandy
مشکل بدست امده
projecting jaw
ارواره پیش امده
twinborn
دوقلو بدنیا امده
bay window
پنجره پیش امده
bay windows
پنجره پیش امده
self born
از خود بوجود امده
you might have come
باید امده باشید
inchoate
تازه بوجود امده
ecstatic
بوجد امده نشئهای
beetle brow
پیشانی پیش امده
take steps
اقدامات بعمل امده
neoteric
تازه بدنیا امده
cantilever
تیر پیش امده
apogean
از زمین بالا امده
malthusian law of population
نظریه جمعیتی مالتوس براساس این نظریه جمعیت بصورت تصاعد هندسی افزایش میابد در حالیکه وسایل معیشت و مواد غذائی بصورت تصاعد عددی افزایش میابد
star design
طرح ستاره ای شکل
[این طرح به گونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. گاه بصورت ترنج و گاه بصورت تزئین در متن.]
vizor
لبه پیش امده کلاه
flange
لبه بیرون امده چرخ
flanges
لبه بیرون امده چرخ
weather worn
تحت تاثیر هوا در امده
instances have occurred that
مواردی پیش امده است
hardly earned money
پول سخت بدست امده
venose
دارای رگهای متعددوبر امده
bow window
پنجره پیش امده کمانی
prognathous
دارای ارواره پیش امده
bucktooth
دندان گراز یا پیش امده
extrusive
اخراج کننده بیرون امده
air landed
فرود امده از راه هوا
visor
لبه پیش امده کلاه
lugged
هر عضو جلو امده چیزی
lug
هر عضو جلو امده چیزی
prognathic
دارای ارواره پیش امده
lugging
هر عضو جلو امده چیزی
ramus
قسمت بر امده واطاله یافته
lugs
هر عضو جلو امده چیزی
to t. to account
زیر account امده است
to run short
زیر short امده است
rimrock
لبه بر امده صخره مزبور
his stomach sticks out
شکمش پیش امده است
bow windows
پنجره پیش امده کمانی
visors
لبه پیش امده کلاه
pub
میخانه ادمی که ازاین میخانه بان میخانه برود خمار
pubs
میخانه ادمی که ازاین میخانه بان میخانه برود خمار
nook
قطعه زمین پیش امده برامدگی
forestage
قسمت جلو امده صحنه نمایش
whyŠthere is the answer
شرط در امده تقریبا معنی میدهد
biologic
بدست امده اززیست شناسی عملی
oversailing of facade
قسمت برجسته یا پیش امده بنا
ill gotten
با وسایل غیر مشروع بدست امده
kid glove
ازلای زرق وبرق بیرون امده
the bird took its perch
مرغ فرود امده بر چوب قرارگرفت
ventricous
بادکرده دارای شکم پیش امده
industrial wealth
مالی که از راه پیشه و هنربدست امده باشد
lyophil
بدست امده در اثرخشک شدن بوسیله انجماد
bay window
پنجره جلو امده شاه نشین ساختمان
lyophiled
بدست امده در اثرخشک شدن بوسیله انجماد
round-shouldered
دارای شانههای جلو امده شانه گرد
ribby
دارای دندههای بیرون امده شبیه دنده
round shouldered
دارای شانههای جلو امده شانه گرد
it is of doubtful proveance
معلوم نیست اصلا از کجا امده است
bay windows
پنجره جلو امده شاه نشین ساختمان
post edit
ویرایش داده بدست امده ازمحاسبه قبلی
dormer
پنجره جلو امده زیر سقف ساختمان
dormers
پنجره جلو امده زیر سقف ساختمان
pomegrenate design
طرح گل اناری
[این طرح در گل های شاه عباسی فرش ایران، در فرش های چینی بصورت درخت انار و در فرش های ترکستان و قفقاز بصورت میوه انار به همراه شاخ و برگ استفاده می شود.]
grilse
ماهی ازادکوچک که برای نخستین بارازدریابرودخانه امده باشد
straight arm
حریف را با مشت جلو امده ازخود دور کردن
rimrock
صخره پیش امده فلات بشکل جبهه عمودی
officinal names of drugs
نامهای داروها چنانکه درکتاب داروسازی امده است
brown major
براون مقدم یاانکه زودتر به اموزشگاه امده است
prize courts
به دست امده عنوان غنیمت جنگی اعطا نمیشود
peacock
طرح طاووس
[این طرح در فرش های ایرانی، چینی، مغولی، قفقازی و ترکیه بصورت های متفاوت بکار می رود. در فرش چین گاه در کل متن و گاه در فرش ایران و قفقاز بصورت نمادی کوچک در گوشه و کنار فرش بافت می شود.]
catches
ذخایر به دست امده ازدشمن تصرف وسایل و سلاح دشمن
odontolite
دندانی که تبدیل به سنگ شده و برنگ فیروزه در امده است
matriculated students
شاگردانی که ازدبیرستان بیرون امده دردانشگاه نام نویسی میکنند
soever
واژهای که انراپس صفتی که what or how پیش ازان امده باشد میاورند
yardage
تعداد یاردهای بدست امده بازیگر یا تیم فوتبال امریکایی
ventriloquism
سخن گفتن انسان بطوریکه شنونده نداند صدا ازکجابیرون امده
pandects
خلاصه قانون مدنی رم که درسده ششم بفرمان در05جلد امده است
escarpments
پرتگاه یا شیب تندی که توسط عوامل طبیعی به وجود امده است
escarpment
پرتگاه یا شیب تندی که توسط عوامل طبیعی به وجود امده است
apomict
کسی یا چیزی که بوسیلهء تکثیر بدون لقاح بوجود امده باشد
vampires
روح تبه کاران وجادوگران که شب هنگام ازقبربیرون امده و خون اشخاص رامیمکد
vampire
روح تبه کاران وجادوگران که شب هنگام ازقبربیرون امده و خون اشخاص رامیمکد
lobes
اویز بخش پهن وگردی که بچیزی اویخته یا پیش امده باشد لخته
lobe
اویز بخش پهن وگردی که بچیزی اویخته یا پیش امده باشد لخته
margin productivity
نسبت بین محصول بدست امده وعوامل تولیدی که در صرف ایجاد ان شده است
microsoft word
یک برنامه پردازش کلمه که توسط شرکت microsoft به وجود امده است مایکروسافت ورد
wind aided
اگر سرعت باد در ساعت بیش از 74/4متر باشد رکورد بدست امده قابل قبول نیست
telling
مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
flanges
لبه دار کردن لبه بیرون امده چرخ
stillborn
زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
ventricos
بادکرده شکم دار دارای شکم پیش امده
hematogenous
از خون بوجود امده بوسیله خون منتشر شده
derived information
اطلاعات استنباط شده اطلاعات به دست امده ازرادار
stillbirth
زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
stillbirths
زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
brown minor
براون کهتر یا ان براون که زودتر به اموزشگاه امده است
flange
لبه دار کردن لبه بیرون امده چرخ
protrusile
دارای ساختمان جلو امده جلو امدنی
united nations organization
سازمان جهانی که در تاریخ 42 اکتبر5491 در واقع به عنوان نتیجه قهری جنگ وکنفرانسهای راجع به ان به وجود امده است و در حقیقت جانشین جامعه ملل میباشد
trapdoors
فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
trapdoor
فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
as
<conj.>
<prep.>
بصورت
in human shape
بصورت یا
in outward show
بصورت فاهر
in his own similitude
بصورت خودش
in a topic form
بصورت عنوان
integrally
بصورت عددصحیح
toothily
بصورت مضرس
in the f.
بصورت جسمانی
on consignment
بصورت امانی
corporately
بصورت شرکت
simoltaneously
بصورت همزبان
particulate
بصورت ذره
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com