English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (15 milliseconds)
English Persian
line رانی در پیست مقدر امتیازاعطایی در شرطبندی روی اسب طناب مورد استفاده درقایق
lines رانی در پیست مقدر امتیازاعطایی در شرطبندی روی اسب طناب مورد استفاده درقایق
Other Matches
tartan ماده شیمیایی مورد استفاده در پیست
auto drome پیست اتومبیل رانی
under- در قوس داخلی پیست اتومبیل رانی
under در قوس داخلی پیست اتومبیل رانی
tirm oval پیست مسابقه اتومبیل رانی به شکل مثلث با گوشههای قوسی
tracked پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
tracks پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
track پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
banked track پیست اتومبیلرانی با انحنای برجسته پیست انحناداربرجسته دوچرخه سواری
common use مورد استفاده عمومی استفاده مشترک
reed شانه [وسیله ای که جهت کوبیدن و محکم کردن نخ پود در چله استفاده می شود و بیشتر در دارهای مکانیکی مورد استفاده قرار می گیرد. اندازه اینگونه شانه به پهنای عرض بافت است.]
utilized مورد استفاده
usage مورد استفاده
usages مورد استفاده
usages استعمال استفاده مورد استفاده بودن استعمال کردن
usage استعمال استفاده مورد استفاده بودن استعمال کردن
man power تعداداشخاص مورد استفاده
shared باس مورد استفاده
share باس مورد استفاده
shares باس مورد استفاده
to put to use مورد استفاده قراردادن
capital employed سرمایه مورد استفاده
out port ساحلی مورد استفاده سر پل
lies نگهداشتن ناو بدون استفاده ازلنگر یا طناب مهار
lied نگهداشتن ناو بدون استفاده ازلنگر یا طناب مهار
lie نگهداشتن ناو بدون استفاده ازلنگر یا طناب مهار
utilizes مورد استفاده قرار دادن
applique مورد استفاده قرار گرفته
utilised مورد استفاده قرار دادن
utilising مورد استفاده قرار دادن
utilizing مورد استفاده قرار دادن
utilises مورد استفاده قرار دادن
utilize مورد استفاده قرار دادن
dump شکست دادن حریف درمسابقه موتورسیکلت رانی یااتومبیل رانی یا قایق قایقرانی سرعت
procedure روش یا مسیر مورد استفاده در حل مشکل
wraparound ی مورد استفاده واقع شده باشد
use up تحلیل بردن مورد استفاده قرارگرفتن
common user supplies کالاهایی که مورد استفاده عموم میباشد
active stock موجودی انبار که مورد استفاده قرارمیگیرد
common user items کالاهایی که مورد استفاده عموم میباشد
day beacon برج ناوبری مورد استفاده درروز
link route segments راههای مورد استفاده برای حمل بار یکپارچه
utilised مورد استفاده قرار دادن بهره برداری کردن
utilising مورد استفاده قرار دادن بهره برداری کردن
utilises مورد استفاده قرار دادن بهره برداری کردن
utilizes مورد استفاده قرار دادن بهره برداری کردن
utilizing مورد استفاده قرار دادن بهره برداری کردن
Italian Villa style [سبک التقاطی مورد استفاده در قرن نوزدهم بومی ایتالیا]
jan grid سیستم مختصات مشترک نقشههای مورد استفاده نیروهای سه گانه
berths جای خوابیدن درقایق
berthed جای خوابیدن درقایق
berthing جای خوابیدن درقایق
berth جای خوابیدن درقایق
storing ذخیره داده که بعداگ در صورت نیاز مورد استفاده قرار می گیرد
caught with hand in the cookie jar <idiom> مچ کسی را گرفتن [بخصوص در مورد سوء استفاده از موضع قدرت و مقام]
letter de chancellerie نامهای است که در مناسبات مهم جهانی مورد استفاده قرار می گیرد
high frequency فرکانس رادیویی بین 3 تا 03مگاهرتز مورد استفاده درمخابرات هوا به دریا
store ذخیره داده که بعداگ در صورت نیاز مورد استفاده قرار می گیرد
bridge سکوبی درعرشه کشتی که مورد استفاده کاپیتان وافسران قرار میگیرد
bridged سکوبی درعرشه کشتی که مورد استفاده کاپیتان وافسران قرار میگیرد
bridges سکوبی درعرشه کشتی که مورد استفاده کاپیتان وافسران قرار میگیرد
monofuel سوختی که بتنهایی و بدون نیاز به هوا یا اکسیدکننده دیگر مورد استفاده قرارمیگیرد
how about <idiom> برای ارائه پشنهاد یا جویا شدن نظر دیگران در مورد چیزی یا کاری استفاده می شود
thermate نوعی ماده اتشزاست که در گلولههای اتشزا مورد استفاده قرار می گیرد و معمولا مخلوط اکسیداهن و الومینیم میباشد
missile monitor نوعی سیستم توزیع اتش الکترونیکی متحرک پدافندهوایی که در سطح گروه وگردان و اتشبار مورد استفاده میباشد
verbal note شود مورد استفاده قرار می گیرد و گاهی نیز برای ان که خلاصهای از مذاکرات شفاهی در دست باشد تنظیم می گردد
straddle trench خندق یا نوعی سنگر عمیق خطی کوتاه که معمولا برای تهیه مستراح اردوگاهی مورد استفاده قرار می گیرد
subschema زیرمجموعه با تغییر شکل دیدگاه منطقی از شمای پایگاه داده که مورد نیاز برنامه کاربردی استفاده کننده بخصوصی میباشدزیرشمای
postbyte بایت داده که کد اصلی ای را بیان میکند که ثابت مورد استفاده را معرفی میکند
chcp در سیستم عاملهای OS \ MS DOS دستور سیستم که صفحه کد مورد استفاده را بیان میکند
orthodromics کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
orthodromy کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
room circuit جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
dediction of way هر گاه راهی واقع در ملک خصوصی فردی به مدت 02سال مورد استفاده عموم باشد جزء اموال عمومی تلقی خواهد شد
Tekke motife نگاره تکه [این نقش در فرش های ترکمن چه در ایران و چه در ترکمنستان مورد استفاده قرار می گیرد و بصورت هشت ضلعی کنگره ای می باشد.]
handing سیستم جاری که 1-عملوند عملیات خودکار را کنترل نمیکند. 2-عملوند نیازی به تماس با وسیله مورد استفاده ندارد
hand سیستم جاری که 1-عملوند عملیات خودکار را کنترل نمیکند. 2-عملوند نیازی به تماس با وسیله مورد استفاده ندارد
tanner [پوست اصلاح شده توسط دباغ که گاه حاشیه فرش ها و یا در پشت فرش یا چرمسازی مورد استفاده قرار می گیرد.]
floatable قابل کلک رانی قابل کرجی رانی
fey مقدر
elliptical مقدر
fated مقدر
predeterminate مقدر
predetermined مقدر
implied مقدر
chain stitch گره یا کوک زنجیره ای جهت جلوگیری از باز شدن گلیم بافت و تزیین و یا کناره بافی و شیرازه بافی مورد استفاده قرار می گیرد
staking شرطبندی
book making شرطبندی
pay out the rope طناب را شل کنیدتاباز شود طناب رابدهیدبیاید
run اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
runs اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
predestinate مقدر شده
tacit مقدر خاموش
predestinate مقدر کردن
predetermination مقدر سای
heir presumptive وارث مقدر
ordains مقدر کردن
ordaining مقدر کردن
ordained مقدر کردن
the fullness of time وقت مقدر
ordain مقدر کردن
backing مبلغ شرطبندی
prices مبلغ شرطبندی
turf accountants متصدی شرطبندی
price مبلغ شرطبندی
civil reserve air fleet گروه هواپیماهای احتیاط کشوری گروه هواپیماهای غیرنظامی که در موقع جنگ مورد استفاده قرار می گیرند
predetermine قبلا مقدر کردن
predestine مقدر شدن یا کردن
parallels اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallelling اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
paralleling اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
paralleled اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallel اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallelled اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
tipsters فروشنده اطلاعات در شرطبندی
tout فروشنده اطلاعات شرطبندی
touted فروشنده اطلاعات شرطبندی
touting فروشنده اطلاعات شرطبندی
touts فروشنده اطلاعات شرطبندی
tipster فروشنده اطلاعات در شرطبندی
foredoom ازپیش مقدر یا محکوم کردن
morning line امتیاز شرطبندی پیش ازمسابقه
lanyard طناب کوتاه طناب کمر
lanyards طناب کوتاه طناب کمر
i was reserved for it تنها برای من مقدر شده بود
cargo sling طناب بستن محمولات به زیرهلی کوپتر طناب باربندی هلی کوپتر یا خودرو
handicap stake مسابقهای که مبلغ شرطبندی از صاحبان اسبهاست
entry شرطبندی روی اسب معین ورود به اب
fates مقدر شدن بسرنوشت شوم دچار کردن
fate مقدر شدن بسرنوشت شوم دچار کردن
one thousand guineas مسابقه شرطبندی مادیانهای اصیل 3 ساله در انگلستان
supplementing اسب را پس از تاریخ نامویسی وارد مسابقه شرطبندی کردن
supplemented اسب را پس از تاریخ نامویسی وارد مسابقه شرطبندی کردن
two thousands guineas مسابقه شرطبندی بین اسبهای اصیل 3 ساله انگلیسی
supplement اسب را پس از تاریخ نامویسی وارد مسابقه شرطبندی کردن
supplements اسب را پس از تاریخ نامویسی وارد مسابقه شرطبندی کردن
courses پیست مسابقه
circuit پیست اسبدوانی
field of play پیست شمشیربازی
coursed پیست مسابقه
bobrum پیست لوژسواری
course پیست مسابقه
circuits پیست اتومبیلرانی
circuits پیست اسبدوانی
forerunners پیست بازکن
forerunner پیست بازکن
piste پیست اسکی
infield پیست مسابقه
circuit پیست اتومبیلرانی
motordrome پیست مسابقه
motordrome پیست یا مسیر
provisional ball گویی که به علت گم شدن یاخروج گوی قبلی از محدوده مورد استفاده قرار میگیردگویی که هنگام پرتاب شدن پرتاب قبلی خطا یا مورداعتراض بوده
how long is the rope درازی طناب چقدر است طناب چند متر است
log wood درخت بقم [در بافت این گیاه ماده رنگینی بنام هماتوکسیلین وجود دارد که برای ساخت رنگینه های قرمز، بنفش، آب و خاکستری مورد استفاده قرار می گیرد و برای الیاف پشم و ابریشم مناسب است.]
quarantines در موارد ذیل درCL مورد استفاده است زن بیوه پنجاه روز از مرگ شوهر فرصت دارد که بادریافت جهیزیه و حق الارث خود از منزل خارج شود مدت قرنطینه کشتیهایی که ازکشورهای الوده به بیماریهای واگیر می ایندپنجاه perch از زمین
quarantining در موارد ذیل درCL مورد استفاده است زن بیوه پنجاه روز از مرگ شوهر فرصت دارد که بادریافت جهیزیه و حق الارث خود از منزل خارج شود مدت قرنطینه کشتیهایی که ازکشورهای الوده به بیماریهای واگیر می ایندپنجاه perch از زمین
quarantine در موارد ذیل درCL مورد استفاده است زن بیوه پنجاه روز از مرگ شوهر فرصت دارد که بادریافت جهیزیه و حق الارث خود از منزل خارج شود مدت قرنطینه کشتیهایی که ازکشورهای الوده به بیماریهای واگیر می ایندپنجاه perch از زمین
quarantined در موارد ذیل درCL مورد استفاده است زن بیوه پنجاه روز از مرگ شوهر فرصت دارد که بادریافت جهیزیه و حق الارث خود از منزل خارج شود مدت قرنطینه کشتیهایی که ازکشورهای الوده به بیماریهای واگیر می ایندپنجاه perch از زمین
winter book تعیین امتیاز شرطبندی درزمستان برای مسابقه فصل بعد
aprons کناره داخلی پیست
strip سطح پیست شمشیربازی
speedway پیست بیضی اتومبیلرانی
velodrome پیست دوچرخه سواری
apron کناره داخلی پیست
turf پیست چمن اسبدوانی
collective goods کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
snow farming اماده کردن پیست اسکی
backstraight قسمت دراز و مستقیم پیست
back nine نیمه دوم پیست 81 قسمت
apres ski تفریحات بعد از اسکی در پیست
bight حلقه طناب مضاعف قایق حلقه طناب دوبل
starting fee مبلغی که صاحب اسب برای کسب اجازه شرکت در مسابقه شرطبندی می پردازد
ski patrolman عضو گروه نجات در پیست اسکی
clubhouse turn انحنای پیست اسبدوانی پس ازخط پایان
toboggans وسیله حمل مجروحان پیست اسکی
banked turn انحنای پیست اتومبیلرانی بطرف داخل
toboggan وسیله حمل مجروحان پیست اسکی
ski patrol گروه نجات و حمل مصدومان در پیست اسکی
banking track انحنای پیست دوچرخه سواری بطرف داخل
cleaned کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleanest کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
clean کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleans کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
von neuman morgensterm utility index شاخص مطلوبیت ون نیومن مورگن استرن منظورشاخص عددی برای مطلوبیت مورد انتظار استکه دروضعیت ریسک و نامطمئنی ازاین شاخص استفاده میشود .ازنظر ریاضی این شاخص درحقیقت امید ریاضی مژلوبیت کل است
parade lap رژه اهسته دور پیست برای گرم کردن
non rotating wire rope طناب سیمی یک سو با مغزی طناب سیمی نپیچ
star design طرح ستاره ای شکل [این طرح به گونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. گاه بصورت ترنج و گاه بصورت تزئین در متن.]
pace lap دور پیست را باهم رفتن برای گرم کردن ماشین در اغازمسابقه
trover دعوی مطالبه قیمت مال مغصوب دعوی مطالبه قیمت مال مورد استفاده بلاجهت
walking ring پیست بیضی شکل برای راه بردن و گرم کردن اسب پیش از مسابقه
chalked مالیدن گچ بر سر چوب بیلیارد شرطبندی روی اسب در اخرین لحظات اسب موردتوجه عموم
chalking مالیدن گچ بر سر چوب بیلیارد شرطبندی روی اسب در اخرین لحظات اسب موردتوجه عموم
chalks مالیدن گچ بر سر چوب بیلیارد شرطبندی روی اسب در اخرین لحظات اسب موردتوجه عموم
chalk مالیدن گچ بر سر چوب بیلیارد شرطبندی روی اسب در اخرین لحظات اسب موردتوجه عموم
rani رانی
ranee رانی
crural رانی
femoral رانی
destine مقدر کردن سرنوشت معین کردن
voluptuously باشهوت رانی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com