Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2 milliseconds)
English
Persian
planning guidance
راهنمای طرح ریزی راهنمای طرح ریزی فرمانده
Search result with all words
commander's guidance
دستورالعمل فرماندهی راهنمای طرح ریزی فرمانده
Other Matches
guidance
راهنمای طرح ریزی راهنمایی
basic planning guide
راهنمای اولیه طرح ریزی
planning directive
دستورالعمل طرح ریزی راهنمای طرح ریزی
army training test
راهنمای ازمایشات یکانهای ارتشی راهنمای ازمایش یکانها
dovetail guide
راهنمای دم چلچله راهنمای کام وزبانه
staffing guide
کتاب راهنمای پرسنل ستاد یاکتاب راهنمای انتخاب وتشکیل پرسنل ستادی
light lists
کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
commander's manual
ائین نامه راهنمای فرماندهان راهنمای فرماندهان در امر اموزش
job book
کتاب راهنمای انجام کار راهنمای کار تعمیردستگاهها
linear programming
برنامه ریزی خطی طرح ریزی عملیات صنعتی ونظامی برحسب خطوط مشخص ومعین
coast pilot
کتاب راهنمای ساحلی راهنمای ساحلی
moulting
پر ریزی موی ریزی
planning comission
هیات برنامه ریزی کمیسیون برنامه ریزی
planning factor
معیارهای طرح ریزی عوامل طرح ریزی
simplex method
روش سیمپلکس در برنامه ریزی خطی روش سیستماتیک و منظم برای حل مسائل برنامه ریزی خطی
column ways
راهنمای ستون
telephone books
راهنمای تلفن
telephone book
راهنمای تلفن
dock master
راهنمای حوض
manual
راهنمای کار
training manual
راهنمای اموزشی
janitors
راهنمای مدرسه راهنمای مدرسه
pilot
راهنمای ناوبری
run manual
راهنمای اجرا
piloted
راهنمای ناوبری
radar beacon
راهنمای رادار
wage price guideline
راهنمای مزد
push rod
راهنمای سوپاپ
pilots
راهنمای ناوبری
double vee guide
راهنمای وی دوبل
saint bernard
سگ راهنمای کوهستان
buoyed
راهنمای شناور در اب
floor walker
راهنمای مغازه
buoys
راهنمای شناور در اب
harbor master
راهنمای بندر
buoying
راهنمای شناور در اب
buoy
راهنمای شناور در اب
guide book
راهنمای مسافران
card guide
راهنمای کارت
piston guide
راهنمای پیستون
icon
راهنمای انتخاب
shopwalker
راهنمای مغازه
icons
راهنمای انتخاب
janitor
راهنمای مدرسه راهنمای مدرسه
ikons
راهنمای انتخاب
soldier's manual
کتاب راهنمای سرباز
indexes
نما راهنمای موضوعات
sheave
ریل راهنمای هواپیما
index
نما راهنمای موضوعات
indexed
نما راهنمای موضوعات
light buoy
راهنمای شناور چراغدار
refernce manual
کتاب راهنمای مرجع
leaders
فشنگ راهنمای پیچی
leader
فشنگ راهنمای پیچی
scheduled
فهرست راهنمای قانون
telephone directories
کتابچه راهنمای تلفن
postal directory
دفتر راهنمای پست
file directory
فهرست یا راهنمای فایل
telephone directory
کتابچه راهنمای تلفن
procedure manual
کتاب راهنمای رویهای
schedules
فهرست راهنمای قانون
signal
علامت راهنمای خودرو
schedule
فهرست راهنمای قانون
data directory
فهرست راهنمای داده ها
signalled
علامت راهنمای خودرو
systems manual
کتاب راهنمای سیستم
phone book
کتاب راهنمای تلفن
damage control book
راهنمای کنترل خسارات
location diagram
راهنمای اتصال نقشه
signaled
علامت راهنمای خودرو
guidebook
کتاب راهنمای مسافران
cutting guide
راهنمای برش
[ابزار]
phone books
کتاب راهنمای تلفن
guidebooks
کتاب راهنمای مسافران
waybill
خط سیر مسافر راهنمای مسافرت
pilot's trace
کالک راهنمای خلبان هواپیما
manual
دستورالعمل راهنمای انجام کار
directives
راهنمای انجام کار دستورالعمل
directive
راهنمای انجام کار دستورالعمل
turn off guidance
راهنمای تاکسی کردن هواپیما
working plan
نقشه اجرا راهنمای کار
quadrattrix
راهنمای تربیع منحنی هادی
pilot
راهنمای ناو راهنمایی کردن
soldier's manual
ائین نامه راهنمای سربازان
concordances
راهنمای مطالب وموضوعات کتاب
watertight closure log
دفتر راهنمای اب بندی ناو
user's manual
کتاب راهنمای استفاده کننده
concordance
راهنمای مطالب وموضوعات کتاب
mutilation table
جدول راهنمای بارگیری خودروها
finger post
تیرپنجه دار راهنمای جاده
photo index map
نقشه راهنمای عکسهای هوائی
pilots
راهنمای ناو راهنمایی کردن
piloted
راهنمای ناو راهنمایی کردن
pathfinder
راهنمای مسیر پرواز یا عملیات دریایی
cookbook
راهنمای نحوه نصب واستفاده از برنامه
cookbooks
راهنمای نحوه نصب واستفاده از برنامه
lane marker
راهنمای معبر داخل میدان مین
dsm
راهنمای تشخیصی و اماری اختلالهای روانی
Do you have a hotel guide?
آیا دفترچه راهنمای هتل را دارید؟
portolano
راهنمای کشتی رانی با شرح بنادر
sailing directions
راهنمای دریایی book pilot : syn
pace car
اتومبیل راهنمای اتومبیلهای مسابقه در رژه
scenario
زمینه یاطرح راهنمای فیلم صامت
scenarios
زمینه یاطرح راهنمای فیلم صامت
pathfinders
راهنمای مسیر پرواز یا عملیات دریایی
reference line
خط راهنمای تعیین جهات خط برگشت خط مبنا
master plot
نقشه راهنمای اصلی عکس برداری هوایی
syllabary
جدول راهنمای تلفظ هجاهای مقطع کلمات
blinker
چشم بند اسب چراغ راهنمای اتومبیل
computerize
تغییر از راهنمای سیستم به کسی که از کامپیوتر استفاده میکند
computerises
تغییر از راهنمای سیستم به کسی که از کامپیوتر استفاده میکند
traces
علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
traced
علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
trace
علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
computerising
تغییر از راهنمای سیستم به کسی که از کامپیوتر استفاده میکند
computerised
تغییر از راهنمای سیستم به کسی که از کامپیوتر استفاده میکند
head stock
راهنمای عملیات ورزشی دسته جمعی در مدارس وغیره
computerizing
تغییر از راهنمای سیستم به کسی که از کامپیوتر استفاده میکند
computerizes
تغییر از راهنمای سیستم به کسی که از کامپیوتر استفاده میکند
pathfinder guidance
هدایت هواپیماها به وسیله هواپیمای راهنمای مسیر یاراهیاب
glideslope
شعاع رادیویی سیستم فرود باالات دقیق برای ایجاد یک راهنمای قوی
fingerpost
راهنمای جاده تیر راهنماییکه پیکان مخصوص هدایت داردومسیرجاده رانشان میدهد راهنما
corporate model
نمایش یا شبیه سازی ریاضی اعمال حسابداری و خطوط راهنمای سیاست مالی یک شرکت
foundation
پی ریزی
inpouring
تو ریزی
molt
پر ریزی
gravelling
شن ریزی
deplumation
پر ریزی
tininess
ریزی
shrouding
شن ریزی
foundation soil
پی ریزی ساختمان
actification
سرکه ریزی
effusions
برون ریزی
sweat
عرق ریزی
sweating
عرق ریزی
acting out
برون ریزی
bellfounding
زنگ ریزی
effusion
برون ریزی
sweats
عرق ریزی
cast iron
چدن ریزی
foundry
چدن ریزی
casting
چدن ریزی
gravelling
سنگ ریزی
designment
طراح ریزی
perspiration
عرق ریزی
landslips
فرو ریزی
foundries
چدن ریزی
budgeting
بودجه ریزی
bloodbaths
خون ریزی
bloodbath
خون ریزی
circumfusion
دور ریزی
egestion
بیرون ریزی
landslip
فرو ریزی
projecting
طرح ریزی
evacuation
برون ریزی
outflow
بیرون ریزی
planning
<adj.>
برنامه ریزی
planning
طرح ریزی
chumming
طعمه ریزی
modelling
طرح ریزی
fineness modulus
مدول ریزی
concrete work
بتن ریزی
fineness
ریزی دانه ها
outflows
بیرون ریزی
scheming
طرح ریزی
earthwork
خاک ریزی
purges
برون ریزی
purged
برون ریزی
purge
برون ریزی
suffusion
زیر ریزی
placing concrete
بتن ریزی
retropulsion
درون ریزی
projections
طرح ریزی
projection
طرح ریزی
schematization
برنامه ریزی
schematization
طرح ریزی
programming
برنامه ریزی
discharges
برون ریزی
rip rap
سنگ ریزی
discharge
برون ریزی
minuteness
ریزی ناچیزی
modeller
طرح ریزی
grouting
دوغاب ریزی
management
برنامه ریزی
libation
ساغر ریزی
filling
خاک ریزی
fillings
خاک ریزی
green sand molding
قالب ریزی تر
managements
برنامه ریزی
iron foundry
اهن ریزی
foundation
پی ریزی اساس
libations
ساغر ریزی
To lay the foundation.
پی نهادن ( پی ریزی کردن )
system planning
طرح ریزی سیستم
curriculum development
برنامه ریزی درسی
discharge of affect
برون ریزی هیجانی
swage
قالب ریزی کردن
educational planning
برنامه ریزی اموزشی
development planning
برنامه ریزی توسعه
dietetics
برنامه ریزی غذایی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com