Total search result: 202 (7 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
cookbook |
راهنمای نحوه نصب واستفاده از برنامه |
cookbooks |
راهنمای نحوه نصب واستفاده از برنامه |
|
|
Other Matches |
|
annotation |
توضیح یا توجه در برنامه در مورد نحوه اجرای برنامه |
annotations |
توضیح یا توجه در برنامه در مورد نحوه اجرای برنامه |
software |
هر برنامه یا گروه برنامه هایی که نحوه اجرای نرم افزار را مشخص میکند و شامل سیستم عامل , پردازشگر کلمه و برنامههای کاربردی است |
interactive |
سیستم چند رسانهای که کاربر دستوری وارد میکند و برنامه پاسخ میدهد یا کاربر میتواند عملیات را کنترل کند و نیز نحوه کار برنامه را |
XMS |
قوانینی که نحوه دستیابی برنامه یه حافظه گسترده در PC را بیان میکند |
storage |
نحوه اختصاص حافظه به کاربران مختلف , مثل برنامه ها , متغیرها, داده ,..... |
scrolls |
که نحوه عملیات کلیدهای کنترل نمایشگر را تغییر میدهد , کار آنها بستگی به برنامه کاربردی دارد |
scroll |
که نحوه عملیات کلیدهای کنترل نمایشگر را تغییر میدهد , کار آنها بستگی به برنامه کاربردی دارد |
army training test |
راهنمای ازمایشات یکانهای ارتشی راهنمای ازمایش یکانها |
primer |
کتاب راهنما یا کتار دستورات ساده و مثالها که نحوه کار برنامه یا اپراتورهای سیستم جدید را نشان میدهد |
primers |
کتاب راهنما یا کتار دستورات ساده و مثالها که نحوه کار برنامه یا اپراتورهای سیستم جدید را نشان میدهد |
dovetail guide |
راهنمای دم چلچله راهنمای کام وزبانه |
style sheet |
الگویی که برای تولید خودکار نحوه یا نوع یک متن مثل روش کار , کتاب , برنامه ,... از پیش فرمت و قالب بندی شده باشد |
MIDI Mapper |
برنامه پشتیبانی شده با windows که به کاربران MIDI با تجربه امکان تغییر نحوه ارسال نت موسیقی به دستگاههای موسیقی به PC را بیان میکند |
neural network |
سیستمی که برنامه هوش مصنوعی را اجرا میکند و نحوه کار مغز و یادگیری و به خاطر سپردن آنرا شبیه سازی میکند |
staffing guide |
کتاب راهنمای پرسنل ستاد یاکتاب راهنمای انتخاب وتشکیل پرسنل ستادی |
light lists |
کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی |
atomistics |
علم مربوط به شناسایی اتم واستفاده از نیروی اتمی |
commander's manual |
ائین نامه راهنمای فرماندهان راهنمای فرماندهان در امر اموزش |
job book |
کتاب راهنمای انجام کار راهنمای کار تعمیردستگاهها |
ri/sme |
سازمان تخصصی مهندسین علاقه مند در طراحی واستفاده از روبوت هاof Society the Internationalof EngineersRobotics anufacturing |
api |
مجموعهای از توابع و دستورات برنامه استاندارد که به برنامه ساز امکان میدهد با برنامه از طریق برنامه کاربردی دیگر واسط شود |
association for computers and humanities |
یک سازمان بین المللی که مشوق تحقیقات در زبان مطالعات ادبی تاریخی انسان شناسی و علوم اجتماعی به کمک کامپیوتر واستفاده از ان در افرینش ومطالعه هنر و موسیقی ورقص میباشد |
coast pilot |
کتاب راهنمای ساحلی راهنمای ساحلی |
automatic programming |
روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار |
source |
برنامه پیش از ترجمه نوشته شده در زبان برنامه نویسی توسط برنامه نویس |
object oriented |
روش برنامه نویسی مثل ++C که هر قطعه برنامه به عنوان یک شی که در ارتباط با سایر اشیا است در برنامه به کار می رود |
new |
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود |
newest |
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود |
new- |
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود |
newer |
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود |
landing schedule |
برنامه پیاده شدن به ساحل برنامه عملیات اب خاکی برنامه فرود |
swops |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
swap |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
swopped |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
swaps |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
swopping |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
swapped |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
jobs |
دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند |
job |
دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند |
planning guidance |
راهنمای طرح ریزی راهنمای طرح ریزی فرمانده |
dynamic data exchange |
در ویندوز ماکروسافت و OS/2 روشی که در آن دو برنامه فعال می توانند دادههای خود را رد و بدل کنند یک برنامه از سیستم عامل می خواهد تا بین دو برنامه اتصال برقرار کند |
modular |
بخشهای کوچک نوشته شده در برنامه از کد کامپیوتر که مناسب برنامه سافت یافته است و از برنامه اصلی قابل فراخوانی است |
Send To command |
دستور منو در منوی فایل یک برنامه کاربری ویندوز که به کاربر امکان ارسال فایل یا داده موجود و در برنامه به برنامه دیگر میدهد |
preemptive multitasking |
حالت چندکاره که سیستم عامل یک برنامه را برای مدت زمانی اجرا میکند و پس کنترل را به برنامه بعدی میدهد به طوری که برنامه بعدی وقت پردازنده را نخواهد گرفت |
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code |
زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری |
assembly |
1-زمانی که طول می کشد تا برنامه اسمبلی یک برنامه را ترجمه کند. 2-زمانی که اسمبلر برنامه را از زبان اسمبلی به کد ماشین تبدیل میکند |
applet |
1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3- |
floor walker |
راهنمای مغازه |
guide book |
راهنمای مسافران |
janitor |
راهنمای مدرسه راهنمای مدرسه |
janitors |
راهنمای مدرسه راهنمای مدرسه |
wage price guideline |
راهنمای مزد |
buoys |
راهنمای شناور در اب |
buoying |
راهنمای شناور در اب |
buoyed |
راهنمای شناور در اب |
run manual |
راهنمای اجرا |
piston guide |
راهنمای پیستون |
buoy |
راهنمای شناور در اب |
harbor master |
راهنمای بندر |
saint bernard |
سگ راهنمای کوهستان |
shopwalker |
راهنمای مغازه |
icon |
راهنمای انتخاب |
double vee guide |
راهنمای وی دوبل |
push rod |
راهنمای سوپاپ |
dock master |
راهنمای حوض |
card guide |
راهنمای کارت |
manual |
راهنمای کار |
column ways |
راهنمای ستون |
telephone books |
راهنمای تلفن |
radar beacon |
راهنمای رادار |
telephone book |
راهنمای تلفن |
ikons |
راهنمای انتخاب |
icons |
راهنمای انتخاب |
training manual |
راهنمای اموزشی |
piloted |
راهنمای ناوبری |
pilots |
راهنمای ناوبری |
pilot |
راهنمای ناوبری |
telephone directories |
کتابچه راهنمای تلفن |
signal |
علامت راهنمای خودرو |
light buoy |
راهنمای شناور چراغدار |
telephone directory |
کتابچه راهنمای تلفن |
cutting guide |
راهنمای برش [ابزار] |
index |
نما راهنمای موضوعات |
indexed |
نما راهنمای موضوعات |
phone books |
کتاب راهنمای تلفن |
indexes |
نما راهنمای موضوعات |
sheave |
ریل راهنمای هواپیما |
phone book |
کتاب راهنمای تلفن |
location diagram |
راهنمای اتصال نقشه |
soldier's manual |
کتاب راهنمای سرباز |
data directory |
فهرست راهنمای داده ها |
signalled |
علامت راهنمای خودرو |
guidebooks |
کتاب راهنمای مسافران |
guidebook |
کتاب راهنمای مسافران |
damage control book |
راهنمای کنترل خسارات |
procedure manual |
کتاب راهنمای رویهای |
leader |
فشنگ راهنمای پیچی |
leaders |
فشنگ راهنمای پیچی |
schedules |
فهرست راهنمای قانون |
postal directory |
دفتر راهنمای پست |
scheduled |
فهرست راهنمای قانون |
systems manual |
کتاب راهنمای سیستم |
file directory |
فهرست یا راهنمای فایل |
signaled |
علامت راهنمای خودرو |
schedule |
فهرست راهنمای قانون |
refernce manual |
کتاب راهنمای مرجع |
delivery terms |
نحوه تحویل |
procedure |
نحوه عمل |
usages |
نحوه استعمال |
usage |
نحوه استعمال |
dealing arrangments |
نحوه توزیع |
turn off guidance |
راهنمای تاکسی کردن هواپیما |
basic planning guide |
راهنمای اولیه طرح ریزی |
mutilation table |
جدول راهنمای بارگیری خودروها |
concordances |
راهنمای مطالب وموضوعات کتاب |
pilots |
راهنمای ناو راهنمایی کردن |
directive |
راهنمای انجام کار دستورالعمل |
waybill |
خط سیر مسافر راهنمای مسافرت |
directives |
راهنمای انجام کار دستورالعمل |
soldier's manual |
ائین نامه راهنمای سربازان |
concordance |
راهنمای مطالب وموضوعات کتاب |
piloted |
راهنمای ناو راهنمایی کردن |
photo index map |
نقشه راهنمای عکسهای هوائی |
pilot's trace |
کالک راهنمای خلبان هواپیما |
guidance |
راهنمای طرح ریزی راهنمایی |
pilot |
راهنمای ناو راهنمایی کردن |
quadrattrix |
راهنمای تربیع منحنی هادی |
working plan |
نقشه اجرا راهنمای کار |
watertight closure log |
دفتر راهنمای اب بندی ناو |
user's manual |
کتاب راهنمای استفاده کننده |
manual |
دستورالعمل راهنمای انجام کار |
finger post |
تیرپنجه دار راهنمای جاده |
syntax checker |
مقابله نحوه گری |
line of duty |
نحوه انجام وفیفه |
operations |
نحوه استفاده ازدستگاهها |
ratings |
نحوه عملکرد مجاز |
rating |
نحوه عملکرد مجاز |
pace car |
اتومبیل راهنمای اتومبیلهای مسابقه در رژه |
pathfinder |
راهنمای مسیر پرواز یا عملیات دریایی |
pathfinders |
راهنمای مسیر پرواز یا عملیات دریایی |
portolano |
راهنمای کشتی رانی با شرح بنادر |
scenarios |
زمینه یاطرح راهنمای فیلم صامت |
sailing directions |
راهنمای دریایی book pilot : syn |
Do you have a hotel guide? |
آیا دفترچه راهنمای هتل را دارید؟ |
reference line |
خط راهنمای تعیین جهات خط برگشت خط مبنا |
lane marker |
راهنمای معبر داخل میدان مین |
scenario |
زمینه یاطرح راهنمای فیلم صامت |
dsm |
راهنمای تشخیصی و اماری اختلالهای روانی |
structures |
نحوه سازماندهی یا فرمت چیزی |
structure |
نحوه سازماندهی یا فرمت چیزی |
fitness report |
گزارش ارزیابی از نحوه خدمتی |
relationships |
نحوه اتصال دو چیز مشابه |
performances |
نحوه کار کسی یا چیزی |
planning |
سازماندهی نحوه انجام کاری |
structuring |
نحوه سازماندهی یا فرمت چیزی |
relationship |
نحوه اتصال دو چیز مشابه |
specific performance |
نحوه اجرای معین در قرارداد |
functional |
مربوط به نحوه کار چیزی |
contract record |
سوابق نحوه پیشرفت قرارداد |
scenario |
طرح [نحوه رفتار] [سناریو] |
scenarios |
طرح ها [نحوه رفتار] [سناریو] |
performance |
نحوه کار کسی یا چیزی |
commander's guidance |
دستورالعمل فرماندهی راهنمای طرح ریزی فرمانده |
syllabary |
جدول راهنمای تلفظ هجاهای مقطع کلمات |
master plot |
نقشه راهنمای اصلی عکس برداری هوایی |
blinker |
چشم بند اسب چراغ راهنمای اتومبیل |
to tick |
کار کردن به نحوه ویژه یا درست |
instructs |
بیان نحوه کار به کسی یا به کامپیوتر |
format |
قوانینی که نحوه قرار گرفتن عملوندها |
demonstrating |
نشان دادن نحوه کار چیزی |
demonstrates |
نشان دادن نحوه کار چیزی |
demonstrated |
نشان دادن نحوه کار چیزی |
demonstrate |
نشان دادن نحوه کار چیزی |
formats |
قوانینی که نحوه قرار گرفتن عملوندها |
instructing |
بیان نحوه کار به کسی یا به کامپیوتر |
instruct |
بیان نحوه کار به کسی یا به کامپیوتر |
instructed |
بیان نحوه کار به کسی یا به کامپیوتر |
head stock |
راهنمای عملیات ورزشی دسته جمعی در مدارس وغیره |
computerize |
تغییر از راهنمای سیستم به کسی که از کامپیوتر استفاده میکند |
traces |
علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری |
pathfinder guidance |
هدایت هواپیماها به وسیله هواپیمای راهنمای مسیر یاراهیاب |
computerizes |
تغییر از راهنمای سیستم به کسی که از کامپیوتر استفاده میکند |
computerizing |
تغییر از راهنمای سیستم به کسی که از کامپیوتر استفاده میکند |
trace |
علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری |
traced |
علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری |
computerising |
تغییر از راهنمای سیستم به کسی که از کامپیوتر استفاده میکند |
computerises |
تغییر از راهنمای سیستم به کسی که از کامپیوتر استفاده میکند |
computerised |
تغییر از راهنمای سیستم به کسی که از کامپیوتر استفاده میکند |
manual |
کتابچهای که نحوه نصب سیستم را نشان میدهد |
direction |
دستوراتی که نحوه استفاده از چیزی را نشان می دهند |
consumer research |
تحقیق درخصوص احتیاجات و نحوه خریدمصرف کنندگان |
schematic |
نمایش قط عات سیستم و نحوه اتصال آنها |
demo |
عمل نشان دادن نحوه کار چیزی |
demonstration |
عمل نشان دادن نحوه کار چیزی |
demonstrations |
عمل نشان دادن نحوه کار چیزی |
business |
مجموعهای از برنامه ها که برای امور تجاری برنامه ریزی شده اند. |
compiler |
نرم افزاری که برنامه کد گذاری شده را به برنامه با کد ماشین تبدیل میکند |
executive |
برنامه اصلی در سیستم کامپیوتر که اجرای سایر برنامه ها را کنترل میکند |
parameter |
استفاده از برنامه برای بررسی پارامترها و تنظیم سیستم یا برنامه به درستی |