Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English
Persian
roller coaster
راه اهن مرتفع و پیچ و خم دار تفریحگاههای کودکان وغیره
roller-coaster
راه اهن مرتفع و پیچ و خم دار تفریحگاههای کودکان وغیره
roller-coasters
راه اهن مرتفع و پیچ و خم دار تفریحگاههای کودکان وغیره
Other Matches
highs
مرتفع
hidings
مرتفع
hiding
مرتفع
highest
مرتفع
raised flooring
کف مرتفع
high
مرتفع
elevated
مرتفع
champaign
زمین مرتفع
outdoor antenna
انتن مرتفع
heights
جای مرتفع
blast furnace
کوره مرتفع
blast furnaces
کوره مرتفع
aerie
خانهء مرتفع
aerie
اشیانهء مرتفع
obviates
مرتفع کردن
height
جای مرتفع
plateaux
جلگه مرتفع
obviate
مرتفع کردن
obviated
مرتفع کردن
high
جای مرتفع
high aerial
آنتن مرتفع
Cat
حصار مرتفع
highest
جای مرتفع
highs
جای مرتفع
high cloud
ابرهای مرتفع
high level cistern
ابفشان مرتفع
Cat
قلعه مرتفع
plateau
جلگه مرتفع
plateaus
جلگه مرتفع
obviating
مرتفع کردن
pediatrics
پزشکی کودکان
play fellow
همبازی کودکان
child's play
بازی کودکان
wading pool
استخر کودکان
touch wood
یکجوربازی کودکان
disturbed children
کودکان پریشان
exceptional children
کودکان استثنایی
institutionalized children
کودکان پناهگاهی
pediatrics
امراض کودکان
matron
سرپرست کودکان
disadvantaged children
کودکان محروم
pedobaptism
تعمید کودکان
biddy basketball
بسکتبال کودکان
infantile paralysis
فلج کودکان
to make all doubts even
هرگونه شک را مرتفع کردن
eagre
موج یا سدخیلی مرتفع
lifts
مرتفع بنظرامدن بلندی
lifting
مرتفع بنظرامدن بلندی
lifted
مرتفع بنظرامدن بلندی
lift
مرتفع بنظرامدن بلندی
cateran
اهل مناطق مرتفع
puds
دست در زبان کودکان
infant mortality
مرگ و میر کودکان
paedophilia
میل جنسی به کودکان
playroom
اتاق بازی کودکان
doggie
سگ بزبان کودکان سگ کوچک
playrooms
اتاق بازی کودکان
baby farm
محل نگهداری کودکان
undies
زیر پوش کودکان
pedology
مبحث بهداشت کودکان
pemphigus
تاول کوفتی کودکان
piadology
شناسایی حالات کودکان
child labor laws
قوانین کار کودکان
playground ball
توپ پلاستیکی کودکان
puerile breathing
تنفس خرخری کودکان
children's apperception test
ازمون اندریافت کودکان
pediatrician
ویژه گر بیماریهای کودکان
school age children
کودکان واجب التعلیم
pediatric
مربوط به امراض کودکان
pud
دست در زبان کودکان
nursery rhymes
اشعار مخصوص کودکان
nursery rhyme
اشعار مخصوص کودکان
uplands
زمین مرتفع دور از دریا
upland
زمین مرتفع دور از دریا
detoxification
مرتفع شدن حالت مسمومیت
PO
پبشاب دان بزبان کودکان
little pitchers have long ears
کودکان غالبا گوششان تیزاست
child death rate
نرخ مرگ و میر کودکان
poliomyelitic
مبتلا به بیماری فلج کودکان
poliomyelitic
وابسته به بیماری فلج کودکان
arch-band
[نوار یا تسمه ی مرتفع زیر طاق]
reserved for unexpired risks
ذخیره برای خطرات مرتفع نشده
aerie
لانهء پرنده بر روی صخرهء مرتفع
unicef (= united nations international
یع کودکان کشورهای توسعه نیافته است
floor hockey
هاکی روی یخ کودکان بدون اسکیت
blast furnace slag
تفاله کورههای مرتفع روباره کوره بلند
williwaw
جریان هوای سرد که در سرزمینهای مرتفع میوزد
karroo
قطعه زمین صاف مرتفع وخشک افریقا
karoo
قطعه زمین صاف مرتفع وخشک افریقا
hornbook
کاغذی که در ان الفباء برای کودکان دبستان می نوشتند
Mentally retarded children.
کودکان عقب افتاده ( از لحاظ رشد فکری )
nursery governess
بانویی که کودکان را هم پرستاروهم اموزگاراست پرستار اموزگار
Guilt for poorly behaved children usually lies with the parents.
بد رفتاری کودکان معمولا اشتباه از پدر و مادر است.
leading string
ریسمانی که پیشتر کودکان رابوسیله ان راه رفتن می اموختند
stockinette
پارچه کشباف مخصوص لباس کودکان وزخم بندی
stockinet
پارچه کشباف مخصوص لباس کودکان وزخم بندی
pediatrics or pae
شاخهای از علم طب که ازبهداشت و ناخوشیهای کودکان گفتگو میکند
scaramouche
دلقک بزدل وکتک خور منایش کودکان ایتالیا
scaramouch
دلقک بزدل وکتک خور منایش کودکان ایتالیا
minor league
دسته یا گروه فرعی ورزشی تیمهای کودکان یا تازه کارها
Santa Claus
شخص موهومی که کودکان گمان میبرند درشب عیدمیلادمسیح میاید
wppsi
مقیاس هوشی وکسلر برای کودکان پیش اموزشگاهی ودبستانی
fjeld
فلات مرتفع وصخره داری که تقریبا هیچ درختی نداشته باشد
sand man
لولویی که خاک درچشم کودکان پاشیده انهارا خواب الود میکند
go cart
چارچوب غلتک داری که کودکان دست بدان گرفته راه رفتن میاموزند
oedipal
وابسته به احساسات و علائق کودکان 3 تا 6 ساله نسبت بوالدین جنس مخالف خود
walking chair
چارچوب غلتک دار که کودکان دست خود را بدان گرفته راه رفتن می اموزند
etcaetera
وغیره
et cetera
وغیره
And so on and so forth. Etcetera et cetera .
وغیره وغیره
night gown
جامه خواب زنان و کودکان پیراهن خواب
dale
خلیج وغیره
pile
پرزقالی وغیره
snapping
قفلکیف وغیره
piled
پرزقالی وغیره
snaps
قفلکیف وغیره
snap
قفلکیف وغیره
dales
خلیج وغیره
snapped
قفلکیف وغیره
sheeting
ملافه وغیره
deodorizes
بوی بد را مرتفع کردن گندزدایی کردن
deodorised
بوی بد را مرتفع کردن گندزدایی کردن
deodorises
بوی بد را مرتفع کردن گندزدایی کردن
deodorize
بوی بد را مرتفع کردن گندزدایی کردن
deodorized
بوی بد را مرتفع کردن گندزدایی کردن
deodorizing
بوی بد را مرتفع کردن گندزدایی کردن
deodorising
بوی بد را مرتفع کردن گندزدایی کردن
pillbox
قوطی حب دارو وغیره
coronal
هاله خورشید وغیره
Dont move . Hold it. Keep stI'll.
بی حرکت ( در عکاسی وغیره )
sashes
حمایل نظامی وغیره
sash
حمایل نظامی وغیره
propellor
پروانه هواپیماوکشتی وغیره
tubes
لوله خمیرریش وغیره
pillboxes
قوطی حب دارو وغیره
frontlet
پیشانی اسب وغیره
trap
زانویی مستراح وغیره
coronel
هاله خورشید وغیره
stations
ایستگاه اتوبوس وغیره
tube
لوله خمیرریش وغیره
coequal
درشان ومقام وغیره
clop
لنگی اسب وغیره
stationed
ایستگاه اتوبوس وغیره
station
ایستگاه اتوبوس وغیره
dower
لانه خرگوش وغیره
service charge
سرویس مهمانخانه وغیره
dossal
پشتی صندلی وغیره
To score a goal .
گل زدن ( درفوتبال وغیره )
dossel
پشتی صندلی وغیره
curlicue
تزئینات خطاطی وغیره
shells
پوست فندق وغیره
subsidence
تخفیف درد وغیره
shell
پوست فندق وغیره
vases
گلدان نقره وغیره
snout
لوله کتری وغیره
snouts
لوله کتری وغیره
seance
جلسه احضارارواح وغیره
furnaces
تون حمام وغیره
vase
گلدان نقره وغیره
shelling
پوست فندق وغیره
propeller
پروانه هواپیماوکشتی وغیره
tamp
سوراخی را با شن وغیره پرکردن
dollop
دسته علف وغیره
dollops
دسته علف وغیره
furnace
تون حمام وغیره
ratoon
نهال موز وغیره
downswing
تنزل کارهای تجارتی وغیره
barn
انبار کاه و جو وکنف وغیره
hob
با دندانه ماشین وغیره بریدن
floats
بستنی مخلوط با شربت وغیره
wreckage
لاشه هواپیما یا ماشین وغیره
hobs
با دندانه ماشین وغیره بریدن
tank farm
محوطه مخازن نفت وغیره
horologe
ساعت مچی ودیواری وغیره
stancher
بند اور خون وغیره
sick bay
بهداری کشتی ودانشکده وغیره
floated
بستنی مخلوط با شربت وغیره
tailpiece
ارایش ته فصل کتاب وغیره
loge
جای ویژه در تاتر وغیره
lysis
زوال وفساد سلول وغیره
Please pay the bearer .
دروجه حامل بپردازید ( چک وغیره )
sick bays
بهداری کشتی ودانشکده وغیره
barns
انبار کاه و جو وکنف وغیره
sick berth
بهداری کشتی ودانشکده وغیره
The kI'lled and the wounded.
کشته وزخمی ( در جنگ وغیره )
float
بستنی مخلوط با شربت وغیره
eversion
برگرداندن پلک چشم وغیره
To hit a wining streak.
شانس آوردن ( درقمار وغیره )
spinule
خارهای ریز چرخ وغیره
skyrocket
ازدیاد سریع قیمت وغیره
bisk
ماهی وغیره درست میکنند
My hair stood on end .
مو بر بدنم راست شد ( از وحشت وغیره )
Known and unknown .
معلوم ومجهول ( درریاضیا ؟ وغیره )
To turn over the pages .
ورق زدن ( کتاب وغیره )
nephews
پسربرادر زن و خواهر شوهر وغیره
To be decorated .
نشان گرفتن ( مدال وغیره )
nephew
پسربرادر زن و خواهر شوهر وغیره
closure
دریچه درب بطری وغیره
skyrockets
ازدیاد سریع قیمت وغیره
closures
دریچه درب بطری وغیره
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com