English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (1 milliseconds)
English Persian
skid راه شکست مسیر سقوط
skidded راه شکست مسیر سقوط
skidding راه شکست مسیر سقوط
skids راه شکست مسیر سقوط
Other Matches
paradrag drop سقوط ازاد از ارتفاع کم سقوط با چتر کمکی
parallax پارالاکس ضریب شکست نور جابجایی تصویر در اثر شکست نور
fasted سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fasts سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fast سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fastest سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
lane مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
lanes مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
switched network backup انتخاب کاربر برای مسیر جانبی از شبکه وقتی که مسیر اول مشغول است
groove خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
multithread طرح برنامه که از بیش یک مسیر منط قی استفاده میکند و هر مسیر همزمان اجرا میشود
grooves خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
landing approach مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
ball cushion دیوار پشتی دار در انتهای مسیر گوی بولینگ که مانع برگرداندن میله به مسیر میشود
crane rail مسیر حرکت پاتیل جرثقیل مسیر بالابر
atmospheric refraction شکست نور دراثر برخورد به طبقات جوی شکست جوی نور
midcourse guidance هدایت موشک در مسیر میانه یا مسیر پرواز ازاد موشک
summit حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
transit route مسیر دریایی بین المللی مسیر ترانزیت راه ترانزیت
summits حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
fire lane مسیر تیراندازی دریایی مسیر پاک شده تیراندازی
nodes ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
base of trajectory تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
node ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
crash سقوط
crashed سقوط
crashes سقوط
tailspin سقوط
elapses سقوط
crack-up سقوط
elapse سقوط
drop سقوط
dropped سقوط
dropping سقوط
falling سقوط
come down سقوط
nosedive سقوط
fall سقوط
elapsing سقوط
nosedived سقوط
crashingly سقوط
downcome سقوط
nosedives سقوط
collapse سقوط
collapsed سقوط
collapses سقوط
collapsing سقوط
prolapse سقوط
nosediving سقوط
crack up سقوط
chute سقوط
chutes سقوط
drops سقوط
downfall سقوط
crashing سقوط
low dwon سقوط
prolapsus سقوط
dropping چکه سقوط
chutes سقوط انحطاط
chute ریزش با سقوط
dropped افت سقوط
discharge of an obligation سقوط تعهد
drop چکه سقوط
chute سقوط انحطاط
drop افت سقوط
nosediving سقوط کردن
dropped چکه سقوط
stumbling blocks سبب سقوط
crashing سقوط کردن
nosedived سقوط کردن
crash سقوط کردن
aborted سقوط کردن
crashes سقوط کردن
aborts سقوط کردن
aborting سقوط کردن
crashingly سقوط کردن
abort سقوط کردن
nosedive سقوط کردن
crashed سقوط کردن
wipe out سقوط کردن
nosedives سقوط کردن
falling سقوط کننده
fall velocity سرعت سقوط
dropping افت سقوط
arrested جلوگیری از سقوط
lapse inconduct سقوط در رفتاروکردار
arrest جلوگیری از سقوط
termination of obligations سقوط تعهدات
arrests جلوگیری از سقوط
fall افت سقوط
lapse vi سقوط کردن
chutes ریزش با سقوط
fall سقوط کردن
break down سقوط ناگهانی
loss گریز سقوط
velocity of fall سرعت سقوط
gastroptosis سقوط معده
drops چکه سقوط
prolapse of the uterus سقوط رحم
drops افت سقوط
tailspin سقوط کردن
stumbling block سبب سقوط
free fall سقوط ازاد
crash سقوط کردن هواپیما
crashed سقوط کردن هواپیما
crashes سقوط کردن هواپیما
crashing سقوط کردن هواپیما
crashingly سقوط کردن هواپیما
proctoptosis سقوط روده راست
plumper دروغ صرف سقوط
crash land سقوط کردن هواپیما
crash-land سقوط کردن هواپیما
drop hammer چکش سقوط ازاد
crash-landed سقوط کردن هواپیما
crash-landing سقوط کردن هواپیما
crash-lands سقوط کردن هواپیما
pash سقوط برف سنگین
free type parachute چتر سقوط ازاد
drop قطره سقوط کردن کم کنید
dropped قطره سقوط کردن کم کنید
plunged سقوط سنگین فرو بردن
lysis سقوط وزوال تدریجی مرض
debacles سقوط ناگهانی حکومت و غیره
meteor shower سقوط پیاپی شهابهای ثاقب
meteoric shower سقوط پیاپی شهابهای ثاقب
plunges سقوط سنگین فرو بردن
plunge سقوط سنگین فرو بردن
dropping قطره سقوط کردن کم کنید
prolapse of the uterus درامدگی سیبک سقوط زهدان
high velocity drop بارریزی با سرعت سقوط زیاد
drops قطره سقوط کردن کم کنید
dTbGcles سقوط ناگهانی حکومت و غیره
aborts سقوط کردن موشک یا هواپیما
aborting سقوط کردن موشک یا هواپیما
debacle سقوط ناگهانی حکومت و غیره
aborted سقوط کردن موشک یا هواپیما
abort سقوط کردن موشک یا هواپیما
falling of the womb سقوط کردن پائین افتادگی
dropping ball viscosimeter گرانروی سنج با سقوط گلوله
steadies مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
dog leg شاخه مسیر شاخه انحرافی از مسیر اصلی
steadiest مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steady مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadying مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadied مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
slumps یکباره فرو ریختن سقوط کردن
slumping یکباره فرو ریختن سقوط کردن
slump یکباره فرو ریختن سقوط کردن
slumped یکباره فرو ریختن سقوط کردن
crashing سقوط هواپیما تصادف خودرو برخورد به چیزی
crashingly سقوط هواپیما تصادف خودرو برخورد به چیزی
crashes سقوط هواپیما تصادف خودرو برخورد به چیزی
crash سقوط هواپیما تصادف خودرو برخورد به چیزی
crashed سقوط هواپیما تصادف خودرو برخورد به چیزی
precipitate سر اشیب تند داشتن ناگهان سقوط کردن
precipitating سر اشیب تند داشتن ناگهان سقوط کردن
precipitated سر اشیب تند داشتن ناگهان سقوط کردن
precipitates سر اشیب تند داشتن ناگهان سقوط کردن
dragstrip مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragway مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
convoy routing تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
trunkair route مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی
late time زمان بین سقوط بمب تا شروع انفجار اتمی
stump بیخ وبن صدای افتادن چیزسنگین سقوط باصدای سنگین
stumps بیخ وبن صدای افتادن چیزسنگین سقوط باصدای سنگین
gravity extraction بیرون ریختن یا پرتاب بار ازهواپیما با استفاده از سقوط ازاد
stumped بیخ وبن صدای افتادن چیزسنگین سقوط باصدای سنگین
gravity drop پرتاب بار یا بارریزی ازهواپیما با استفاده از نیروی سقوط ازاد
red out از بین رفتن قدرت بینایی هنگام سقوط با شتاب منفی
stumping بیخ وبن صدای افتادن چیزسنگین سقوط باصدای سنگین
raker تیری که پشت دیوار بطور مایل می بندند تادیوار سقوط نکند
set back شکست
flunking شکست
defeated شکست
flunks شکست
flunk شکست
flunked شکست
defeats شکست
deflections شکست
breaks شکست
defeating شکست
unsuccess شکست
deflection شکست
break شکست
miscarriage شکست
miscarriages شکست
defeature شکست
loss شکست
breakages شکست
plumper شکست
breakage شکست
refraction شکست
fall شکست
failure شکست
failures شکست
prosternation شکست
gap شکست
flopper شکست
gaps شکست
three successive defeats سه شکست پی در پی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com