English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 86 (1 milliseconds)
English Persian
bacchvs رب النوع باده
Search result with all words
bacchus رب النوع شراب و باده
Other Matches
bibulous باده دوست باده نوش
momus رب النوع
alpheus رب النوع رودخانه
hygeia رب النوع صحت
goddess ربه النوع
goddesses ربه النوع
aeolus رب النوع باد
hypnos or nus رب النوع خواب
vulcan رب النوع اتش و فلزکاری
godhead رب النوع جوهر الوهیت
fauns رب النوع مزارع وگله کوسفند
yama یاما : رب النوع ارواح وداورمردگان
faun رب النوع مزارع وگله کوسفند
terpsichore رب النوع رقص واوازهای دسته جمعی
hygeian وابسته به دارگونهء تندرستی مربوط به رب النوع صحت بهداشت
pandean نام رب النوع چراگاه هاوجنگلها که نیمی ادم ونیمی بزبود
paphian وابسته PAPHOS شهرباستانی جزیره قبرس که اختصاص برب النوع عشق داشت
the juice of the grape باده
wines باده
wine باده
oenomeeter باده سنج
malt worm باده خور
bacchant باده پرست
maenad زن باده گسار
menad زن باده گسار
oenomel باده انگبینی
guzzler باده خوار
oenologist باده شناس
oenology باده شناسی
guzzler باده خور
to drink wine باده نوشیدن
quaffer باده گسار
vinous ماننده باده
wino باده پرست
wineshop باده فروشی
vinous flavour مزه باده
vinosity باده گساری
toper باده گسار
bender باده پرستی
benders باده پرستی
libertines باده گساروعیاش
libertine باده گساروعیاش
canned مست باده
rummer جام باده
chalices جام باده
chalice جام باده
sherry cobbler باده سفیداشپانی بالیمووقندوغیره
puncheon بشکه یاخمره باده
Intoxicated with pride . مست باده غرور
bacchantic وابسته به باده گساری
muscadine باده انگور مشک
wine bibber باده نوش میگسار
bacchanalia جشن باده گساری
pledging بسلامتی کسی باده نوشیدن
pledging باده نوشی بسلامتی کسی
pledges بسلامتی کسی باده نوشیدن
pledged بسلامتی کسی باده نوشیدن
pledges باده نوشی بسلامتی کسی
toasted باده نوشی بسلامتی کسی
pledged باده نوشی بسلامتی کسی
pledge بسلامتی کسی باده نوشیدن
pledge باده نوشی بسلامتی کسی
magnums بطری که دو باده در ان جای گیرد
magnum بطری که دو باده در ان جای گیرد
toast باده نوشی بسلامتی کسی
bacchanal الههء باده وباده پرستی
greybeard کوزه سنگی برای باده
barkeep باده فروش صاحب میکده
sangaree باده قرمز ادویه زده
toasts باده نوشی بسلامتی کسی
stum شیره انگور باده تازه
barkeeper باده فروش صاحب میکده
toasting باده نوشی بسلامتی کسی
bacchanalian وابسته به جشن باده گساری و شادمانی
cellaret گنجهای که شیشههای باده دران میگذارند
wine cooper کسیکه کارش جادادن یافروختن باده است
lachryma christi باده سرخ و شیرینی که درجنوب درست می کنند
supernaculum باده خوشگوارکه سزاوار تاته نوشیدن است
poms یکجور باده سرخ رنگ که اصل ان فرانسه است
pom یکجور باده سرخ رنگ که اصل ان فرانسه است
ithyphallic وابسته بصورت ذکر که درجشنهای BACCHUSدارگونه باده دست گرفته می بردند
allogamous مختلف الجنس و مختلف النوع
wine does not a with me شراب بمن نمیسازد باده بمن سازگار نیست
wine seller میفروش باده فروش شراب فروش خمار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com