Dictiornary-Farsi | رجوع شود به bean pole | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 186 (8 milliseconds)

English	Persian
Full phrase not found.

Full phrase Google translation result





Other Matches

bean	ضربه زدن به سر توپزن باپرتاب توپ
not have a bean <idiom>	حتی یک شاهی هم پول نداشتن
bean	باقلا
bean	لوبیا
bean	دانه حبه
bean	چیزکم ارزش وجزئی
flow bean	توپکدرگردش
bean sprouts	جوانهلوبیا/نخود/باقلا
snap bean	لوبیا سبز
runner bean	رجوع شود به bean pole
snap bean	لوبیافرنگی
castor bean	دانه سمی کرچک وخود این گیاه
bean tree	درخت خرنوب
bean pod	غلاف باقلا
bean pod	خرنوب
bean caper	پیرسن داری
bean feast	میهمانیکهدرآنغذایزیادیجهتخوردنیافتمیشود
pontic bean	باقلای مصری
coffee bean	دانهدرختقهوه
wax bean	لوبیا چیتی
shell bean	لوبیایی که مغز ان خوراکی است
shell bean	دانه مغذی لوبیا
st ignatius's bean	پاپیته
string bean	انواع لوبیا سبز
French bean	لوبیا
French bean	لوبیای سبز
lima bean	نوعی لوبیا بنام لاتین limensis Phaseolus
marrow bean	لوبیای تخم درشت باغی
broad bean	باقلا
kidney bean	لوبیا قرمز
kidney bean	لوبیا
jelly bean	ادم حساس و بی اراده و سست عنصر
jelly bean	نوعی اب نبات پاستیل
navy bean	لوبیای چشم بلبلی سفید
green bean	لوبیای سبز
soya bean	دانهسویا
french or haricot bean	لوبیا
bean bag chair	صندلیکیسهایراحتی
use one's head/bean/noodle/noggin <idiom>	عمیقا فکر کردن درمورد
pole	قطب
pole	تیردارکردن
pole	تیر
pole	میله پرچم
pole ax	با تبرچکش کشتن
pole	قطب دار کردن
pole	قطب باطری
up the pole	گرفتار در تنگنا واقع شده
pole ax	تیر چکش دار
pole ax	تبرزین
pole	نیش ماگنترون
pole	با تیر یا دیرک محکم کردن
two pole	دو پل
pole	لهستانی
four pole	چهار قطبی
pole	تیر چراغ برق
pole	دکل
pole	دسته بلند چیزی
pole	چوبدستی اسکی تیرهای عمودی در کنارداخلی مسیر اسبدوانی نیزه پرش
pole	پایه
pole	نیزه پرش با نیزه
pole	دستک
pole	شمع
single pole	تک قطب
ski pole	چوبدست اسکی
pole mast	دیرک یک پارچه
ski pole	چوب اسکی بازی
pole of development	قطب توسعه
single pole	چوبدستی تکی اسکی
ridge pole	کش دیرک افقی چادر
salient pole	قطب برجسته
pole plate	حمال تیر شیروانی که سرلاپه هارا نگاه میدارد
pole shoe	کفش قطب
pole sitter	راننده نزدیک به نرده داخلی درمسیر
pole strength	شدت قطب
pole tips	نوکهای قطب
pole vaulter	پرنده با نیزه
pole vaulting	پرش با نیزه
positive pole	قطب مثبت
rel pole	قطب قرمز
pole shoe	کفشک قطب
ridge pole	کش بالای شیروانی
pole piece	قطبک
ranging pole	شاخصهای مسافت یابی
pole pitch	گام قطب
spinnaker pole	تیری که بادبان 3 گوشه به ان وصل میشود
pike pole	کلنگدوسردستهبلند
plain pole	پایهمسطح
pole grip	دستهمتصلبهدست
pole shaft	چوباسکی
pole tip	سرنوکتیزچوباسکی
roof pole	سقفبلند
singles pole	تکپایه
barber's pole	پایهایکهدر قدیمبیرونمغازهها در بریتانیا استفادهمیشد
barge pole	چیز غیر قابلاعتماد
pole position	جلوتر از همه در صف [مسابقه]
pole position	آغازگاه [ستاره شناسی] [ارتش]
fluted pole	پایهزهدار
doubles pole	تیردوتایی
tent pole	تیر چادر
tent pole	دیرک چادر
the north pole	قطب شمال
the south pole	قطب جنوب
three pole switch	کلید سه پل
tail pole	کابلخارجی
to pole any thing up or down	چیزیرا سوی بالایا پایین هل دادن
tubular pole	دکل لولهای
whisker pole	تیر وصل به دکل برای بادبانی دور از باد
wooden pole	تیر چوبی
wooden pole	دکل چوبی
wound pole	قطب مرکب
South Pole	قطب جنوب
curtain pole	پایهپرده
commutating pole	قطب جابجاگری
commutating pole	قطب کمکی
consequent pole	قطب فرعی
double pole	با دو قطب
double pole	دو قطبی
elevated pole	قطب نافر
elevated pole	قطب راصد
field pole	قطب میدان
flag pole	میله پرچم
head pole	تیری که از پشت اسب تاکنارسرش ادامه دارد
internal pole	قطب داخلی
liberty pole	چوب پرچم انقلابیون فرانسه وامریکا
magnet pole	قطب اهنربا
communicating pole	قطب کمکی
armature pole	قطب ارمیچر
anchor pole	دیرک مهار
North Pole	قطب شمال
Pole Star	Polaris
Pole Star	ستاره قطبی
Pole Star	جدی
totem pole	تیر یا چوبی که نقوش جانوران محافظ قبایل مختلف سرخ پوستان روی ان منقوش بوده
pole vault	پرش با نیزه
pole vault	بانیزه پریدن
pole vaults	پرش با نیزه
pole vaults	بانیزه پریدن
analogous pole	شبه قطب
magnetic pole	قطب مغناطیسی
pole jumping	با گرفتن چوب در دست
one pole switch	کلید یک قطبی
pole mast	دکل یک تیکه
pole arc	قوس قطب
pole armature	ارمیچر قطبی
pole changer	تغییردهنده قطبش
pole changer	تعویض کننده قطب
pole changing	تعویض قطب
pole charge	خرج دستکی
pole charge	خرج میلهای
pole climber	رکاب
pole climbing	از تیر بالا رفتن
pole horse	اسب کنار مال بند
pole horse	یابوی عصار خانه
pole horse	اسب نزدیک به لبه داخلی مسیر
pole jumping	پرش با تیر
pole jumping	جست
neutral pole	قطب خنثی
main pole	قطب اصلی
negative pole	قطب منفی
negative pole	قطب منفی مغناطیس
single pole switch	کلید یک پل
horn of pole piece	شاخ قطبک
magnetic pole sterngth	شدت قطب مغناطیسی
magnetic north pole	قطب شمال مغناطیسی
double pole switch	کلید دو پل
split pole motor	موتور با قطب چاکدار
split pole motor	موتور کمکی
split pole converter	تبدیل گر با انشقاق قطب
pole changing switch	کلید تعویض قطب
pole changing motor	موتور با قطبهای قابل تعویض
pole post clamp	ترمینال
shaded pole motor	موتور با قطب سایه دار
commutating pole generator	مولد با قطب جابجاگر
commutating pole converter	تبدیل گر قطب کمکی
extended pole piece	قطبک دراز شده
single pole cutout	فیوز تک پل
communicating pole winding	سیم پیچی قطب کمکی
flage pole position	موقعیت میله پرچمی
celestial north pole	قطب شمال عالم
free magnetic pole	قطب مغناطیسی ازاد
triple pole switch	کلید سه پل
double pole circuit breaker	دوقطبمدارشکننده
not touch something with a ten-foot pole <idiom>	تصمیم گیری چیزی به طور کامل
celestial body south pole	قطب جنوب عالم
single pole circuit breaker	مدارتکفطبشکننده