English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 55 (4 milliseconds)
English Persian
A warm and soft bed . رختخواب گرم ونرم
Other Matches
abed در رختخواب
bedding رختخواب
between the sheets در رختخواب
beds رختخواب
bed رختخواب
bedspread چادر شب رختخواب
bedspreads چادر شب رختخواب
Hit the sheets <idiom> [به رختخواب رفتن]
hit the sack <idiom> به رختخواب رفتن
cots رختخواب بچگانه
cot رختخواب بچگانه
turn in <idiom> به رختخواب رفتن
bed roll رختخواب پیچ
genial bed رختخواب یافراش عروسی
the quilt slipped off the bed لحاف ازروی رختخواب
watch pocket جا ساعتی که به رختخواب اویزان کنند
sleekest چرب ونرم
sleeker چرب ونرم
cozy گرم ونرم
cozily گرم ونرم
sleek چرب ونرم
coziest گرم ونرم
cozies گرم ونرم
cozier گرم ونرم
cosy گرم ونرم
cosiest گرم ونرم
cosier گرم ونرم
cosies گرم ونرم
bunk تختخواب نفرات در کشتی رختخواب بندی
bunks تختخواب نفرات در کشتی رختخواب بندی
snug گرم ونرم باندازه
Asmooth glib tongue . زبان چرب ونرم
tidbits لقمه چرب ونرم
A nice cosy place . جای گرم ونرم
blarney زبان چرب ونرم
honey چرب ونرم کردن
sawder زبان چرب ونرم
coshes گرم ونرم وراحت
tidbit لقمه چرب ونرم
cosh گرم ونرم وراحت
coshed گرم ونرم وراحت
coshing گرم ونرم وراحت
bedclothes لوازم رختخواب مثل ملافه ولحاف و پتو
cosily بطور راحت بطورگرم ونرم
berets کلاه گرد ونرم پشمی
beret کلاه گرد ونرم پشمی
wait up for <idiom> به رختخواب نرفتن تا اینکه کسی برسد یا اتفاقی بیافتد
A lucrative affair [deal] لقمه چرب ونرم [کار یا معامله پردرآمد]
english setter نوعی سگ انگلیسی که دارای پشم بلند ونرم سفیدرنگ یارنگین میباشد
boot دیسک خاصی که حاوی برنامه راه انداز ونرم افزار سیستم عامل است
squashes کوبیدن ونرم کردن خفه کردن
squashed کوبیدن ونرم کردن خفه کردن
squash کوبیدن ونرم کردن خفه کردن
squashing کوبیدن ونرم کردن خفه کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com