English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 137 (8 milliseconds)
English Persian
ion exchange resin رزین تبادل یونی
Other Matches
ion exchange تبادل یونی
ion exchange chromatography کروماتوگرافی تبادل یونی
rubbers رزین
rubber رزین
resins رزین
resin رزین
resinate رزین
thermoplastic resin رزین گرمانرم
hygroscopic resin رزین نمگیر
resiniferous رزین دار
epoxy resin رزین اپوکسی
copal نوعی رزین
olefin resin رزین اولفینی
acryl resin رزین اکریلی
acrylate resin رزین اکریلی
acrylic resin رزین اکریلی
oleoresin محلول رزین در روغن
cation exchange resin رزین تبادلگر کاتیونی
varnishing حلالهایی برای رزین ها
acidic resins رزین های اسیدی
varnish حلالهایی برای رزین ها
varnished حلالهایی برای رزین ها
oleoresin رزین در روغن اب شده
varnishes حلالهایی برای رزین ها
ionic یونی
resinify تبدیل به صمغ یا رزین کردن صمغی شدن
plexiglas خانوادهای از پلاستیکهای رزین بویژه از نوع نورگذران
ion implantation کاشت یونی
ionization current جریان یونی
ion flow جریان یونی
limiting ionic mobility تحرک یونی حد
ionic current جریان یونی
ionic lattice شبکه یونی
ionic propelsion موتور یونی
ion engine موتور یونی
ion beam باریکه یونی
ion beam اشعه یونی
ionic semiconductor نیمرسانای یونی
uniselector یونی سلکتور
limiting ionic conductance رسانایی یونی حد
ion rocket راکت یونی
ion sheath پوسته یونی
ionic radius شعاع یونی
ionic mobility تحرک یونی
ionic heated cathode کاتد یونی
ionic dissociation تفکیک یونی
ionic ratio نسبت یونی
ionic ray شعاع یونی
ionic ray پرتو یونی
ionic crystal بلور یونی
ionic conduction هدایت یونی
ionic conduction رسانایی یونی
ionic compound ترکیب یونی
ionic strength قدرت یونی
ionic chromatography کروماتوگرافی یونی
ionic character خصلت یونی
ionic bond پیوند یونی
ionic polymerization بسپارش یونی
exchanging تبادل
interchanging تبادل
interchanges تبادل
interchanged تبادل
interchange تبادل
exchanges تبادل
exchanged تبادل
transaction تبادل
exchange تبادل
handshaking تبادل
glyptal رزین مصنوعی ساخته شده ازگلیسیرین و اسید فتالیک
cure time زمان لازم برای جامد شدن کامل رزین
ionic centrifuge شتاب دهنده یونی
ionic polyrizability قطبش پذیری یونی
coussinet [بالشتکی در سر ستون یونی]
ion product constant ثابت حاصلضرب یونی
ion plating روکش کاری یونی
density of an ion beam چگالی اشعه یونی
Bassae Order [معماری یونی یونان]
interionic attraction جاذبه بین یونی
partial ionioc character خصلت جزیی یونی
radical ion polymerization بسپارش یونی رادیکال
Asiatic base پایه یونی [آسیایی]
transesterification تبادل استری
interchangeable تبادل پذیر
social exchange تبادل اجتماعی
interchanging تبادل کردن
interchanges تبادل کردن
interchange تبادل کردن
interchanged تبادل کردن
heat exchange تبادل حرارت
interchange of energy تبادل انرژی
concentred exchange تبادل همزمان
crossing over تبادل ژنی
exchange of views تبادل نظر
exchange of pleadings تبادل لوایح
ion exchange تبادل یون
energy exchange تبادل انرژی
exchange energy انرژی تبادل
ester interchange تبادل استری
electron exchange تبادل الکترون
chemical exchange تبادل شیمیایی
transformation of heat تبادل حرارت
interchangeability قابلیت تبادل
heat exchange تبادل گرما
interchange of heat تبادل حرارت
change beat تبادل ضربه
exchange of blows تبادل ضربه
interlocution تبادل نظر
cathetus [محور چشم حلزونی یونی]
exchanges تبادل ردوبدل ارز
forced convection تبادل حرارت اجباری
exchanged تبادل ردوبدل ارز
To exchange views with someone . . To compare notes with some one. با کسی تبادل نظرکردن
to interchange views تبادل نظر کردن
exchange تبادل ردوبدل ارز
aircraft handover تبادل کنترل هواپیما
exchanging تبادل ردوبدل ارز
pbx تبادل انشعاب خصوصی
charge exchange phenomenon پدیده تبادل بار
dialog box جعبه تبادل دوطرفه
angular capital [نوعی سرستون چهار ضلعی یونی]
Daphnis of Miletus [معمار مقبره های یونی آپولو]
double base diode دیود- بیس دوبل ترانزیستور یونی- جانکشن
uncommunicative بی علاقه به مکالمه و تبادل فکر و خبر
angle-volute [طومار پیچیده شده در گوشه سرستون یونی و کرنتی]
twx Service TeletypewriterExchange امکان تبادل تله تایپ
cation یونی با بار مثبت که در جهت اسمی جریان حرکت میکند
pabx Exchange AutomaticBranch Private تبادل انشعاب خودکار خصوصی
ascii Information Codefor AmericanStandard Interchange کد استاندارد امریکایی برای تبادل اطلاعات
protocol سیگنال ها و کدها و قوانین از پیش توافق شده , برای تبادل داده بین سیستم ها
protocols سیگنال ها و کدها و قوانین از پیش توافق شده , برای تبادل داده بین سیستم ها
thermodynamics علم مربوط به تبادل کار وحرارت و جریان گرما وتغییر دما بویژه در سیالات متحرک
appleline IB تبادل اطلاعات کندرا قادر می سازد تا باکامپیوترهای بزرگ شرکت یک دستگاه سخت افزاری که ریزکامپیوتر ACINTOSH
pourparler جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
pourparley جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
Ionic Order [معماری یونی یا سبک بالشی از سبک های معماری کلاسیک در یونان و رم]
closed cycle reactor system در هسته شناسی راکتوری که در ان گرمای اولیه حاصل ازشکافت برای انجام کار مفیدتوسط دوران یا گردش ماده سرد کننده در یک مدار بسته دارای مکانیزم تبادل حرارتی به خارج از هسته منتقل میشود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com