Dictiornary-Farsi | رضای مستنبط از سکوت | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 57 (5 milliseconds)

English	Persian
consent presumed from silence	رضای مستنبط از سکوت


Other Matches

indication of satisfaction	کاشف از رضای .....
tacit consent	رضای ضمنی
euthanasia	قتل با رضای مقتول
of one's own volition	از روی قصد و رضای خود
contra proferentem	قراردادی که مورد رضای طرفین باشد قرارداد مرضی الطرفین
calms	سکوت
calming	سکوت
sub silentio	در سکوت
standstil	سکوت
glumness	سکوت
calmest	سکوت
stillness	سکوت
calmer	سکوت
doldrums	سکوت
quietism	سکوت
calm	سکوت
calmed	سکوت
taciturnity	سکوت ارامش
quietist	اهل سکوت
radar silence	سکوت راداری
radio silence	سکوت رادیویی
resting frequency	بسامد سکوت
silent running	سکوت زیردریایی
observe silence	رعایت سکوت
hold one's peace <idiom>	سکوت کردن
to bribe to silence	حق سکوت دادن
listening silence	سکوت رادیویی
silenced	سکوت ارامش
silences	سکوت ارامش
silence	سکوت ارامش
stillest	سکوت خاموشی
stills	سکوت خاموشی
stiller	سکوت خاموشی
reticence	سکوت کم گویی
reticency	سکوت کم گویی
consensus evidenced by silence	اجماع سکوت
still	سکوت خاموشی
goose	علامت سکوت
silencing	سکوت ارامش
mum	سکوت شخص خاموش
silent running	حرکت زیردریایی با سکوت
sufferance	سکوت موجب رضا
observe silence	سکوت را رعایت کنید
silence signifies consent	سکوت علامت رضاست
mums	سکوت شخص خاموش
Silence is golden . <proverb>	سکوت علامت رضا است.
quietism	فرقه متصوفه اهل سکوت
obmutescence	خاموش نشینی سکوت عمدی
silent approval	سکوت علامت تائیدتوسط معصوم
silence prevailed	سکوت حکم فرما بود
consent cannot be inferred from silence	سکوت علامت رضا نیست
oyez	اعلام سکوت و شروع دادرسی در دادگاه
Silence prevailed every where.	سکوت همه جا را فرا گرفته بود
trappist	عضو فرقهای از راهبان مرتاض اهل سکوت
silence gives consent	سکوت موجب رضایت است عدم اعتراض کاشف از اذن است
cone of silence	مخروط سکوت رادیویی فضای مخروطی خلاء رادیویی بالای برج مراقبت