English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 22 (3 milliseconds)
English Persian
passivism رفتاراز روی بی حالی
Other Matches
snobbery رفتاراز روی خودستایی افاده
adynamia بی حالی
get across to حالی کردن
unease پریشان حالی
to bring home حالی کردن
through thick and thin درهمه حالی
get across حالی کردن
demonstrators حالی کننده
inaction بی حالی تنبلی
demonstrator حالی کننده
to grind a person in a subject مطلبی راخوب حالی کسی کردن
narcosis حالت بی حسی وخواب الودگی بی حالی
titular charge daffaires کاردارسفارتخانه در حالی که اختیارات خاص داشته باشد
time the essence of the contract مدت در حالی که از اصول اساسی عقد باشد
inverted camel نوعی چرخش در حالی که پای ازاد مستقیم است
packets کامپیوتر مخصوص که داده سریال را از ترمینال آسنکرون به حالی که در امتداد بسته ها
packet کامپیوتر مخصوص که داده سریال را از ترمینال آسنکرون به حالی که در امتداد بسته ها
apophasis افهار مطلبی درعین حالی که گوینده بی میلی خود را نسبت به افهار ان بیان داشته
swapping فعالیتی که در آن داده برنامه از حافظه اصلی به دیسک می رود در حالی که برنامه دیگر آماده اجرا است
pipeline اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه
pipelines اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com