English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English Persian
price leadership رهبری قیمت
Other Matches
kinked demand curve و اگر فروشنده قیمت کالا راکاهش دهد فروش وی بیشترنخواهد شد زیرا سایرفروشندگان قیمت خود راپائین اورده و از کاهش قیمت تبعیت میکنند .
reserve price قیمت پنهانی [در حراجی های فرش و در بازارهای خارج استفاده می شود یعنی صاحب فرش، یک قیمت حداقل در نظر می گیرد و اگر در مزایده قیمت پیشنهادی از آن پایین تر باشد، از فروش امتناع می کند.]
current standard cost مقیاس سنجش قیمت کالای تولیدی یا مواد اولیه با قیمت پایه است
cost plus pricing تعیین قیمت فروش با افزودن ضریب مخصوص منفعت به قیمت تمام شده
unbundled software نرم افزاری که قیمت آن همراه با قیمت قطعه نیست
underprice قیمت پایین تراز قیمت بازار
value added قیمت یا ارزش افزوده شده قیمت یک محصول در بازاربدون توجه به ارزش مواداولیه یی که در تولید ان به کار رفته است
stock watering سهام تاسیسات گرانقیمتی رابا قیمت اختیاری در بورس فروختن که مالا" به تقلیل قیمت سایر سهام منتهی شود
list price فهرست قیمت اجناس فهرستی که در ان قیمت اجناس یا اگهی ویاکالاهای تجارتی رانوشته اند
paasche price index یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
last price اخرین قیمت حداقل قیمت
normal price قیمت عادی قیمت معمولی
shadow price شبه قیمت قیمت ضمنی
quantum valebat در مواقعی که جنسی بدون تعیین قیمت دقیق فروخته و شرط شود که قیمت بر مبنای قاعده فوق بعدا" پرداخت شود
aim رهبری
headships رهبری
leadership رهبری
direction رهبری
leadoff رهبری
steered رهبری
steer رهبری
aims رهبری
headship رهبری
aimed رهبری
pacemaking رهبری
conduction رهبری
lead رهبری
leads رهبری
steers رهبری
lead رهبری کردن
leads : راهنمایی رهبری
lead : راهنمایی رهبری
administering رهبری کردن
administers رهبری کردن
guidance راهنما رهبری
direction هدایت رهبری
apostolate رسالت رهبری
precentorship رهبری سرایندگان
leads رهبری کردن
conduce رهبری کردن
administered رهبری کردن
administer رهبری کردن
democratic leadership رهبری دموکراتیک
democratic leadership رهبری مردمی
tactics رهبری ماهرانه
directs رهبری کردن
directed رهبری کردن
shapherd رهبری کردن
direct رهبری کردن
steering committee کمیته رهبری
leads رهبری کردن راهنمایی
lead رهبری کردن راهنمایی
head ریاست داشتن بر رهبری کردن
conducting انتقال دادن رهبری کردن
conducted انتقال دادن رهبری کردن
conduct انتقال دادن رهبری کردن
conducts انتقال دادن رهبری کردن
coaches رهبری عملیات ورزشی را کردن
coach رهبری عملیات ورزشی را کردن
coached رهبری عملیات ورزشی را کردن
spiral of wages and prices حرکت تسلسلی مزدها و قیمت ها مارپیچ مزدها و قیمت ها
spearhead هر چیز نوک تیز رهبری کردن
spearheads هر چیز نوک تیز رهبری کردن
spearheading هر چیز نوک تیز رهبری کردن
spearheaded هر چیز نوک تیز رهبری کردن
quarterbacks بازیگری که توپ را میگیرد وبازی را رهبری میکند
quarterback بازیگری که توپ را میگیرد وبازی را رهبری میکند
point four رهبری این گونه ممالک را به دست گیرد
tacit collusion حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
marginal cost pricing قیمت گذاری بر مبنای هزینه نهائی قیمت معادل هزینه نهائی
trover دعوی مطالبه قیمت مال مغصوب دعوی مطالبه قیمت مال مورد استفاده بلاجهت
monetary school مکتب اقتصادی تحت رهبری میلتون فریدمن که معتقد به کارائی بیشترسیاست پولی نسبت به سیاست مالی در اقتصاد است
farmgate type operations رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی
pigou effect اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
conducts رفتار کردن رهبری کردن
conducting رفتار کردن رهبری کردن
conducted رفتار کردن رهبری کردن
conduct رفتار کردن رهبری کردن
piloted رهبری کردن خلبانی کردن
undirected رهبری نشده راهنمایی نشده
head رهبری کردن مقاومت کردن
pilots رهبری کردن خلبانی کردن
pilot رهبری کردن خلبانی کردن
leadoff عزیمت کردن رهبری کردن
equivalents هم قیمت
equivalent هم قیمت
price limit حد قیمت
priceless بی قیمت
invalued بی قیمت
valuing قیمت
nominal کم قیمت
value قیمت
cost قیمت
values قیمت
price line خط قیمت
all in price قیمت کل
above rubies بی قیمت
valueless بی قیمت
PR قیمت
At the price of. At the cost of . به قیمت
set (one) back <idiom> قیمت
bourse قیمت
prices قیمت
quotation قیمت
cif قیمت
price قیمت
wage price spiral قیمت
worth قیمت
treasure ذی قیمت
quotations قیمت
high priced پر قیمت
cost,insurance,freight and exchange(cif& قیمت
wage price guideline قیمت
excess price اضافه قیمت
excess price قیمت اضافی
minimum price کمترین قیمت
nominal value قیمت اسمی
equilibrium price قیمت تعادل
mean price قیمت متوسط
nominal price قیمت عادی
normal price قیمت متعارف
normal price قیمت عادی
price adjustment تعدیل قیمت
constant cost قیمت ثابت
parity price قیمت مشابه
conversion price قیمت تبدیل
cost push فشار قیمت
price ceilings حداکثر قیمت
cost unit قیمت واحد
current price قیمت جاری
cut rate تنزل قیمت
decrease in value نقص قیمت
oil price قیمت نفت
parity price قیمت لایتغیر
offering price قیمت پیشنهادی
diseconomy ترقی قیمت ها
price ceilings سقف قیمت
highest price بالاترین قیمت
fixed price قیمت ثابت
least price حداقل قیمت
price floor حداقل قیمت
final price اخرین قیمت
list price قیمت فاکتور
low price قیمت پائین
low price قیمت کمتر
mark down تنزل قیمت
mark down کاهش قیمت
last price قیمت اخر
just price قیمت منصفانه
highest price بیشترین قیمت
historical cost قیمت بازار
historical cost قیمت متعادل
high value گران قیمت
incentive price قیمت تشویقی
incentive price قیمت محرک
high dollar value سنگین قیمت
just price قیمت عادلانه
half fare نصف قیمت
final price قیمت نهائی
mark up افزایش قیمت
minimum price حداقل قیمت
fair price قیمت منصفانه
monopoly price قیمت انحصاری
net cash قیمت مقطوع
freightage قیمت حمل
net price قیمت خالص
nominal price قیمت اسمی
factor price قیمت عوامل
fair price قیمت عادلانه
middle price قیمت حد وسط
market price قیمت بازار
market value قیمت بازار
proper price قیمت عادله
peasonable price قیمت عادله
fair value قیمت عادله
fair price قیمت بیطرفانه
middle price قیمت متوسط
fair price قیمت مناسب
price ceilings تثبیت قیمت
standard price قیمت استاندارد
unit price قیمت واحد
unjust price قیمت ناعادلانه
asking price قیمت آخر
minimum charge حداقل قیمت
half price نصف قیمت
unit price واحد قیمت
underpricing کم قیمت گذاشتن
standard price قیمت پایه
supply price قیمت عرضه
supply price قیمت تولیدکننده
support price قیمت حمایتی
target price قیمت موردنظر
terminal price قیمت تحویل
terminal price قیمت نهائی
trade price قیمت تجارتی
trade price قیمت تجاری
give-away price قیمت مفت
crash price قیمت مفت
rock-bottom price کمترین قیمت
price cut to the bone کمترین قیمت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com